کتاب قصری در مه
معرفی کتاب قصری در مه
کتاب قصری در مه نوشتۀ ایمی افرون و ترجمۀ منصوره خمکده است و انتشارات نگاه آشنا آن را منتشر کرده است. کتاب قصری در مه با داشتن داستانی بسیار جذاب و فانتزیگونه، مرز بین رؤیا و واقعیت را محو میکند و مخاطبانش را با اتفاقات عجیب و غریبی درگیر میکند.
درباره کتاب قصری در مه
همیشه داستانهایی با تمِ قصری با ساکنین عجیب و غریب، در جایی دور افتاده از شهر که هر روز اتفاقانی عجیب در آن میافتد، جذابیت و گیرایی زیادی در خود دارند.
«مراقب درخت های زالزالک باش» هشداری عجیب و کمی ترسناک است که ویلیام به تس داد. تس و مکس، آن تعطیلات تابستان را مهمان خاله اوی هستند. ولی وارد ماجرای جادویی و عجیب و غریبی میشوند که تا مدتها در یاد آنها میماند. همۀ این اتفاقات با ورود کلیدی برنجی در یک دروازۀ کندهکاریشده و جادویی توسط تس کنجکاو آغاز میشود. آنها با با ورود به قصری بزرگ و رؤیایی و آشناییشان با پسری به اسم ویلیام وارد ماجراهای هیجانانگیز و دلهرهآوری میشوند.
خواندن کتاب قصری در مه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب قصری در مه رمانی کلاسیک است. نوجوانانی که دنبال خواندن یک داستان دلهرهآور، پر از معما با تهمایهای عاشقانهاند، مخاطب کتاب قصری در مه هستند.
درباره ایمی لورا
ایمی لورا افرون در سال ۱۹۵۲ متولد شد. افرون در بورلی هیلز کالیفرنیا در خانواده ای فیلمنامه نویس متولد و بزرگ شد. علاوه بر داستان نویسی، ایمی در فیلمنامه نویسی، روزنامه نگاری و تهیه کنندگی نیز فعالیتهای زیادی داشته است. وی جزء پرفروشترین نویسندگان بینالمللی چندین کتاب بزرگسال است که از میان آنها میتوان به کتاب «یک فنجان چای» که برندهی جایزهی ادبی شدهاست، اشاره کرد. کتاب «قصری در مه» اولین رمان او برای کودکان و نوجوانان است.
بخشی از کتاب قصری در مه
«روز گذشته تس و برادرش مکس با هم دعوا کردند. در اصل دعوای آنها سریک موضوع بی معنی و بی ارزش بود. همیشه همینطور بود و دعوای آنها بر سر هیچ و پوچ بود! آنها داشتند مونوپولی بازی میکردند. البته نسخهی انگلستانی آن، چون خاله اوی در خانهاش فقط همین بازی و البته بازی اسکربل را داشت. تس داشت بازی را میبرد. او در بازی سه تا هتل به دست آورده بود و بعد برای دوین بار پشت سر هم 2 تا 6 آورد و مکس هم تخته را به سمت او پرت کرد. البته نه دقیقاً به سمتش ولی به طرف او کنی آن طرفتر پرتاب کرد و تس هم حسابی عصبانی شد. اما به جای آنکه با او دعوا کند با عصبانیت اتاق را ترک کرد و به سمت باغ پشت خانه رفت تا کمی قدم بزند...»
حجم
۴۳۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۴۳۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
نظرات کاربران
کتاب خوبیه منم میخوام بخرمش و پیشنهاد میکنم که شماهم بخونیدش خیلی کتابش خوبه 🌷♥️♥️
خیلی خوب بود .
کتاب خوبی بود اما داستانش خیلی هیجان نداشت قطعا میتونست خیلی بهتر باشه اما بازهم داستان جالبی داشت :)🌸🌱