کتاب سست عفاف
معرفی کتاب سست عفاف
کتاب سست عفاف نوشتهٔ نوئل کاورد و ترجمهٔ مهدی فیاضی کیا است. نشر قطره این نمایشنامهٔ انگلیسی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب سست عفاف
کتاب سست عفاف حاوی نمایشنامهای با ۱۹ شخصیت است. اتفاقات این نمایشنامه در اتاق نشیمن خانهٔ روستایی «سرهنگ ویتاکر» رخ میدهد. «جان» پسر خانوادهٔ «ویتاکر» همراه با همسرش «لاریتا» به انگلستان میرود تا در خانهٔ روستایی «ویتاکر» زندگی زناشویی خود را آغاز کند، اما زندگی چندان سادهای در این خانه در انتظار این زوج نخواهد بود. خانم «ویتاکر»، همسر سرهنگ «ویتاکر» با نگاهی بدبینانه به دنیا مینگرد و بدخلقیاش ناشی از این است که میداند همهچیز را از دست داده است. سرهنگ «ویتاکر» مرد توداری است و این دو همراه دخترشان «ماریون» زندگی مرفهای دارند، اما حضور پسرشان همراه با همسرش تغییراتی را برای همه در پی دارد. این نمایشنامه روایتگر عشق «جان»، اشرافزادهٔ انگلیسی به بیوهای آمریکایی و زیبا یعنی «لاریتا» است که در سفرش به اروپا با او آشنا شده است. سرانجام این عشق در خانهٔ خانوادهٔ ویتاکر چه خواهد بود؟ نمایشنامهٔ سست عفاف جزو اولین نمایشنامههای نوئل کاورد است و در سه پرده نوشته شده است. در سال ۱۹۲۵ این نمایشنامه در نیویورک بر روی صحنه اجرا شد و در سال ۱۹۲۶ هم در لندن به روی صحنه رفت؛ همچنین در سال ۱۹۲۸ آلفرد هیچکاک با اقتباس از این نمایشنامه فیلمی صامت ساخت و بعد از آن در سال ۲۰۰۸ «استفان الیوت» با اقتباس از این اثر فیلمی را به روی پرده برد.
میدانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان»، «علیرضا نادری» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب سست عفاف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی معاصر انگلستان و قالب نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
درباره نوئل کاورد
سِر نوئل پیرس کاوِرد در سال ۱۸۹۹ در حومۀ لندن به دنیا آمد. او نمایشنامهنویس، آهنگساز، کارگردان، هنرپیشه و خوانندهٔ انگلیسی است. نوئل کاورد بیش از ۵۰ عنوان نمایشنامه منتشر کرده است که بسیاری از آنها سالیان دراز روی صحنهٔ نمایش باقی ماندند. برخی از نمایشنامههای او چون «تب یونجه»، «زندگیهای خصوصی»، «طرحی برای زندگی»، «خندهٔ امروز» و «روح سرخوش» جزو نمایشهای پرتکرار و پربینندهٔ سالنهای نمایش بودند. کاورد علاوهبر نمایشنامه، صدها آهنگ، چندین نمایش موزیکال، چندین فیلمنامه، چند جلد کتاب شعر و داستان کوتاه، یک رمان بلند و یک خودزندگینامهٔ سه جلدی را نیز در کارنامهٔ فعالیتهای ادبیاش دارد؛ همچنین این نویسندهٔ مشهور در شش دهه از زندگیاش در نمایشها و فیلمهای متعددی (به قلم خودش و دیگران) به ایفای نقش پرداخته است. کاورد در سال ۱۹۴۳، جایزهٔ افتخاری «فرهنگستان» را برای کارگردانی فیلم جنگی «جایی که خدمت میکنیم» به دست آورد و در سال ۱۹۷۰ به دریافت نشان ادب و هنر (شوالیه) نائل شد؛ سپس به عضویت جامعهٔ سلطنتی ادبیات در آمد و مدتی بعد جایزهٔ «تونی» را برای یک عمر فعالیت در عرصهٔ هنر و ادب دریافت کرد.
نوئل کاورد در سال ۱۹۷۳ در خانهاش در جامائیکا بر اثر ایست قلبی درگذشت. سال ۲۰۰۵ بود که «دن ربلاتو»، نمایشنامهنویس و پژوهشگر انگلیسی، آثار کاورد را به سه بخش اولیه، میانی و جدید تقسیم کرد. از دیدگاه «ربلاتو» نمایشنامههای «تب یونجه»، «سستعفاف» و «زندگیهای خصوصی» از نمایشهای دوران اولیهٔ کاورد هستند. بهترین نمایشنامههای دوران میانی او در اواخر دههٔ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ عبارتند از «خندهٔ امروز»، «این نسل خوشبخت» و «روح سرخوش» که دارای ساختار سنتی هستند، اما از نظر محتوا کمتر تابع عرف و سنت محسوب میشوند. نمایشنامههای اواخر دههٔ ۱۹۴۰ و اوایل دههٔ ۱۹۵۰ کاورد نشاندهندهٔ افت استعداد نمایشی او است. البته آخرین اثر او سهگانهٔ «اتاقی با سه کلید» با استقبال گستردهای روبهرو شد، اما بهطور خلاصه میتوان گفت برخی از موفقترین نمایشنامههای او از ۱۹۲۵ تا ۱۹۴۰ «تب یونجه»، «زندگیهای خصوصی»، «طرحی برای زندگی»، «خندهٔ امروز» و «روح سرخوش» هستند.
بخشی از کتاب سست عفاف
«خانم ویتاکر: کی فکرش رو میکرد این پسره اینجوری از آب دربیاد؟
ماریون: ایبابا، مشکل از تربیت خانوادگی ادگاره، وگرنه خودش مشکلی نداره. همیشه باهم دوست باقی میمونیم. میدونی، از اون مردهای اهل ازدواج نیست. فکر میکنم تمام این مدت ناخودآگاه میدونستم. حالا هم خدا رو شکر توی زندگی چیزهای دیگهای دارم که خودم رو سرگرم کنم!
خانم ویتاکر: ولی همهاش هم که به تربیت خانوادگیاش مربوط نیست، نه؟
ماریون: جان فرق میکنه، درست مثل پدره.
خانم ویتاکر: بله، متأسفانه همینطوره.
ماریون: میدونی، همیشه ضعیفه.
خانم ویتاکر: سعی کردم چشمم رو به روی این مسئله ببندم.
ماریون: فایده نداره، مادر. باید با همهچی روبهرو شد.
خانم ویتاکر: شبها خوابم نمیبره؛ همهاش فکر و خیال میکنم که آخرش چی میشه.
ماریون: نباید غصه بخوری.
خانم ویتاکر: غصه! تمام فکر و ذکرم همینه. البته تا حدود زیادی دیگه مثل دفعهٔ اول اونجوری غافلگیر نمیشم.
ماریون: این دختره هم شاید اونقدرها بد نباشه.
خانم ویتاکر: (به تلخی) بدترین فاجعهٔ ممکن بود؛ همهٔ اون خیانتهای پدرت در برابر این هیچ نیست.
ماریون: اخیراً از جان خبری شنیدهای؟
خانم ویتاکر: بعد از اون کارتپستالی که دو هفته پیش فرستاد دیگه خبری ندارم.
ماریون: عزمش رو جزم کرده که این دختره رو هرچه زودتر به خونه بیاره.»
حجم
۱۰۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۶ صفحه
حجم
۱۰۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۶ صفحه