کتاب موج سوم دموکراسی در پایان سده بیستم
معرفی کتاب موج سوم دموکراسی در پایان سده بیستم
کتاب موج سوم دموکراسی در پایان سده بیستم نوشته ساموئل هانتینگتون (۲۰۰۸-۱۹۲۷) استاد کرسی علوم سیاسی و مدیر مؤسسه مطالعات استراتژیک دانشگاه هاروارد است. این کتاب با ترجمهٔ احمد شهسا در انتشارات روزنه چاپ شده است. ساموئل هانتینگتون که با نظریه «جنگ تمدنها» در ایران شناخته میشود، از نظریهپردازان مطرح جهان در حوزهٔ آیندهپژوهی سیاسی بهشمار میرود. موج سوم دموکراسی در پایان سده بیستم شرح موضوع را از لحاظ تاریخی برعهده گرفته است اما در عین حال نه تاریخ است و نه کتابی تئوریک؛ چیزی است بین آن دو.
درباره کتاب موج سوم دموکراسی در پایان سده بیستم
این کتاب درمورد گسترش سیاست جهانی در پایان سده بیستم است: گذار حدود سی کشور غیردمکراتیک به نظام سیاسی دمکراتیک. هدف کتاب این است که توضیح دهد این موج دمکراسی شدن در فاصله سالهای ۱۹۷۴تا۱۹۹۰ چرا، چگونه و با چه نتایج آنی، سر برافراشت.
تاریخ بازسازی گذشته است و هنر مورخ در گردآوری اسناد و مدارک مهم و واقعی برای بازسازی واقعه است به همان صورتی که بوده. هانتینگتون چنین کرده است. درباره دموکراسی کشورها که موضوع تحقیق اوست، نخست با دقت و کنجکاوی و حوصله وقایعی را که در کشورهای مختلف اتفاق افتاده گردآوری کرده، آنها را مورد سنجش و بررسی قرار داده و سعی کرده است از آنها اصول و نظریات کلی بهدست آورد که در تمام موارد مشابه قابل استفاده و بهرهگیری باشد. شرح وقایع و آوردن مثالها و ذکر تجارب بیشمار هر قدر پژوهشگر مشتاق را راضی میکند، برای خوانندهٔ عادی خوشایند نیست و امید است که از آن روی ملال درنکشد. نویسنده بیآنکه از پیش حکمی صادر کند همراه خواننده به بررسی وقایع میپردازد؛ بهطوری که سرانجام هر دو به یک نتیجه میرسند و خواننده از بررسی خود خشنود است. از این روی شیوهٔ تحقیق نویسنده و دقت و حوصلهٔ او در جمعآوری مواد و مطالب و آوردن مثالهای بیشمار در هر مورد، میتواند الگوی مناسبی برای محققان جوان باشد.
کتاب موج سوم دموکراسی در پایان سده بیستم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به مطالعهٔ علوم سیاسی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب موج سوم دموکراسی در پایان سده بیستم
«موج دمکراسی شدن عبارت است از یک سلسله گذارهائی از رژیمهای غیردمکراتیک به دمکراتیک که در زمانهای خاصی صورت پذیرفته و همچنین گذارهای مشخصی را در همان زمان در جهت مخالف به همراه آورده است. این موج همچنین موجب رواج لیبرالی شدن و یا کم و بیش دمکراسی شدن نظامهای سیاسی شده است که کاملا" دمکراتیک نشده بودند. در دنیای جدید سه موج دمکراسی شدن برخاسته است. هر موج در شمار اندکی از کشورها اثر بخشیده و در زمان پیدایش هر موج، گذار بعضی از رژیمها به سوی غیردمکراتیک افتاده است. افزون بر این باید گفت که تمام این گذارها به دمکراسی در طول این موجهای دمکراتیک اتفاق نیفتاده است. تاریخ وضعی آشفته دارد و تغییرات سیاسی هم خیلی جور و یکدست نیستند و در قالبهای تاریخی مشخصی نمیگنجند. به هر حال تاریخ هم در یک خط مشخص و مستقیم نیست. هر یک از دو موج نخستین دمکراسی شدن موج برگشت مخالفی را از پی آورده است که در آن بعضی از کشورها، و نه تمام آنها، که پیشتر گذاری به دمکراسی داشتند به فرمان روائی غیردمکراتیک بازگشتند. تعیین تاریخ دقیق گذار رژیمی به دمکراسی غالبا جنبه فردی دارد. به همین ترتیب تعیین تاریخ دقیق موجهای دمکراسی شدن و برخاستن امواج برگشت مخالف آن، صرفا خصوصی است. با این همه اظهار نظر در این باره سودمند است و میتوان تاریخ برخاستن این موجها را که به تغییر رژیمها منتهی شده است، کم و بیش به ترتیب زیر معین کرد.
نخستین موج طولانی دمکراسی شدن ۱۹۲۶ - ۱۸۲۸
نخستین موج برگشت مخالف ۱۹۴۲ - ۱۹۲۲
دومین موج کوتاه دمکراسی شدن ۱۹۶۲ - ۱۹۴۳
دومین موج برگشت مخالف ۱۹۷۵ - ۱۹۵۸
سومین موج دمکراسی شدن ۱۹۷۴»
حجم
۸۳۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
حجم
۸۳۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
نظرات کاربران
نمونه کتاب رو که خوندم، بنظرم ترجمه روان و خوبی داشت. خود کتاب هم به بحث در مورد ظهور نظامهای دموکراتیک در نیمه دوم قرن بیستم می پردازه. فعلا در حال تعریف دموکراسی برپایه شیوه انجام کار یعنی انجام انتخابات
خوب نبود
خود کتاب بسیار خوب است و موضوعش موج سوم دموکراسی در دهه های ۷۰ به بعد قرن بیستم است. در مورد دو موج قبل تر دموکراسی هم شرح کوتاهی می دهد. این کتاب به علل و فرایند گذار به دموکراسی
مناسب برای علاقمندان به علوم سیاسی.