دانلود و خرید کتاب از گور برگشته مایکل پانک ترجمه مجتبی نیک سرشت
تصویر جلد کتاب از گور برگشته

کتاب از گور برگشته

نویسنده:مایکل پانک
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب از گور برگشته

کتاب از گور برگشته نوشتۀ مایکل پانک و ترجمۀ مجتبی نیک سرشت است. این رمان را انتشارات باران خرد منتشر کرده است. این رمان دربارهٔ انتقام است.

درباره کتاب از گور برگشته

از گور برگشته، نوشتهٔ مایکل پانک، رمانی تحسین‌شده دربارۀ رمان مشهور «جنایت و مکافات» است که بر اساس یک ماجرای واقعی نوشته شده است. «هیو گلس» در این رمان از مرگ نمی‌ترسد. در کوه‌های راکی و در سال ۱۸۲۳، شکارچیان شرکت «خز کوه‌های راکی» زندگی سخت و خشنی دارند. هیو گلس یکی از مردان بسیار مورداعتماد این شرکت است؛ یک پیشاهنگ باتجربه و یک شکارچی متخصص. او با یک خرس گریزلی درگیر می‌شود و مرگ را جلوی چشمانش می‌بیند. زخم‌های شدیدی بر بدنش ایجاد می‌شود و احتمال زنده‌ماندنش بسیار کم است. به دو نفر از نیروهای شرکت دستور داده می‌شود تا زمان مردن او در کنارش بمانند، اما آن دو نفر از ترس حملۀ دوبارهٔ خرس، تفنگ و کلاه هیو گلس را بر می‌دارند و او را با آن زخم‌ها رها می‌کنند. هیو گلس آن دو نفر را درحالی‌که او را با آن شرایط تنها می‌گذارند می‌بیند؛ پس تلاش می‌کند تا زنده بماند و از آن‌ها انتقام بگیرد. او با اراده‌ای مثال‌زدنی، خود را هوشیار و زنده نگه می‌دارد و در یک سفر ۳۰۰۰ مایلی، طبیعت وحشی مرزهای خشن آمریکا را می‌پیماید تا از مردانی که به او خیانت کرده‌اند، انتقام بگیرد.

خواندن کتاب از گور برگشته را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان کتابی جذاب و خواندنی است.

درباره مایکل دبلیو پانک

مایکل دبلیو در سال ۱۹۶۴ متولد شده است. او نویسنده، رمان‌نویس، استاد، تحلیلگر علوم سیاسی، مشاور سیاست، وکیل و معاون سابق تجارت ایالات متحده و سفیر ایالات متحده در سازمان تجارت جهانی در ژنو است. او معاون سیاسی رئیس‌جمهور برای خدمات وب آمازون بوده است.

بخشی از کتاب از گور برگشته

«یک سپتامبر ۱۸۲۳

او را رها کرده بودند. مرد زخمی وقتی متوجه شد که دید پسر بالای سرش ایستاده و سرش را پایین انداخته و نمی‌خواهد به او نگاه کند.

پسر چند روزی با مرد کلاه گرگی بحث کرده بود. جدی‌جدی چند روز گذشته بود؟ مرد زخمی از درد به خود می‌پیچید و مطمئن نبود که مکالماتی را که شنیده است، واقعی هستند یا تنها هذیانات ذهن او بوده است.

به صخره‌های سخت و بلندبالای دشت نگاه کرد. کاج خارق‌العاده‌ای درست در شکاف صخره رشد کرده بود. به آن خیره شده بود؛ اما دقت نکرده بود که شاخه و برگ‌ها و تنهٔ آن مانند صلیب است. حالا دیگر پذیرفته بود که در آن دشت و در کنار چشمه خواهد مرد.

مرد زخمی احساس کنار گذاشته شدن از صحنه‌ای را داشت که در آن به‌عنوان نقش اصلی بازی می‌کرده است. نمی‌دانست در آن حالت چه باید بکند. مرد کلاه گرگی با خودش فکر کرد که اگر بماند و شکارچیان از نهر بالا بیایند، تمام آن‌ها را خواهند کشت و با خود گفت: «به‌خاطر این بمیرم؟... این‌که بالاخره می‌میره.»

پسر انگار که ذهنش را خوانده باشد، گفت: «مطمئن هستی از رود بالا میان؟» بیشتر مواقع صدایش زیر بود؛ اما لحظاتی که نمی‌توانست خودش را کنترل کند، صدایش می‌لرزید.

مرد کلاه گرگی گوشت شکاری را که روی آتش گذاشته بودند، برداشت و تکه‌تکه کرد و گفت: «می‌خوای بمونی و ببینی؟»

مرد زخمی سعی کرد چیزی بگوید؛ اما دوباره درد شدیدی در گلویش احساس کرد. صدا از گلویش بیرون می‌آمد؛ اما تبدیل به کلمهٔ مشخصی نمی‌شد. مرد کلاه گرگی توجهی به صدای مرد زخمی نکرد؛ اما پسر رویش را برگرداند و گفت: «می‌خواد یه چیزی بگه.»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
آنجا محل تلاقی گذشته و آینده، شناخته شده و ناشناخته و تمدن و وحشی‌گری بود.
Atiyeh
دیگران شاید با دیدن چیزی که خیلی بزرگ‌تر از تصور آن‌ها بود دچار ناآرامی می‌شدند؛ اما هیوگلاس حس می‌کرد که در یک مراسم مذهبی است و او را به یک حوض غسل‌تعمید می‌برند و لحظه‌به‌لحظه دردهای روزانه در نظرش ناچیز می‌آمدند و در واقع به‌نوعی جاودانگی نزدیک می‌شد.
Atiyeh

حجم

۲۵۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۲۵۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان