
کتاب فیزیک اندوه
معرفی کتاب فیزیک اندوه
کتاب فیزیک اندوه نوشتهی گئورگی گاسپادینف با ترجمهی سهراب طاووسی، اثری است که نشر ثالث آن را منتشر کرده است. این کتاب در مرز میان خاطره، اسطوره و روایتهای خانوادگی حرکت میکند و با نگاهی چندلایه به اندوه، رهاشدگی و هویت میپردازد. نویسنده با بهرهگیری از عناصر اسطورهای، داستانهای خانوادگی و تجربههای زیسته، جهانی را میسازد که در آن مرز میان واقعیت و خیال، گذشته و حال، فرد و جمع، مدام جابهجا میشود. فیزیک اندوه با ساختاری غیرخطی و روایتهایی درهمتنیده، تجربهی زیستن در اروپای شرقی، سایهی جنگ، خاطرات خانوادگی و اسطورههای کهن را به هم پیوند میزند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب فیزیک اندوه
کتاب فیزیک اندوه با قلم گئورگی گاسپادینف، روایتی است از خاطرات، اسطورهها و تجربههای زیسته که در هم تنیدهاند و مرز میان واقعیت و خیال را محو میکنند. این کتاب با الهام از اسطورهی مینوتور و هزارتوی یونانی، به سراغ ریشههای اندوه، رهاشدگی و جستوجوی هویت میرود. روایتها از زبان راویهای مختلف، گاه در قالب کودک، گاه پدربزرگ و گاه حتی موجوداتی غیرانسانی بیان میشوند و هر بار زاویهی تازهای به موضوع میبخشند. ساختار کتاب خطی نیست و فصلها و بخشها مانند قطعات پازلی هستند که به تدریج تصویری از یک خانواده، یک ملت و حتی یک انسان معاصر را شکل میدهند. گاسپادینف با بهرهگیری از خاطرات خانوادگی، اسطورههای یونانی، تجربهی جنگ و زندگی در اروپای شرقی، جهانی پر از اندوه، طنز تلخ و امیدهای کوچک میسازد. این کتاب نهتنها داستان یک فرد یا یک خانواده، بلکه بازتابی از تجربهی جمعی انسانهایی است که با خاطرات، ترسها و امیدهایشان زندگی میکنند.
خلاصه داستان فیزیک اندوه
کتاب فیزیک اندوه با روایتهایی درهمتنیده، به جستوجوی ریشههای اندوه و رهاشدگی در زندگی فردی و جمعی میپردازد. نویسنده با الهام از اسطورهی مینوتور، داستان پسری را روایت میکند که در هزارتوی خاطرات و اسطورهها سرگردان است. او گاه خود را در قالب کودک، گاه پدربزرگ و گاه حتی موجوداتی چون حلزون یا مورچه میبیند و از این منظرها به تجربهی اندوه، ترس و رهاشدگی مینگرد. روایتها از بازار مکارهی کودکی تا خاطرات جنگ، از رهاشدگی در آسیاب تا زندگی در زیرزمینهای تنگ و تاریک، همگی به نوعی به تجربهی مشترک انسانها از تنهایی، ترس و امید اشاره دارند. کتاب با بازخوانی اسطورهها، خاطرات خانوادگی و تجربههای زیسته، نشان میدهد که اندوه نهتنها یک احساس فردی، بلکه بخشی از حافظهی جمعی و تاریخ بشر است. نویسنده با زبانی شاعرانه و ساختاری غیرخطی، مخاطب را به سفری در هزارتوی خاطره، اسطوره و واقعیت میبرد و در این مسیر، مرز میان گذشته و حال، فرد و جمع، واقعیت و خیال را به چالش میکشد.
چرا باید کتاب فیزیک اندوه را بخوانیم؟
فیزیک اندوه با ساختار غیرمتعارف و روایتهای چندلایه، تجربهای متفاوت از خواندن را رقم میزند. این کتاب با پیوند دادن اسطوره، خاطره و واقعیت، به دغدغههایی چون رهاشدگی، هویت، اندوه و جستوجوی معنا میپردازد و مخاطب را به تأمل دربارهی ریشههای احساسات انسانی و نقش خاطرات در شکلگیری هویت فردی و جمعی دعوت میکند. روایتهای کتاب، همدلی با تجربههای زیستهی دیگران را تقویت میکند و با بازآفرینی اسطورهها و خاطرات خانوادگی، تصویری تازه از اندوه و امید ارائه میدهد. این اثر برای کسانی که به روایتهای غیرخطی، اسطورهشناسی و جستوجوی هویت علاقهمندند، تجربهای منحصربهفرد خواهد بود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن فیزیک اندوه به علاقهمندان به روایتهای چندلایه، اسطورهشناسی، خاطرهنویسی و کسانی که دغدغهی هویت، ریشههای اندوه و تجربهی زیستن در سایهی تاریخ و خانواده را دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به دنبال تجربهی متفاوتی از ادبیات معاصر و روایتهای غیرخطی هستند، این کتاب انتخاب مناسبی است.
بخشی از کتاب فیزیک اندوه
«من در اواخر اوت ۱۹۱۳ در قالب انسانی با جنسیت مرد متولد شدم. تاریخ دقیقش یادم نیست. چند روزی منتظر ماندند ببینند زنده میمانم یا نه، سپس نامم را در ثبت احوال نوشتند. با همه چنین میکردند. کارهای تابستان رو به اتمام بود، اما هنوز هم از گوشه و کنار مزارع میشد چیزهایی را جمع کرد؛ گاو زاییده بود و همه دوروبرش جمع شده بودند. «جنگ بزرگ» در آستانهٔ آغاز بود و من باید با آن نیز درست مثل بقیهٔ بیماریهای دورهٔ کودکی ــ آبله مرغان، سرخک و اینها ــ دست و پنجه نرم میکردم. من مثل کرم میوه دو ساعت پیش از طلوع آفتاب به دنیا آمدم. امروز هم بعد از غروب آفتاب میمیرم. من اول ژانویهٔ ۱۹۶۸ در قالب انسانی با جنسیت مرد به دنیا آمدم. از سیر تا پیاز سال ۱۹۶۸ را به یاد دارم. اما هیچچیز از سالی را که اکنون در آن هستیم به یاد ندارم، حتی نمیدانم چه سالی است. من همیشه در حال متولد شدنم. حتی شروع عصر یخبندان و پایان جنگ سرد را هم به یاد دارم. صحنهٔ انقراض دایناسورها (در هر دو دوره) یکی از رقتانگیزترین اتفاقهایی است که دیدهام. من هنوز به دنیا نیامدهام. در آستانهٔ به دنیا آمدنم. منفیِ هفت ماهم است. نمیدانم، درون رحِم، زمان منفی را چگونه محاسبه میکنند. جثهام به اندازهٔ دانهٔ زیتون است و وزنم یک گِرم و نیم. هنوز جنسیتم را نمیدانند. دُمم آرام در حال تو رفتن است. حیوان درون من با جنباندن دُمِ در حال انقراضش دارد با من خداحافظی میکند. به نظر میرسد اینگونه مقدر شده که من انسان باشم. اینجا تاریک و نرم است و من به چیزی متحرک آویزانم.»
حجم
۵۱۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۷۳ صفحه
حجم
۵۱۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۷۳ صفحه

نظرات کاربران
از بهترین کتابهایی که خوندم. در هم تنیدگی خیال و واقعیت، تصور و معنا.
حس حرکت کردن در مرز خیال و واقعیت و اینگار زمانی آن مرز تعریف خودشو از مرز بودن از دست می ده .جهان به مثابه ی هزارتو.فقط با خواندن کتاب میتوانید بی مرزی را و حرکت در هزارتو را تجربه
جریانی مداوم از واقعیت و چند لایه و شکل از خیال که آگاهانه و عمیق است. از بهترین کتابهایی که خوانده ام.