کتاب ستون نویس
معرفی کتاب ستون نویس
کتاب ستون نویس نمایشنامهای دوپردهای نوشتهٔ دیوید اوبرن با ترجمهٔ ایلیا اوزار است و نشر قطره آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب ستون نویس
دیوید اوبرن متولد ۳۰ نوامبر ۱۹۶۹ در شیکاگو است. او بعد از مدتی زندگی در اوهایو و آرکانزاس نهایتاً در سال ۱۹۹۲ به نیویورک مهاجرت میکند و در همین زمان به مدت دو سال تحت نظر مارشا نورمن و کریستوفر دورانگ در مدرسهٔ جولیارد به آموختن اسلوب نمایشنامهنویسی مشغول میشود. اولین نمایش چاپ شدهٔ اوبرن در واقع شامل چند نمایشنامهٔ کوچک میشد که یکجا به چاپ رسیده بودند، نام این اثر «پنجمین سیاره و چند نمایش دیگر» بود. اولین نمایشنامهٔ اوبرن که به روی صحنه رفت نمایش دیگری از او بود به نام «آسمانخراش» اما نمایشی که اوبرن را به شهرت رساند، «اثبات» نام داشت. اهمیت این نمایشنامه آنچنان بود که مهمترین جوایز ادبی آن سال را برای اوبرن به ارمغان آورد. نمایشنامهٔ «اثبات» در سال ۲۰۰۱ جوایز پولیتزر و تونی بهترین «نمایشنامه» را از آن خود کرد. این نمایش چهار سال بعد توسط خود اوبرن بازنویسی و بر روی پردهٔ سینما رفت.
دیوید اوبرن توصیفگر جذابیت موقعیتهای ناتورالیستی با زبانی مدرن است. وی که جایزهٔ پولیتزر و تونی نمایشنامه را در کارنامهٔ خود دارد اسلوب و مبانی ادبی اولین و مهمترین استاد نویسندگی خود یعنی «مارشا نورمن» را در آثار خود به مخاطب عرضه میکند و با گسترش دادن داستان نشان میدهد که چگونه از او در نویسندگی جلو میزند. اما نکتهای که اوبرن را منحصربهفرد میسازد استقلال شخصیتهای آثار او از یکدیگرند، طوری که انگار هرکدام راوی جهان و داستان خود هستند و در محل تلاقی این روایتها نمایشنامه شکل گرفته است و چندین پیرنگ در زیر متن داستان قرار دارد که برای مخاطب حرفهای به شدت جذاب و درگیر کننده است.
نمایشنامهٔ «ستوننویس» در سال ۲۰۱۲ به چاپ رسید. این نمایش نیز به مانند آثارِ قبلی اوبرن نمایشی شخصیت محور است. نمایشنامهٔ پیش رو به جهت حضور شخصیتهایی با جایگاه اجتماعی مؤثر و همینطور بازهٔ زمانی روایت که تأثیر شخصیتهای نمایش را بر گسترهٔ جغرافیایی آنها تشدید میکند، بسیار جالب ساخته است. به تعبیر دیگر اوبرن در این نمایش با استفاده از جایگاه یک ژورنالیست توانسته تأثیر انسان بر دورهٔ خود و چالش این تأثیر را بر شخصیت انسان به تصویر کشد.
از جنبهای دیگر میتوان نقد اوبرن بر شخصیتهای خلق شده در روایت داستان را به وضوح مشاهده کرد. استفاده از عناصر و دورانهایِ خاصِ سیاسی نیز خود به داستان هویتی اجتماعی ـ سیاسی داده که درام را بیش از پیش جذابتر میکند. حضور دو برادر با سلایق متفاوت در کنار هم و همینطور شکستن قیود اجتماعی پذیرفتهشدهٔ آن دوران توسط یکی از شخصیتها را میتوان عناصری دانست که اوبرن توسط آنها چارچوبی جذاب از روایت را برای مخاطب ایجاد میکند.
این نمایش به سبب حضور شخصیتهای ژورنالیستی از بار واژگان غنیای بهره میبَرد که گسترش داستان بر آن تکیه دارد.
خواندن کتاب ستون نویس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران نمایشنامه و ادبیات نمایشی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ستون نویس
«جو: برگرد.
مرد جوان : باید برم.
مکث، جو مرد را تماشا میکند.
جو: هیچوقت تابهحال به پست یه کمونیست نخورده بودم.
مرد جوان: به نظرت فرقش چیه؟
جو: مطمئن نیستم. باید یه بار دیگه امتحان کنم تا بتونم نظر بدم.
مرد جوان: ساعت ۴ باید از طرف تور یه عده رو ببرم بگردونم.
جو: کجا؟
مرد جوان: میدان سرخ.
جو: اون که نزدیکه. هنوز کلی وقت داریم.
مرد جوان : الان وقت استراحتِ بعدازظهرم بود. رئیسم خیلی خوشش نمیآد بیرون بمونم.
جو: رئیست؟
مرد جوان: کلمهٔ اشتباهی گفتم؟ منظورم کسی یه که بهم میگه چیکار کنم!
جو: نه. کلمه درست بود. ولی من فکر میکردم شماها اینجا همه «رفیقین».
مرد جوان: بله. ولی خب اون به من دستور میده چیکار کنم.
جو: خب اگه من بهت دستور بدم پیشم بمونی چی؟
مرد جوان: تو «رفیق» نیستی.
جو: نه، ولی مافوقت که هستم. تازه از تو مسنترم، آمریکایی هم هستم، پول بیشتری هم دارم. خب حالا کاری رو که بهت میگم انجام بده.
مرد جوان : برو به جهنم.
جو میخندد و سیگاری روشن میکند.
جو: انگلیسیت خیلی خوبه. میدونستی؟
مرد جوان : منو به مدرسهٔ دولتی زبان خارجه فرستاده بودند. تازه علاوه بر این به آلمانی و فرانسوی هم تور برگزار میکنم.»
حجم
۸۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۸۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه