کتاب آدمک برفی
معرفی کتاب آدمک برفی
کتاب «آدمک برفی» نوشتۀ فریال اسماعیلی یزدی است و انتشارات کیمیای اندیشه آن را منتشر کرده است.آدمک برفی، یک داستان زیبا و دلنشین از زبان یک آدمبرفی در فصل زمستان است.
درباره کتاب آدمک برفی
یکی از نمادهای فصل زمستان آدمبرفی است و داستانهای بیشماری دربارۀ آدمبرفی نوشته شده است. داستان آدمک برفی درباره یک آدمبرفی است که از لحظۀ به دنیا آمدنش تا وقتی که از بین برود توصیف میشود. داستان از زبان آدمبرفی و به روش اولشخص روایت میشود. آدمبرفی مرحله به مرحلۀ ساختش را توضیح میدهد. برای مثل فندقهایی که در صورتش گذاشتند و باعث شده دنیا را ببیند،هویجی که با آن میتواند بوی همه چیز را احساس کند.
فریال اسماعیلی یزدی با زبان ساده، روان و صمیمی قصۀ دلنشین آدمک برفی را روایت کرده و تلاش کرده است تا از طریق آن کودکان را با چرخۀ زندگی در طبیعت آشنا کند. آدمبرفی از لحظهای که به دست کودکان ساخته میشود تبدیل به نظارهگر زندگی میشود؛ او بچهها را تماشا میکند، بازیها و شادیها را اما وقتی برف سنگینی ببارد، یا اگر برفها آب شوند همه چیز تغییر میکند؛ اما آدمبرفی امیدوار است چون میداند که زندگی ادامه دارد و برف دوباره خواهد بارید.
خواندن کتاب آدمک برفی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان و همچنین به دوستداران ادبیات کودک پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آدمک برفی
«یک روز صبح بود. همه چیز برای من از صبح زیبای زمستانی شروع شد. اولین چیزی که شنیدم صدای پر از شادی بچهها بود. بله! من با شنیدن صدای بچهها به دنیا آمدم. گمان میکنم وقتی که گلولۀ بزرگ برفی را بهجای سرم، روی بدن برفیام گذاشتند، من توانستم صدای بچهها را بشنوم. خیلی ذوقزده بودم و دوست داشتم هرچه زودتر بچههایی که دوروبرم بازی میکردند را ببینم. چند ثانیه بعد یکی از پسرها که از بقیه قدبلندتر بود دو عدد فندق درشت را توی صورت برفیام فروکرد تا چشمان من باشند و من از آن لحظه توانستم با چشمان فندقیام دنیا را ببینم. کمی بعد یک عدد هویج بزرگ نارنجی هم که قرار بود دماغ من باشد در صورتم فروکردند و من توانستم بوی خوب خوراکیهای بچهها را احساس کنم.»
حجم
۷٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶ صفحه
حجم
۷٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶ صفحه