کتاب روان های مریض، ذهن های سالم
معرفی کتاب روان های مریض، ذهن های سالم
کتاب روان های مریض، ذهن های سالم نوشتهٔ جان کاگ و ترجمهٔ محمدحسین ایزدی و محمد امدادی ماسوله است. نشر کتاب کوله پشتی این کتاب را در حوزهٔ روانشناسی روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب روان های مریض، ذهن های سالم
آیا زندگی ارزش زیستن دارد؟ کتاب روان های مریض، ذهن های سالم که با درآمدی به نام ««تنفر از زندگی» آغاز شده، شش فصل دارد. این کتاب تلاشی برای انتقال حکمتِ «ویلیام جیمز» است؛ انتقال این معنا که امکانهای زندگی واقعی هستند و میتوان در آنها آزادانه و بهطور معنادار کنکاش کرد؛ بهشرطیکه خودمان مسئولیت و خطر آن را بپذیریم. جیمز وقتی جوانتر بود، نزدیک بود راهِ این امکانها را بهکلی بر خود ببندد؛ بااینحال در پایانْ قاطعانه بیان کرد که این راهی اشتباه برای ترک زندگی است. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم طعم مرگ را میچشیم؛ پس بیاییم برای بهترزیستن در طول این زندگانی، راهی بیابیم. بهگفتهٔ جان کاگ یکی از افرادی که ما را در یافتن این راه کمک میکند، ویلیام جیمز است؛ فردی که در برههای، بیمعنایی در زندگیاش او را تا مرز خودکشی کشاند. او کیست؟ ویلیام جیمز (William James) در ۱۱ ژانویهٔ ۱۸۴۲ به دنیا آمد و در ۲۶ اوت ۱۹۱۰ درگذشت . او فیلسوف آمریکایی و بنیانگذار مکتب پراگماتیسم بود و در زمینهٔ روانشناسی و فلسفه مطالعات عمیقی داشت. او بهعنوان پزشک به فعالیت مشغول بود. فلسفهٔ پراگماتیسمش را «عملگرایی» یا «اصالتدادن به عمل» در زبان فارسی ترجمه کردهاند. در یک نگاه اجمالی ویلیام جیمز منشأ حقیقت را در «سودمندبودن» یک امر یا قضیه میدانست. حقیقت به چیزی اطلاق میشود که «سودمند» یا «عملی» باشد و چیزی که «سودمند» نیست نمیتواند «حقیقت» باشد. پراگماتیستها معتقد بودند هدف ما نباید کشف حقیقت و رسیدن به آن باشد؛ بلکه همین که سودمندی و منفعت خود را برساند، نشانهٔ صحیحبودن آن و حقیقت است. آیا زندگی ارزش زیستن دارد؟
خواندن کتاب روان های مریض، ذهن های سالم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب روان های مریض، ذهن های سالم
«ایدهٔ نو بر دوش افکار گذشته ایستاده است. شکلگیری یک مکتب فلسفیِ رسمی با نگاه به گذشته به وجود میآید و برآیند آن چیزی است که زمانی بسیار طولانی در یک اجتماع علمی قوام یافته است. امروزه ویلیام جیمز در محافل فلسفی بنیانگذار پراگماتیسم شناخته میشود که بیشک تنها مکتب فلسفیِ برجستهٔ آمریکایی است. من تا این لحظه دربارهٔ این ادعای مشهور تعمداً ساکت بودهام. تأکید بر پراگماتیسم در داستان ما، انگار «همهچیز را وارونه یا بیمعنا میکند». جیمز در ابتدا، پراگماتیسم را در قالب سنت فلسفی مطرح نکرد، بلکه بهآرامی و اندیشمندانه با آزمودن روش خویش، آن را در دوران پختگی پدید آورد. مؤلفههایی که بهنظر میرسد از طریق فلسفهٔ جیمز میتوانند زندگی کسی را نجات دهند یا بیماریهای روحی و روانی را کم کنند، عبارتند از مبارزه با جبرگرایی، واکاوی ارادهٔ آزاد، تأکید بر عمل و شکلگیری عادت و مطالعهٔ دقیق پیرامون جریان سیال آگاهی. اینها محورهای مختلفی بودند که به جیمز در رسیدن به پختگی کمک کردند. بله، پراگماتیسم به این شکل به وجود آمد، اما بهتدریج در اوایل سدهٔ بیستم چنان گسترش یافت که حتی خودِ جیمز را نیز غافلگیر کرد. تا آنزمان، جیمز مدتها بود با جهانبینیای زندگی میکرد که سعی داشت احترام به واقعیت علمی را همراه با میل به چیزی بیشتر ترکیب کند. بهطور کلی باید گفت این جهانبینی تحتعنوان «پراگماتیسم» تا حد زیادی نگاه به آینده داشت. وقتی جیمز در سال ۱۹۱۰ درگذشت، دوست، همسایه و همکارش جوسایا رویس گفت: «من یقین دارم که خودِ جیمز نمیدانست او در حقیقت فیلسوفی است که بهطور خاص نمایندهٔ تفکر آمریکایی است. او هرگز جاهطلبی و بلندپروازیای برای خودنمایی نداشت.»
دلیل دیگری وجود دارد که نباید متعصبانه بر اهمیت پراگماتیسم در مجموعهآثار جیمز تمرکز کنیم. معمولاً این روزها پراگماتیسم موضعی مشخص در معرفتشناسی و بهعبارتدیگر، نظریهای خاص درمورد ماهیت حقیقت و باور در نظر گرفته میشود. همینطور هم هست. باوجوداین، آنچه غالباً مغفول واقع میشود آن است که پراگماتیسم همچنان موضعی وجودی و تجویزی دربارهٔ ارتباط میان حقیقت و معنای انسانی نیز هست. جیمز طی دورهٔ کاریِ خود، اصول پراگماتیسم را به صورتهای مختلف تدوین کرد؛ اما غالباً این قسمت از نظریهٔ او موردتوجه بود که حقیقت همان ایدههایی است که بیشترین کارایی را دارند. او دریافته بود این گزاره کارکرد عملی حقیقت را برجسته میکند و شماری از پرسشها را پیش میکشد: حقیقت چگونه کار میکند؟ چرا کار میکند؟ برای چه کسی کار میکند و تا کی؟ معنا و ارزش این کار چیست؟ پذیرفتن نظریهٔ پراگماتیک حقیقت تعهدی است برای تبدیل شدن به چیزی بسیار فراتر از یک معرفتشناس رسمی که دربارهٔ علم نظریه میدهد.»
حجم
۱۹۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۹۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه