کتاب زنان نامرئی
معرفی کتاب زنان نامرئی
کتاب زنان نامرئی نوشتهٔ گلسرن بودایجی اوغلو و ترجمهٔ شهرزاد صدر است. نشر گویا این مجموعه داستان معاصر ترکیهای را (نوشتهشده بر اساس نوشتههای روانپزشک) منتشر کرده است.
درباره کتاب زنان نامرئی
کتاب زنان نامرئی حاوی یک مجموعه داستان معاصر و عبارت است از داستانهایی واقعی بر اساس نوشتههای یک روانپزشک. این کتاب به زنان وآسیبهای روحی آنها در کودکی و بزرگسالی پرداخته است. نویسندهٔ این اثر، روانپزشک برجسته و معروف و اهل ترکیه است. گلسرن بودایجی اوغلو این اثر را با زبانی بسیار ساده و فصیح نوشته و به مشکلات پیچدهٔ روحی و روانی و اجتماعی پرداخته است. ازآنجاکه زنان بهعنوان تأثیرگذارترین قشر جوامع مطرح میشوند، هم سلامت روحی آنها و هم سلامت روحی کودکانی که این زنان آنها را پرورش میدهند، بسیار مهم است. داستانهای این کتاب، به همین موضوعات پرداختهاند.
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب زنان نامرئی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ترکیه و قالب داستان کوتاه واقعی پیشنهاد میکنیم.
درباره گلسرن بودایجی اوغلو
گلسرن بودایجی اوغلو در سال ۱۹۴۷ در آنکارا به دنیا آمد. در سال ۲۰۰۵ بزرگترین و اولین و تنها مرکز روانپزشکی ترکیه را در آنکارا به نام «madalyon» تأسیس کرد. در سال ۲۰۱۱ اولین کتاب خود به نام «برگرد به زندگی» را به چاپ رساند که داستان این کتاب موضوع سریال معروف «عروس استانبول» شد. ویژگی اصلی قلم این نویسنده این است که در درجهٔ اول او یک روانشناس است و بعد نویسنده. او تلاش دارد تا مسائل روانشناسی را در قالب داستان مطرح کند تا خواننده علاوه بر لذتبردن از روایت، خود را بهجای شخصیتهای داستان که همگی واقعی هستند بگذارد و ضعفهای شخصیتی آنها را در خود پیدا کند و ریشهٔ بسیاری از مشکلات خود را بیابد تا با واقعیتهای رفتاری خود روبهرو شده و اشتباهات شخصیتهای داستان را در زندگی واقعی خود تکرار نکند.
بخشی از کتاب زنان نامرئی
«"بهار" با فریادی که میگوید:" یکی صدای مرا بشنود یکی به حرف من گوش کند" وارد اتاق قرمز میشود. انگار من مدیر یا رئیس او هستم دکمه ژاکتش را میبندد و داخل میآید. وقتی که دستش را به سمتم دراز میکند سر و چشمش را به نشانه احترام پایین میآورد. من هم بلافاصله ایستاده و دست او را فشار میدهم. وقتی که در صندلی مینشیند لبخند خفیفی در صورتش نظرم را جلب میکند. این لبخند کدام یک از احساسات او را پنهان کرده است؟ بیخبر از آنکه چند دقیقه بعد بهار یکی از دردناکترین داستانها را روایت خواهد کرد.
صدایم را کسی نمیشنود
خانم دکتر نمیدانم این وقت ملاقات را چرا گرفتم و برای چه چیزی دقیقاً اینجا آمدم. چون از شما نه جوابی میخواهم نه راه چارهای. احساس میکنم در ظرفی هستم که در آن محکم بسته شده. انگار فریاد میزنم کسی هست که صدایم را بشنود؟ گفتم بروم و دردم را به دکتر گلسرن بگویم. حداقل کسی باشد که مرا درک کند.
۴۰ سال دارم ازدواج کردم و دو فرزند یکی دختر یکی پسر دارم. کارمند دولت هستم. اما اگر بخواهیم مشکلم را بگویم همسرم بسیار حسود است. اگر بگویم اوایل از این حسادت خوشم نمیآمد دروغ است اما واقعیت این است که آنقدر این موضوع شدید و بزرگ شده که من هم از آن تعجب میکنم. یعنی به قول قدیمیها" چه بنشینم چه بلند شوم مقصر من هستم". من خیلی تلاش کردم که به این اخلاقیات او عادت کنم و با او کنار بیایم. اما هر کاری کردم نشد
از له کردن من لذت میبرد
بزرگترها به ما گفته بودند که با همسرانتان سازگار باشید. اما نگفته بودند اجازه دهید که آنها شما را له کنند. در ضمن طرف مقابل وقتی ببیند که شما دارید با او کنار میآیید و سازگار میشوید عملکرد بدتری نشان میدهد و دائم عصبی میشود و له کردن شما برایش عادت میشود. اما دلیلش این است که در کنار آمدن با دیگری ما احساسات واقعیمان را پنهان میکنیم میخواهیم برای اینکه شرایط بدتر نشود طوری وانمود کنیم که آنطور نیستیم.»
حجم
۱۸۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۱۸۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه