دانلود و خرید کتاب نقطه عطف فریتیوف کاپرا ترجمه محمد گوهری نائینی
تصویر جلد کتاب نقطه عطف

کتاب نقطه عطف

معرفی کتاب نقطه عطف

کتاب نقطه عطف؛ علم، جامعه و فرهنگ بالنده نوشتهٔ فریتیوف کاپرا و ترجمهٔ محمد گوهری نائینی است و روشنگران و مطالعات زنان آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب نقطه عطف

کتابی که در برابرتان باز شده، به راستی ارزش خواندن دارد. نویسندهٔ آن فریتیوف کاپرا دانشمند فیزیک، اتریشی‌الاصل و از سنین جوانی استاد دانشگاه‌های مختلف در ایالات متحده و مدارس عالی اروپا است.

کایرا همانند تنی چند از فیزیک‌دانان جست‌وجوگر دهه شصت میلادی خیلی زود به این دیدگاه رسید که علم اگرچه لازمهٔ درک قوانین طبیعت است، اما به تنهایی قادر نیست رموز هستی را برای انسان به‌روشنی تعریف کند. او در جست‌وجوی راهی برای بیشتردانی از مسیر عرفان شرق گذشت و در آن چراغی یافت که برای طی این طریق ضروری بود.

کاپرا دریافت علم یعنی دانستن و سلوک برای درک شفاف، مکمل یکدیگرند و این دیدگاه را به دانشگاه‌ها و سالن‌های پُر از شنوندهٔ سخنرانی‌هایش در شهرهای مختلف جهان برد.

خواندن کتاب نقطه عطف را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران و پژوهشگران فلسفه علم و عرفان شرقی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب نقطه عطف

«نظریات امروزی ما دربارهٔ جهان خلقت و سیستمهای ارزشی آن که بنیان فرهنگی ما را تشکیل می‌دهد در دوران قرون وسطا شکل گرفت. بین سالهای ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ میلادی نگرش و طرز تفکر مردم نسبت به جهان خلقت بکلی دگرگون شد و بر همان اساس مفاهیم و پایه‌های اصلی تمدن غربی شکل گرفت. افکار جدید در طول سیصد سال گذشته به‌عنوان کلید مشکل گشای مسائل روز مردم به‌کار گرفته شد.

قبل از سال ۱۵۰۰ میلادی پایه‌های باور و تفکر مردم اروپا و سایر تمدنها بر اساس اصول و ارزشهای طبیعی زندگی قرار داشت. مردم به‌صورت اقوام کوچک و وابسته به یکدیگر زندگی می‌کردند و طبیعت و محیط‌زیست را با زندگی روزمّره خود مربوط و دخیل می‌دانستند و با شرایط قومی و محیط هماهنگ بودند. پرچمدار چنین نگرشی ارسطو و کلیسای مسیحت بود. توماس آکوئیناس سیستم طبیعت ارسطو را با باورهای مسیحیت درهم آمیخت این آمیختگی در تمام دوران قرون وسطا پا برجا بود و هستهٔ اصلی نگرش مردم را تشکیل می‌داد. پایهٔ علم آن زمان نیز با علم قرن بیستم متفاوت بود، زیرا پایه‌های آن بر اساس منطق و ایمان مستقر بود و دانشمندان، حقیقت خلقت را با مسائل مربوط به خداوند، روح، و اخلاقیات توصیف می‌کردند.

طرز فکر مردم در قرنهای شانزدهم و هفدهم بکلی دگرگون شد و جهان با قیافهٔ ماشین، جانشین جهان طبیعی گردید، زیرا کپرنیک و گالیله با کشفیات علمی در مفاهیم فیزیک و نجوم تغییرات کلی ایجاد کرده بودند. دانش بشر در قرن هفدهم بر روش تحقیق پی‌ریزی شد و آثار فرانسیس بیکن که طبیعت را با فرمولهای ریاضی توصیف می‌نمود و همچنین افکار رنه دکارت که بر پایه استدلال تحلیلی قرار داشت شکل گرفت. لذا قرون شانزدهم و هفدهم دوران انقلاب علمی نام گرفت.

تئوری بطلمیوس و کتاب مقدس که کرهٔ زمین را مرکز کرات آسمانی می‌دانستند تا حدود یک هزار سال بر فرهنگ مردم حاکم بود تا اینکه سرانجام توسط نیکلاس کپرنیک نادرست شناخته شد و مردود گردید. از آن به‌بعد دیگر زمین مرکز کرات نبود بلکه سیاره‌ای بود که به‌دور خورشید می‌چرخید. بعد از کپرنیک دانشمند صوفی‌منش دیگری به‌نام کپلر کشفیاتی کرد که تئوری کپرنیک را تایید می‌کرد. اما دانشمندی که با تحقیقات خود پایهٔ علم روز را دگرگون کرد گالیله بود که با کشف قانون سقوط اجسام شهرت جهانی یافت. وی به نجوم علاقه داشت و تلسکوپ را که تازه اختراع شده بود متوجهٔ آسمان کرد و به‌دنبال تحقیقات خود نظریهٔ کپرنیک را به‌عنوان تئوری صحیح و علمی مورد تایید قرار داد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۳۳۹ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۳۳۹ صفحه

قیمت:
۲۱,۵۰۰
تومان