کتاب سفرهای مارکوپولو
معرفی کتاب سفرهای مارکوپولو
کتاب سفرهای مارکوپولو نوشتهٔ مری هال و ترجمهٔ فرید جواهر کلام است و گروه انتشاراتی ققنوس آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعهٔ تاریخ جهان است.
درباره کتاب سفرهای مارکوپولو
حتما شنیدهاید که وقتی کسی زیاد مسافرت میکند به او میگویند: مارکوپولو. اما مارکوپولو واقعا که بود؟ در سال ۱۲۹۵، وقتی مارکو پولو به همراه پدرش نیکولو و عمویش مافئو پس از ۲۴ سال به ونیز بازگشتند، در یافتن خانه قدیمی خویش به اشکال برخوردند. این سه ژندهپوشی که لباس تاتارها را در بر داشتند و سه سال و نیم، در دریا و خشکی، راه طی کرده بودند تا از چین به ونیز برسند، تقریباً زبان بومی شهر خود را فراموش کرده بودند و پس از سالها صحبت به زبانهای خارجی و لهجههای بیگانه، سخن گفتن به لهجه و اصطلاحات ونیزی برایشان دشوار بود.
مارکو پولو در سال ۱۲۷۱ به اتفاق نیکولو و مافئو که هر دو بازرگان بودند از ونیز به سوی دربار قوبیلای قاآن، امپراتور مغول، شتافت. سفر در دریا و خشکی صورت میگرفت. جاده ابریشم و سایر راههای بازرگانی، در سراسر آسیای مرکزی، در نوردیده میشد. زمانی که مارکو ماجراجویی طولانی خود را با پدر و عمویش آغاز کرد فقط هفده سال داشت و وقتی که به زادگاه خویش باز میگشت، یک فرد بیگانه ۴۱ ساله بود.
اما چه شد که آنها تصمیم گرفتند پا به این سفر طولانی و سخت بگذارند؟ در طول سفر به کدام شهرها رسیدند و چه اتفاقاتی برایشان افتاد؟
خواندن کتاب سفرهای مارکوپولو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر دوست دارید بدانید مارکوپولو واقعا چه کسی بود این کتاب را حتما بخوانید.
بخشی از کتاب سفرهای مارکوپولو
«هنگامی که مارکو در سال ۱۲۵۴ در ونیز در خانواده پولو به دنیا آمد، ایتالیا هنوز ایتالیا نبود، بلکه مجموعهای از دولتشهرها بود که مهمترین آنها ونیز، پیزا و جنووا بودند. نیکولو پدر مارکو و مافئو عمویش تاجران جواهر بودند و در عین حال از اشرافی به شمار میآمدند که در شورای بزرگ یعنی نمایندگان جمهوری ونیز کرسی داشتند. ونیز، پیزا و جنووا در صدور کالاهای نفیس و لوکس مانند جواهرات، ادویهجات و پارچه به ویژه ابریشم، به اروپا با یکدیگر رقابت میکردند. ونیز نیرومندترین دولتشهر ایتالیا به شمار میآمد، زیرا بر شهر قسطنطنیه که دروازه دریای سیاه و خاورمیانه بود، تسلط و نفوذ داشت.
در ادامه جنگهای صلیبی، در جریان جنگهای صلیبی در قرن سیزدهم، صلیبیون فرانسوی با کمک ناوگان دریایی ونیز شهر قسطنطنیه را محاصره کردند و جلو سقوط آن به دست مسلمانان را گرفتند. هنگامی که فرانسویها فرمانروایی خود را بر این شهر تحمیل کردند، ونیزیها نیز از غنیمت به دست آمده سهمی بردند. کشتیهای ونیزی اجازه داشتند در قسطنطنیه لنگر بیندازند و بازرگانان ونیزی میتوانستند در شهر مستقر شوند. این امتیازی بود که اهالی پیزا و جنووا از آن محروم بودند. این دو شهر نمیتوانستند با منطقه خاورمیانه به داد و ستد بپردازند. به قول یک تاریخنگار، دریای سیاه در حقیقت تبدیل شده بود به «یک دریاچه ونیزی.» از آنجا که بازار جواهرات در قسطنطنیه گرم بود، نیکولو و مافئو پولو خانهای در این شهر تهیه کردند تا هنگام حضورشان در قسطنطنیه آسوده باشند.»
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه