کتاب بهمن بازرگانی
معرفی کتاب بهمن بازرگانی
کتاب بهمن بازرگانی به گردآوری امیرهوشنگ افتخاری راد در نشر نی منتشر شده است. این اثر گفتوگوها، خاطرات و مقالاتی تحلیلی دربارهٔ سازمان مجاهدین، جنبش چپ و انقلاب اسلامی را در بر دارد.
درباره کتاب بهمن بازرگانی
امیرهوشنگ افتخاری راد در کتاب بهمن بازرگانی بخشی از گفتوگوها، خاطرات و مقالات تحلیلی بهمن بازرگانی دربارهٔ سازمان مجاهدین، جنبش چپ و انقلاب اسلامی را جمعآوری کرده است. این اثر دربردارندهٔ دو تکنویسی یکی دربارهٔ «محمد بازرگانی» و «حسین احمدی روحانی»، نوشتهای دربارهٔ تأثیر بنیانگذاران نهضت آزادی بر بنیانگذاران سازمان مجاهدین پیش از انقلاب اسلامی، مقالات تحلیلی دربارهٔ سازمان مجاهدین پیش از انقلاب، نوشتههایی دربارهٔ دو رویداد مهم سالهای نخست انقلاب اسلامی که تأثیر تعیینکنندهای در روند آتی انقلاب گذاشتند و مقالاتی دربارهٔ مشکلات و معضلات داوری دربارهٔ حوادث تاریخی. بهمن بازرگانی در این متون تلاش کرده است ضمن آنها جای پاهایی برای طرح دیدگاه فلسفی خاص خود باز میکند، نمونههایی از گرایشهای تعیینکنندهای که چگونگی حوادث تاریخی ما از انقلاب مشروطه تا خرداد سال ۱۳۶۰ را شکل دادهاند، ذکر کند.
بخش اول شامل روایتهاست از رویدادها یا بهعبارتی، آنچه پیش آمده از دیدگاه افراد. بهمن بازرگانی در این کتاب، متکلم وحدهٔ خاطرات نیست، در هر جلسهای از دوستی دعوت میکرد تا حول محوری نوعی جریان آزادِ روایت صورت گیرد. آنها ضمن یادآوری برخی رویدادها، درصدد وصلکردن آنها بههم بودند تا بهاصطلاح داستان سازمان معنی دهد. در بخش دوم کتاب، بازرگانی با دستمایهکردن بخشی از خاطرهاش و بر پایهٔ نظریهٔ ماتریسی خود سعی دارد تاریخ سازمانی را که در جوانی عضوش بوده توضیح دهد. بهمن بازرگانی فعال سیاسی، نویسنده، از اعضای اولیه و یکی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران بوده است. او را یکی از عوامل اصلی تحول ایدئولوژی سازمان مجاهدین از اسلام به مارکسیسم میدانند.
خواندن کتاب بهمن بازرگانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ علوم سیاسی و علاقهمندان به مطالعهٔ گفتوگوها و خاطرات پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بهمن بازرگانی
«مهدی بازرگان (متولد ۱۲۸۶ شمسی) این شانس را داشت که (فارغ از نگرانیهای ایدئولوژیک دانشجویان شرکتکننده در امتحانات ورودی فوق لیسانس و دکترای بعد از انقلاب اسلامی ایران) در امتحان گزینش دانشجو برای اعزام به اروپا شرکت کند و در نوزده سالگی (۱۳۰۶ خورشیدی) به فرانسه اعزام شود. بازرگان در فرانسه آموخت که در دنیای امروزی این علم است که حرف آخر را میزند. البته این آموزهٔ جدیدی نبود، از نزدیک به یک قرن پیش از بازرگان همهٔ آنهایی که درکی از دنیای معاصر داشتند میدانستند که در جهان معاصر باید قدرتمند بود و قفل قدرت در ابعاد ملی و دولتی فقط با علم باز میشود. هیئت حاکمهٔ دوران پهلوی اول نیز در پی قدرتمندشدن بود که با گزینش تواناترین و باهوشترین استعدادهای ملی، آنها را برای یادگیری علوم نوین به اروپا فرستاده بود. خانوادههای عموماً مذهبی آنزمان نیز با آگاهی از مبرمبودن این نیاز ملی بود که موافقت کرده بودند بچههاشان به دیار کفر اعزام شوند. بسیاری از اعزامشدگان، پس از جذب فرهنگ غرب، دیگر با دین اجدادیشان جز در مجالس ترحیم، کاری نداشتند. آنهایی که هنوز مذهبی مانده بودند اکثراً پذیرفته بودند که مغز و عقل، جایگاه علم، و قلب و احساس، جایگاه دین است. بازرگان نیز شاید در ابتدا به این همزیستی مسالمتآمیز راضی بوده است. او در فاصله ۱۹۲۸/۱۳۰۷ تا ۱۹۳۴/۱۳۱۳ در فرانسه بود. دورانی که انیشتین شهرتی عالمگیر کسب کرده بود و تعدادی از دانشمندان فیزیک به قدری مشهورشده بودند که برای همهٔ آنهایی که در معرض رسانههای آنزمان بودند شناخته شده بودند. در آنزمان علم فیزیک جذابیت و زیبایی شگرفی داشت. خبری از بمب اتم و آگاهی عمومی از آلودگی محیط زیست نبود تا جذابیت شبیه به جذابیت زیبایی (که از دو سه قرن پیش همراه علم بود) از آن منفک شود. زیبایی با دل و احساس سرو کار دارد. بازرگان جوان میدید که عنقریب است که دیگر همین جایگاه اختصاصی دین نیز به تصرف رقیب درآید. همین نزدیکبودن خطر بود که احساس رسالتی عظیم به بازرگان جوان داد. او میخواست ثابت کند که جدایی قلمروهای علم و دین فقط ظاهر کار است و این دو در کنه و عمق یک کل واحدند. آشتیدادن علم و دین و اثبات اینکه اگر به عمق برویم نهتنها هیچ تضادی بین علم و دین نیست که برعکس هردو درنهایت به یک هدف میرسند، رسالتی بود که از جوانی بازرگان شروع شد و تا بستر مرگ او را رها نکرد. از دیدگاه بازرگان، دانشمندی که با دیدگاه مادی اسرار طبیعت را میکاوید، در مقام مقایسه، نسبت به عالِم مذهبی قشری و متعصب که فقط ظاهر مذهب را میدید، به خدا نزدیکتر بود. او مطمئن بود که دانشمندان طبیعی با درونکاوی طبیعت در درازمدت، به خداوندی که مُکوِن آن قوانین است خواهند رسید. به گمان بازرگان راهی که دانشمندان میپیمودند درنهایت به خدا میرسید ولو آنکه آنها بدان آگاهی نداشتند. به گمان او، دانشمندی که به خدا اعتقاد نداشت اما قوانین نهفته در طبیعت را میکاوید، در پیشگاه خداوند، مقربتر و عزیزتر از عالِم مسلمانی بود که نماز و روزهاش را بهجا میآورد اما از باطن طبیعت و قوانین اسرارآمیز آن هیچ نمیدانست.»
حجم
۲۳۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۷ صفحه
حجم
۲۳۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۷ صفحه