دانلود و خرید کتاب این که هیولا نیست! آنجلا مک آلیستر ترجمه شیما شریفی
تصویر جلد کتاب این که هیولا نیست!

کتاب این که هیولا نیست!

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب این که هیولا نیست!

کتاب «این که هیولا نیست!» نوشتۀ آنجلا مک آلیستر و ترجمۀ شیما شریفی است و گروه انتشاراتی ققنوس آن را منتشر کرده است. این که هیولا نیست! داستانی بامزه دربارۀ هیولایی است که مثل اعضای خانواده‌اش نیست. 

درباره کتاب این که هیولا نیست!

بچه‌های خانم و آقای هیولای یکی‌یکی از تخم بیرون می‌آیند. آن‌ها نام اولی را وحشتناک و دومی را ترسناک می‌گذارند. سومین هیولا اما کمی عجیب است و شبیه آن‌ها نیست. او یک موجود نرم، صورتی و بامزه است که مثل آن‌ها زشت نیست. آن‌ها ابتدا تصمیم می‌گیرند که او را رها کنند؛ اما نگهش می‌دارند و نامش را عجیبک می‌گذارند. برادر و خواهرش او را دوست ندارند تا اینکه یک روز وقتی می‌خواهند هیولای بزرگی را بترسانند نظرشان نسبت به عجیبک عوض می‌شود.

معمولاً داستان‌هایی که دربارۀ هیولا نوشته می‌شود برای کودکان بسیار جذاب است،‌ هیولا موجودی است که کودکان هم از آن‌ وحشت دارند و هم درباره‌اش کنجکاو هستند و می‌خواهند هرچه بیشتر از آن بدانند به همین دلیل به قصه‌های مرتبط با هیولا بسیار دقت و توجه می‌کنند. آنجلا مک آلیستر در کتاب این که هیولا نیست از این فرصت برای انتقال مفاهیمی مثل پذیرش تفاوت‌ها و قبول‌کردن دیگران، همان‌طوری که هستند، استفاده کرده است. داستان این که هیولا نیست، همچنین مهربانی را به کودکان می‌آموزد. عجیبک وقتی به دنیا می‌آید برخلاف دیگر بچه‌ها زشت و ترسناک نیست و سعی نمی‌کند کسی را بترساند؛ بنابراین وقتی هیولای بزرگ را می‌بوسد باعث فرارش می‌شود. این اتفاق به کودکان نشان می‌دهد که مهربانی همیشه نتایج مثبتی به همراه دارد.

تصاویر کتاب این که هیولا نیست بسیار زیبا، رنگارنگ و بامزه است. هیولاهای کتاب با اینکه تلاش می‌کنند وحشتناک باشند؛ اما کودکان را به خنده می‌اندازند و همین باعث می‌شود احساس بدی نداشته باشند، نظرشان به کتاب جلب شود و به محتوای آن توجه کنند. 

خواندن کتاب این که هیولا نیست! را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به کودکان بالای ۴ سال پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب این که هیولا نیست!

«خانم هیولا سه تا تخم گذاشته بود که خیلی دوستشان داشت. آقای هیولا با آن دهان بدبویش، آن‌ها را ها می‌کرد تا گرم شوند و خانم هیولا با صدای گوش‌خراشش برایشان آواز می‌خواند. در یک شب طولانی اولین تخم ترک برداشت و از داخل آن یک هیولای کوچولوی زشت و تیغ‌تیغی با دندان‌های تیز با عصبانیت بیرون پرید. خانم و آقای هیولا با خوشحالی فریاد زدند: وای چه پسر وحشتناکی! و اسمش را گذاشتند وحشتناک.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۸ صفحه

حجم

۳٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان