کتاب تقلا
معرفی کتاب تقلا
کتاب تقلا نوشتهٔ مارتی نیومایر و ترجمهٔ سوگل نوروزی طلب است. انتشارات آریانا قلم این کتاب را که مربوط به حوزهٔ کسبوکار است، روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب تقلا
چگونه استراتژی چابک در کوتاهترین زمان برندهایی قدرتمند میسازد؟ کتاب تقلا به پاسخ این پرسش پرداخته است. این کتاب به معرفی و آموزش تفکر طراحی در کسبوکار پرداخته و با بهرهگیری از داستانسرایی، «طرز تفکر»، «ابزارها» و «فرایند» تفکر طراحی را در قالب داستانی پرکشش بیان کرده است. بهگفتهٔ مترجم، در کتاب تقلا، مارتی نیومایر با معرفی روشی متمایز، فرایند تدوین استراتژی را تسریع کرده است. او بر این باور است که در شرایط پیچیدهٔ امروز که مدام شاهد تغییر و تحول هستیم، فرایندهای خطی که انطباقپذیر و انعطافپذیر نیستند دیگر در تدوین استراتژی پاسخگوی نیازهای ما نخواهند بود؛ به همین منظور، با تلفیق استراتژی و تفکر طراحی سعی کرده است روند خطی تدوین را به روندی سیال و پویا تغییر بدهد. استفاده از تفکر طراحی کمک میکند با به چالش کشیدن مفروضات و بازتعریف مسائل، استراتژیها و راهحلهای جایگزین شناسایی شوند. این کتاب با هدف توسعه و رشد سازمانها و کسبوکارهای ایرانی به پارسی برگردانده شده است.
خواندن کتاب تقلا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران حوزهٔ کسبوکار پیشنهاد میکنیم.
درباره مارتی نیومایر
مارتی نیومایر فعالیت حرفهای خود را با طراحی شروع کرد؛ سپس دست به قلم برد و چاپ کتاب هم به فهرست افتخاراتش افزوده شد. او چندین کتاب در حوزههای مختلفی از جمله برند، استراتژی، نوآوری و فرهنگ سازمانی نوشته است. کتاب اول او، کتابی مصور است که برای خواندن در طول پروازی کوتاه طراحی شده است. این کتاب بهسرعت پرفروش و در ماه اول، یکی از ۱۰ کتاب برترِ سایت آمازون شد. دومین خلاصهنگاری وایتبردی این نویسنده، «زاگ»، یکی از «۱۰۰ کتاب برتر کسبوکار در کل تاریخ» انتخاب شد. پس از زاگ، بلافاصله ۳ کتاب دیگر در حوزهٔ تفکر طراحی نوشت: شرکت طرحمدار، فرامهارتها و ۴۶ اصل نبوغ. در طول ۵ دهه فعالیت، او از نزدیک با شرکتهای خلاقی همچون اپل، سان مایکروسیستمز، ادوبی، اچپی، مایکروسافت، نِتاِسکیپ و گوگل همکاری کرده و به آنها کمک کرده است تا برند و فرهنگ خود را ارتقا دهند. مارتی نیومایر مدیر بخش برندسازی مدیرعاملان در آژانس لیکوئید بوده است؛ شرکتی در سیلیکونولی که فرهنگهای برندمحور را برای شرکتهای بزرگ طراحی میکند. او برگزارکنندهٔ کارگاه و سخنرانِ حوزهٔ برند، نوآوری و رهبری است.
بخشی از کتاب تقلا
«کولاک بیش از انتظار شدت گرفته بود. شبکهٔ هواشناسی شدت این طوفان را به «نوریستِر» رده ۴ تغییر داده بود؛ طوفانی خطرناک که نیازمند بالاترین سطح آمادهباش بود. گزارشهایی درمورد قطع شدن برق، تصادف، تخریب اموال حتی مرگ در دست بود. مترو هم مانند فرودگاهها بهطور کامل تعطیل شده بود. امترک، شرکت ملی حملونقل ریلی، علت تعطیلی خود را یخ زدن سوزن ریلها اعلام کرده بود. تاکسیهای موجود، فقط آنهایی بودند که کنار خیابان زیر برف رها شده بودند؛ تودههای سفید بزرگ و بیقواره. درگیری بین شهرداری و اتحادیهٔ خدمات شهری باعث شده بود ماشینهای برفروبی در سطح شهر حاضر نشوند. هفت صبح، اعضای ژولیدهٔ تیم در مراحل مختلفی از بیدار شدن بودند. بعضیها زیر میز خوابیده بودند، بقیه هم کاناپههایی در سایر بخشهای ساختمان پیدا کرده بودند. دیوید از خیر خواب گذشته و تمام شب را کار کرده بود. مایکل هم همینطور.
دیوید با اسپرسوساز جدید گاجیا که اصرار کرده بود برای اتاق استراحت بخرند، دو کاپوچینو درست کرد. الان بهخاطر آیندهنگریاش خوشحال بود. دیوید و مایکل قهوهبهدست جلوی پنجره ایستادند و پردهٔ یکدست سفیدی را تماشا کردند که باد بر منظره میکشاند.
مایکل گفت: «کولاکِ لعنتی.»
دیوید گفت: «باورکردنی نیست.»
صدایی از پشت سر گفت: «این دوروبر اگر یک فنجان چای بخواهم چه کسی را باید ببینم؟»
آنها برگشتند. کری بود؛ دستبهکمر با موهایی که هرکدام به یک سو رفته بود. دیوید نتوانست جلوی خندهاش را بگیرد.
گفت: «خجالت نکش، مسخره کن! ولی اگر ظرف ده ثانیه کسی به من یک فنجان چای ندهد، مسئولیت اتفاقات بعدی را گردن نمیگیرم.» دیوید عذرخواهی کرد و باعجله بهسمت اتاق استراحت رفت. کری پشت سرش داد زد: «با شیر!»
مایکل از او پرسید دیشب چطور خوابیده است.»
حجم
۷۸۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۷۸۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه