دانلود و خرید کتاب تنهایی پرهیاهو بهومیل هرابال ترجمه فروزنده دولت یاری
تصویر جلد کتاب تنهایی پرهیاهو

کتاب تنهایی پرهیاهو

دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۷از ۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب تنهایی پرهیاهو

کتاب تنهایی پرهیاهو نوشتۀ بهومیل هرابال با ترجمۀ فروزنده دولت‌یاری در انتشارات باران خرد به چاپ رسیده است. داستان این کتاب در پراگ و دورۀ استیلای کمونیسم اتفاق می‌افتد و روایت تک‌گویی درونگرایانۀ یک کارگر پرس به نام آقای هانتا است. او در زیرزمینی مرطوب که انبار کاغذ باطله است روزگار می‌گذراند و کتاب‌هایی را که از سوی ادارۀ سانسور به آنجا می‌برند خمیر می‌کند. آقای هانتا با خواندن این کتاب‌ها دنیا را به‌گونه‌ای دیگر می‌بیند و از شغل خود برای ذخیره و جمع‌آوری تعداد زیادی کتاب‌های کمیاب و ممنوعه استفاده می‌کند. او یک گردآورنده وسواسی دانش در دوران سانسور است.

درباره کتاب تنهایی پرهیاهو

تنهایی پرهیاهو رمان کوتاهی از نویسندۀ اهل چک، بهومیل هرابال است. کتاب اولین بار در ۱۹۷۶ به‌علت وجود قانون سانسور مخفیانه منتشر شد تا اینکه در ۱۹۸۹ به‌صورت رسمی در چکسلواکی به چاپ رسید.

این رمان، به‌صورت اول شخص روایت می‌شود و راوی آن شخصیت اصلی داستان، مردی به نام هانتا است. مردی گوشه‌نشین که در آستانۀ بازنشستگی است و عمر خود را صرف فشرده‌سازی کاغذهای باطله برای بازیافت در انباری در پراگ کرده است. او علاوه بر فشرده کردن کاغذ قصابی، کاغذهای باطله و ضایعات، کتاب‌های ممنوعه‌ای را نیز فشرده می‌کند که دستور نابودی آن‌ها داده شده است. او کار خود را برای خواندن و نجات کتاب‌ها متوقف می‌کند و در طول ۳۵ سال زندگی حرفه‌ای خود، دانش ادبی و دایرةالمعارفی به دست آورده و خانۀ خود را با بیش از دو تن کتاب پر کرده است. او تمایل خاصی به آثار فلسفی و دینی دارد.

کارگر-روشنفکر رمان به‌عنوان شخصیت اصلی، در ادبیات داستانی جهان بسیار خاص و کم‌نظیر است. آنچه بیش از همه خواننده را شگفت‌زده می‌کند سواد و اطلاعات فوق‌العادهٔ یک کارگر گوشه‌گیر و سادهٔ چنین کارگاهی در زمینه‌های الهیات، فلسفه، نقاشی، ادبیات و… است. کارگری که در خلوت خود جهان را تمسخر می‌کند و تنهایی‌اش را با هیاهوی جنگ موش‌ها و موسیقی بی‌پایان فاضلاب‌های پراگ و رفت و برگشت پیستون پرس هیدرولیک پر می‌کند. هانتا یک شخصیت فراموش‌نشدنی در ادبیات امروز است. شخصیتی که به آشنایی‌اش می‌ارزد. در طول تاریخ ادبیات، نویسندگان نادری موفق به معرفی و خلق شخصیت‌های جدید و بکر شده‌اند و بی‌گمان هرابال یکی از آن‌هاست.

تنهایی پرهیاهو در نظرخواهی از ناقدان ادبی و استادان دانشگاه و نویسندگان در آغاز سدۀ کنونی به‌عنوان دومین اثر متمایز ادبیات نیمهٔ دوم سدۀ بیستم چک برگزیده شد.

خواندن کتاب تنهایی پرهیاهو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به همۀ دوستداران ادبیات داستانی جهان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره بهومیل هرابال

بهومیل هرابال ۲۸ مارس ۱۹۱۴ در برنو متولد شد. او از داستان‌نویسان برجستۀ چک است و میلان کوندرا او را بهترین نویسندۀ معاصر چک می‌داند. هرابال در ۱۹۴۸ دکترای حقوق گرفت و ضمن تحصیل، دوره‌هایی در سطح دانشگاهی در فلسفۀ ادبیات و تاریخ گذراند. بعد از اتمام تحصیلاتش به کارهای مختلفی از جمله سوزن‌بانی راه‌آهن و راهنمایی قطارها، نمایندۀ بیمه، دست‌فروش دوره‌گرد اسباب‌بازی، کارگر ذوب‌آهن و کار در کارگاه پرس کاغذ باطله پرداخت. هرابال در این دوره، کارگری روشن‌ فکر بود؛ اما این موضوع هم چیز چندان عجیبی در جامعۀ آن دوران چک نبود و بسیاری از روشنفکران و اساتید دانشگاه مشغول کارهایی از همین قبیل بودند.

از میان آثار بهومیل هرابال می‌توان به «قطارهای تحت نظر»، «من پیشخدمت شاه انگلیس بودم»، «کوتاه کردن مو»، «اندوه زیبا»، «مشق عشق» و «برای دیدن پراگ طلایی» اشاره کرد. او ۳ فوریه ۱۹۹۷ در پراگ از دنیا رفت.

بخشی از کتاب تنهایی پرهیاهو

«به مدت سی‌وپنج سال در بین کاغذ باطله‌ها کار و زندگی کردم و این داستان عاشقانهٔ من است. به مدت سی‌وپنج سال خود را بین کاغذهای باطله و کتاب‌ها محصور کردم و به واژگان آلوده شدم تا این‌که اکنون به شکل یکی از دائره‌المعارف‌های موجود در بازار در آمدم... پس از سال‌ها فشرده شدن همانند یک کتاب سه تُنی هستم. من همانند یک کوزه هستم که با آب جادویی و ساده پر شده است، کافی ست مرا اندکی خم کنید تا یک جریان از افکار زیبا از من خارج شود. آموزش من چندان صریح و آگاهانه نبوده است بنابراین نمی‌توانم به جرأت اعلام کنم که کدام‌یک از افکارم مربوط به خودم و کدام دسته مرتبط با کتاب‌هایی هستند که قبلاً خوانده‌ام. درهرحال، این شیوه‌ای است که طی‌سی‌وپنج‌سال‌گذشته برای هماهنگ شدن با خودم و جهان اطراف استفاده کردم. زمانی که مطالعه می‌کنم، در واقع متن را نمی‌خوانم بلکه جملهٔ زیبا را به دهان می‌اندازم و همانند یک آب‌نبات می‌مکم یا مثل‌لیکور می‌نوشم تا آن‌که اندیشهٔ مزبور مثل الکل در من حل شود، ذهن و قلب مرا درگیر کند و در همهٔ سیاهرگ‌هایم جاری شود تا به ریشهٔ تک‌تک رگ‌های خونی من برسد.»

feren
۱۴۰۳/۰۹/۰۲

ترجمه‌ی نه چندان خوب و سانسور فراوان کتاب رو کاملا حیف کرده

آیا همه بقایای انسان فقط مشتی فسفر است که برای ساخت کبریت کارآیی دارد و یا مشتی آهن است برای ساخت یک میخ بکار می‌رود؟
AS4438
نه کائنات و نه انسان‌هایی که یک سر بر روی شانه‌هایشان دارند، مهربان نیستند. البته نه که انسان‌دوست نداشته باشد مهربان باشد، بلکه ذاتش این‌گونه است.
AS4438
شعله چوب نماد ابدیت است که افکار انسانی را جاری می‌کند، شعله‌های یک آتش بزرگ هدیه‌ای از بهشت هستند، آتش را می‌توان یک موجود زنده نامید، یک علامت حیات است که متأسفانه عابران خسته امروزی آن را نمی‌بینند، یک آتش می‌تواند همه پراگ را گرم کند و به روح و چشم افراد قدرت بخشد.
گل باغچه**""

حجم

۹۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۹۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان