کتاب زیر و رو شدن برند
معرفی کتاب زیر و رو شدن برند
کتاب الکترونیکی «زیر و رو شدن برند» نوشتهٔ مارتی نیومایر با ترجمهٔ مریم صابری و سینا دادخواه در نشر دیوار چاپ شده است. کتاب زیر و رو شدن برند انقلابی در نگرش به برندسازی و تجارت را بیان میکند که در آن مشتریان اکنون نقش مهمی در هدایت شرکتها دارند و شیوهٔ سودآوری برندها را تغییر دادهاند.
درباره کتاب زیر و رو شدن برند
این کتاب تحولی بنیادی در دنیای برندسازی را تشریح میکند، جایی که شرکتها باید از گذشتهٔ شرکتمحوری به آیندهٔ مشتریمحوری حرکت کنند. برندها دیگر صرفاً محصولاتی برای فروش نیستند، بلکه باید معنا و ارزشهای جدیدی را ارائه دهند تا نظر مشتریان را به خود جلب کند. مشتریان امروزی هم خریدار هستند و هم فعالانه در توسعه و ارتقای برند شرکتها مشارکت میکنند و بهنوعی در تصمیمگیریها نقش دارند. این کتاب با استفاده از ابزارهایی نظیر ماتریس تعهد برند و نمرهٔ تعهد برند به شرکتها نشان میدهد چگونه برند خود را از محوریت محصول به محوریت معنا و ارزشآفرینی تغییر دهند.
کتاب زیر و رو شدن برند از طریق مفاهیمی نظیر قبیلههای برند و رابطه به جای معامله به شرکتها نشان میدهد چگونه باید با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند و در فرایند برندسازی آنها را بهعنوان شریک در نظر بگیرند. مارتی نیومایر در این کتاب، رویکردهای نوین در مدیریت و ارتقای برند را به طور مفصل بررسی میکند و با مثالهای عینی، خواننده را با تکنیکهایی آشنا میسازد که به کمک آنها میتوان از طریق افزایش تعامل مشتری و ایجاد ارزشهای مشترک، برندی پایدار و موفق ایجاد کرد.
کتاب زیر و رو شدن برند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای مدیران برند، طراحان، مدیران اجرایی، کارآفرینان، بنیانگذاران استارتآپها و مدیران بازاریابی مناسب است.
بخشی از کتاب زیر و رو شدن برند
«آیا در طی سفرتان در زمان متوجه شکل تحول بازاریابی شدید؟ بازاریابی از آنچه محصولات دارند به سمت کاری که محصولات میکنند و از آنجا به سمت احساسی که محصولات به آدمها میدهند حرکت کرد. آغاز راه شیء تولیدشده در کارخانه بود و انجامش احساسی که در مشتری ایجاد میشود. این مسیر از جایی کاملاً تحت کنترل شرکت شروع شد و به جایی نسبتاً خارج از کنترل شرکت رسید.
این حرکت هرگز متوقف نشده است. مشتری امروزی چیزی بیش از محصول میخواهد، چیزی بیش از امکانات، بیشتر از فایده و حتی فراتر از تجربه. او در پی معناست، در جستوجوی احساس تعلق است، میخواهد کنترلی خلاقانه بر داستان زندگیاش داشته باشد و به نظر میرسد این داستان را با سرهم کردن همهٔ عناصری که دورش را گرفتهاند میسازد؛ عناصری مثل محصولات و خدمات و برندها. حرفش این است که «اگر این محصول را بخرم از من چه میسازد؟» حالا میتوانید از ماشین زمان پیاده شوید. برگشتیم به نقطهٔ شروع؛ به سپیدهدم «اقتصاد معنا».
دوست دارم در اینجا به خاطر این کتاب هم که شده یک تعریف کارآمد از برند را جا بیندازم. اگر این کار را نکنم انبوه تعاریفی که جا به جای مسیر تلنبار شده بهراحتی از ریل خارجمان میکند. اینجا دربارهٔ شش هفتتا از معروفترینهایشان صحبت میکنیم. با ضعیفترین تعریف شروع میکنیم تا به قدرتمندترین برسیم.
لوگو؛ تکلیفمان با این تعریف کاملاً روشن است. لوگو برند نیست؛ نماد برند است. برند بسیار فراتر از لوگو است. یادم است وسط یکی از ارائههایم مدیرعامل به نمونهٔ بستهبندی اشاره کرد و پرسید: «میتوانیم برند را بزرگتر کنیم؟» گفتم برند را نمیتوانیم، اما قطعاً میتوانیم لوگو را بزرگتر کنیم. بودجهمان به برند بزرگتر نمیرسد.»
حجم
۷۹۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه
حجم
۷۹۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه