کتاب محاکمه اندرسن ویل
معرفی کتاب محاکمه اندرسن ویل
کتاب محاکمه اندرسن ویل نمایشنامهای نوشتهٔ سال لویت و ترجمهٔ امین مدی است و نشر نی آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب محاکمه اندرسن ویل
محاکمهٔ اندرسنویل یکی از مشهورترین نمونههای ژانر نمایشنامهٔ دادگاهی است. این نمایشنامهها به بازنمایی محاکمات قضایی جنجالبرانگیز میپردازند و متن و جزئیاتشان برگرفته از صورت جلسات و مستندات و اتفاقاتِ دادگاه است. نمایشنامهٔ محاکمهٔ اندرسنویل نیمهمستند است، یعنی تمام وقایع و آمار و ارقام و دفاعیه، و نیز برخی از دیالوگها، برگرفته از مستندات حجیم دادگاه اصلیاند، اما نگرش و ویژگیهای فردیِ شخصیتهای نمایشنامه برآمده از حس و درک شخصی نویسندهٔ این نمایشنامهاند.
سال لِویت (۱۹۱۱-۱۹۷۷)، نمایشنامهنویس امریکایی است که در آثارش به معضلات اخلاقی جنگ میپردازد. لِویت در جنگ جهانی دوم متصدیِ بیسیمِ بمب افکن B-۱۷ بود و حضورش در جنگ تأثیر زیادی بر نوع نگاهش به جنگ و سلسلهمراتب نظامی گذاشت. اولین رمان لِویت، خورشید خاموش است، در سال ۱۹۵۱ منتشر شد که روایت تجربهٔ شخصیتهایی است که دورهٔ آموزشی را سپری کردهاند و به جنگ در دلِ اروپا اعزام شدهاند. او در نمایشنامهٔ محاکمهٔ اندرسنویل، که در سال ۱۹۵۹ منتشر شد، دوراهیِ بین پایبندی به اصول اخلاقی و اطاعتِ بیچونوچرا از دستور مافوق را به تصویر کشید و در آخرین نمایشنامهاش، یعنی محاکمهٔ کِیتنْزویل ناین که در سال ۱۹۷۱ با همکاری نویسندهای دیگر نوشت، به مسئلهٔ نافرمانی مدنی در دوران جنگ ویتنام پرداخت و بازهم کوشید این مسئلهٔ اخلاقی را طرح کند که کجا باید از وجدان پیروی کرد و کجا از قانون.
اندرسنویل، یا کمپ سامتر، یکی از بدنامترین زندانهای ایالات مؤتلفه (ایالات جنوبی) در ایالت جورجیا بود و طی چهارده ماه پایانی جنگ داخلی آمریکا، نزدیک به سیزده هزار اسیر جنگی، برابر با بیستونه درصد کل زندانیان، بهخاطر شرایط بد و نبود سرپناه و کمبود امکانات و غذا در آنجا جان خود را از دست دادند. سروان هنری ویرز، افسری سوئیسیتبار در ایالات مؤتلفه، از مارس ۱۸۶۴ تا پایان جنگ فرماندهی این زندان را به عهده داشت و یک ماه پس از پایان جنگ دستگیر و برای محاکمه به زندان واشینگتن دی. سی. اعزام شد. ویرز تنها نظامیِ جنگِ داخلی آمریکا بود که بهخاطر آنچه امروزه «جنایت جنگی» نامیده میشود با حضور نُه ژنرال ارتش و در طول شصت روز محاکمه و سپس اعدام شد. با اعدامِ ویرز پروندهٔ جنگ شمال و جنوب به نحوی بسته شد. بعدها پروندهٔ او در این دادگاه مبنایی قانونی شد برای برپاییِ دادگاه و محاکمههای نورمبرگ.
لِویت در طول نمایشنامه تلاش میکند مسئلهای اخلاقی پیش بکشد. چهبسا این سؤال به ذهن مخاطب خطور کند که چطور میتوان کسانی را که بنا به تصمیم و خواست شخصی دست به اقداماتی هولناک نزدهاند مسئول جنایتهایشان دانست. شاید اینجا بتوان با سقراط همدل شد و گفت که برتافتن رنجِ ظلم بهتر از دست آلودن به ظلم است.
خواندن کتاب محاکمه اندرسن ویل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب محاکمه اندرسن ویل
«ستوان: بله قربان. (بیرون میرود.)
والاس: آیا همهٔ شاهدانی که قرار است در جریان رسیدگی حضور یابند به منشی دادگاه مراجعه کردهاند؟
منشی: همه به منشی مراجعه کردهاند و حاضر هستند قربان.
والاس: گمان میکنم همهٔ افرادی که در جریان رسیدگی این دادگاه حضور دارند برگهٔ اعلام وفاداری به دولت ایالات متحده را امضا کردهاند.
منشی: بله قربان. (ستوان دوباره وارد سالن میشود و کنار درهای بسته میایستد.)
والاس: (وقتی نام دادستان و وکیلمدافع را میخواند، آنها با حرکت سر تأیید میکنند.) سرهنگ دوم اِن. پی. چیپمن از طرف وزارت جنگ. آقای اوتیس بِیکر از طرف متهم. این کمیسیون نظامی، که شامل ــــــ (به ردیف قضات نگاه میکند.) ژنرال مات... ژنرال تامس... ژنرال گیری... ژنرال فِسِندن... ژنرال بالِیر... سرهنگ آلکاک... سرهنگ اِستیبز... و خودِ من (ژنرال والاس) است، متهم (هِنری ویرز) را محاکمه میکند. آیا وکیلمدافع اعتراضی به اعضای این کمیسیون دارد؟
بیکر: اعتراضی نیست.
والاس: متهم را نمیبینیم.
چیپمن: اگر دادگاه اجازه بدهد، سروان ویلیامز اینجاست و دلیل غیبت متهم را توضیح میدهد. (سروان ویلیامز جلو میآید.)
ویلیامز: قربان، در مورد متهم باید بگویم او را تا چند لحظهٔ دیگر به اینجا میآورند.
والاس: بیمار است؟
ویلیامز: (بیدرنگ صحبت میکند.) نه قربان، موقتاً بیمار است، صبح امروز اقدام به خودکشی کرده بود که با هوشیاری نگهبانها این تلاش به نتیجهای نرسید
والاس: آقای ویرز قصد داشته خودکشی کند؟
ویلیامز: موفقیتآمیز نبود قربان.
والاس: سروان، برای دادگاه توضیح دهید که چگونه چنین اقدامی ممکن شده است.
ویلیامز: قربان، آقای ویرز سعی کرد، با شکستن یک بطری رگ خود را بزند.
والاس: بطری؟
ویلیامز: قربان، بطری کنیاکی که روزانه و طبق دستورِ دکتر فورد بهعنوان دارو تجویز میشد
والاس: این اتفاق نباید رخ میداد ــــــ مسئولیت زندانی به عهدهٔ شماست. باید اقدامات لازم را صورت دهید تا دیگر چنین اتفاقی رخ ندهد. میگویید که زندانی در وضعیتی است که میتواند بهزودی در دادگاه حاضر شود؟
ویلیامز: تا چند دقیقهٔ دیگر، و من شخصاً
والاس: (حرفش را قطع میکند.) حرف دیگری ندارم.»
حجم
۱۳۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه
حجم
۱۳۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه
نظرات کاربران
Address: Street, Apt, City, Country/Region, Province, Postal code