کتاب گستره (جلد اول؛ بیداری لویاتان)
معرفی کتاب گستره (جلد اول؛ بیداری لویاتان)
کتاب بیداری لویاتان نوشتهٔ جیمز اس. ای. کوری با ترجمهٔ سمیه کرمی است و انتشارات کتابسرای تندیس آن را منتشر کرده است. این کتاب جلد اول از مجموعهٔ گستره است.
درباره مجموعه گستره
داستان گستره، روایتی از آیندهٔ انسان در فضا را روایت میکند. این داستان بر یکی از چشماندازهای پیش روی انسان در توسعه فضایی تمرکز کرده است. نویسندگان این کتاب با هوشمندی تا جایی که توان داشتند و روایت داستان اجازه میداد، اصول علمی را رعایت کردند و در مواردی که ناچار به مطرح کردن فناوریهای پیچیده در پیشبرد داستان خود بودند، سعی کردند در مرزهای فیزیک باقی بمانند و از ورود به جزئیات عملکرد آن فناوریها خودداری کنند تا ساختار منسجم خود را حفظ کنند.
داستان expanse با نام «گستره»، از آن دست علمیتخیلیهایی است که به رغمِ ظاهرش، به مفاهیمی بسیار عمیق و جدی میپردازد و سؤالهایی طرح میکند که در آینده تبدیل به مفاهیمی سرنوشتساز و جدی برای بشر میشوند.
اگر در آیندهٔ نزدیک انسان به کاوش سیارکها رو بیاورد و معادن معدنی آنها را استخراج کند حقوق مادی آنها متعلق به چه کسانی خواهد بود؟ چه کسانی در سیارکها ساکن خواهند شد و در شرایط سخت و بیرحمانهٔ فضا دست به معدنکاوی میزنند؟ آیا بشر دوباره وارد دوران تاریکی از استثمار کارگران میشود و این بار کارگران معدن، میلیونها کیلومتر دور از خانه در صخرههایی غریبه کار میکنند؟ آیا با گسترش در منظومهٔ شمسی، نوع جدیدی از جنگها و نزاعها آغاز میشود؟
اینها چندتایی از سؤالهایی هستند که «گستره» از شما میپرسد و میخواهد به آنها فکر کنید. از این گذشته، داستان ترکیب هنرمندانهای از اپرای فضایی با فضای داستانهای کارآگاهی است و عجیب آنکه چقدر زامبیها به این فضاها میآیند.
جیمز اس. ای. کوری که نام نویسندهٔ کتاب است، در اصل نام مستعار دو نویسنده به نامهای دانیل آبراهم و تای فرانک است که کتابها را به صورت اشتراکی نوشتهاند. مجموعه کتابهای گستره قرار است ۹ جلد باشند که تاکنون ۵ جلد از آنها منتشر شده. کتابی که میخوانید کتاب اول مجموعه است با نام «بیداری لویاتان» است.
درباره کتاب بیداری لویاتان
داستان مجموعهٔ گستره در دورانی روایت میشود که انسان سرانجام قدم از گهواره خود برون گذاشته و حداقل در مرزهای منظومه شمسی حضور خود را توسعه داده است.
اما درون منظومه شمسی ــ در زمان رخ دادن داستان این کتاب ــ توسعهٔ انسان تثبیتشده است. ما از دوران تاریخی که منجر به این روند شده است چیزی نمیدانیم، اما میدانیم که زمین سرانجام مرزهای خود را رها کرده و در زیر نظر دولتی مرکزی به مدیریت سازمان ملل متحد دولتی واحد را تشکیل داده است. انسانها در این دوره نسلها است که در دیگر نقاط منظومه شمسی ساکن شدهاند ازجمله در ماه، مریخ، سیارکهای بزرگِ کمربندِ سیارکها و همچنین اقمار سیارههای بیرونی.
مریخ در این داستان دولت مقتدری دارد که یکی از بازیگرانِ سیاسی این دنیا است. شهرهای بزرگ مریخی در زیر گنبدهای عظیم این سیاره ساخته شدهاند و دانشمندان آن تلاش میکنند تا مریخ را زمینگونهسازی کنند و روزگاری خاک سرخ مریخ را به سبز تبدیل کنند.
خواندن کتاب بیداری لویاتان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای علمیتخیلی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بیداری لویاتان
«۸ روز پیش اسکاپیولای را تسخیر کرده بودند و جولی مائو دیگر جانش به لبش رسیده بود و حاضر بود با یک گلوله خلاصش کنند.
هشت روز اسارت توی کمد از زندگی سیرش کرده بود. دو روز اول را بیحرکت مانده بود، شک نداشت مردان زرهپوشی که زندانیاش کرده بودند شوخی نداشتند. سفینهای که در آن زندانی شده بود تا چند ساعت اول حرکت نمیکرد و در نتیجه در حالت بیوزنی میان زمین و هوا شناور بود، ضربههای ملایمی به اطراف میزد تا به دیوارها و لباس فضاییاش برخورد نکند. وقتی سفینه شروع به حرکت کرد و قدرت پیشرانه باعث شد وزن پیدا کند، بیصدا آنقدر همانطور سر پا ایستاد تا پاهایش خشک شدند، بعد به حالت جنینی روی زمین نشست. در لباس پروازش ادرار میکرد، به بو و خیسی سوزآورش اهمیت نمیداد و فقط نگران بود لیز نخورد و روی خیسی زمین نیفتد، نباید سر و صدا میکرد. آنها به او شلیک میکردند.
روز سوم فشار تشنگی باعث شد دست به کار شود. سر و صدای سفینه احاطهاش کرده بود. غرش ضعیف مادونصوت موتور پیشرانه و رآکتور، هیس و تپ تپ همیشگی آهن و درهای هیدرولیک میان عرشهها که دائم باز و بسته میشدند و ضربههای چکمههای سنگین که روی عرشههای آهنین راه میرفتند. آنقدر منتظر شد تا تمام صداها محو و دور شدند، بعد لباس فضاییاش را از گیرهها باز کرد و کف کمد گذاشت. همانطور که گوش به زنگ بود مبادا صدایی نزدیک شود، به آرامی لباس را باز کرد و ذخیرهٔ آبش را خارج کرد. آب کهنه و بو گرفته بود، ظاهراً مدت زیادی از آخرین بار که کسی لباس را پوشیده یا تعمیرش کرده بود میگذشت. اما بعد از دو روز بیآبی، آب گرم و گلآلودِ داخل محفظهٔ لباس بهترین چیزی بود که در تمام عمرش نوشیده بود. باید جلو خودش را میگرفت که تمامش را یک جا نبلعد و بالا نیاورد. وقتی دوباره ادرار داشت، محفظهٔ ادرار لباس فضایی را بیرون آورد و همانجا کارش را کرد. روی زمین نشست، حالا که به لباس فضاییاش تکیه داد بود و کم و بیش جایش راحت بود به این فکر میکرد که چه کسانی اسیرش کردهاند، نیروی نظامی ائتلاف، دزدان فضایی یا اشخاصی بدتر از اینها؟»
حجم
۵۹۵٫۷ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۷۱۹ صفحه
حجم
۵۹۵٫۷ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۷۱۹ صفحه
نظرات کاربران
تنها مشکل این کتاب قیمتشه تقریبا با قیمت نسخه اصلی یکیه چه خبره واقعا
مجموعه گستره واقعا جای خالیش در بازار کتاب ایران به شدت احساس میشد. نویسنده عالی تونسته از پس تمام شخصیتها و فضایی که ساخته، به خوبی بربیاد. ضرب آهنگ داستان عالیه. هیچ جا آب نبسته به داستان و از خونریزی و کشتن