کتاب فیزیک اندوه گئورگی گاسپادینف + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب فیزیک اندوه

کتاب فیزیک اندوه

انتشارات:نشر ثالث
امتیاز
۲.۹از ۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب فیزیک اندوه

کتاب فیزیک اندوه نوشته گئورگی گاسپادینف و ترجمه سهراب طاووسی، اثری است که نشر ثالث آن را منتشر کرده است. این ناداستان که از نظر قالبْ در مرز میان خاطره، اسطوره و روایت‌گری حرکت کرده، به اندوه، رهاشدگی و هویت می‌پردازد. نویسنده با بهره‌گیری از عناصر اسطوره‌ای، داستان‌ها و تجربه‌های زیسته، جهانی را می‌سازد که در آن مرز میان واقعیت و خیال، گذشته و حال، فرد و جمع مدام جابه‌جا می‌شود. این اثر با ساختاری غیرخطی و روایت‌هایی درهم‌تنیده، تجربه‌ی زیستن در اروپای شرقی، سایه‌ی جنگ، خاطرات خانوادگی و اسطوره‌های کهن را به هم پیوند می‌زند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب فیزیک اندوه اثر گئورگی گاسپادینف

کتاب فیزیک اندوه به قلم گئورگی گاسپادینف، روایتی است از خاطرات، اسطوره‌ها و تجربه‌های زیسته که در هم تنیده‌اند و مرز میان واقعیت و خیال را محو می‌کنند. این ناداستان با الهام از اسطوره‌ی مینوتور و هزارتوی یونانی به‌سراغ ریشه‌های اندوه، رهاشدگی و جست‌وجوی هویت رفته است. روایت‌ها از زبان راوی‌های مختلف، گاه در قالب کودک و گاه پدربزرگ و گاه موجودات غیرانسانی بیان می‌شوند و هر بار زاویه‌ی تازه‌ای به موضوع می‌بخشند. ساختار کتاب خطی نیست و فصل‌ها و بخش‌ها مانند قطعات پازلی هستند که به‌تدریج تصویری از یک خانواده، یک ملت و یک انسان معاصر را شکل می‌دهند. گئورگی گاسپادینف با بهره‌گیری از خاطرات خانوادگی، اسطوره‌های یونانی، تجربه‌ی جنگ و زندگی در اروپای شرقی، جهانی پر از اندوه، طنز تلخ و امیدهای کوچک ساخته است. این کتاب نه‌تنها داستان یک فرد یا خانواده، بلکه بازتابی از تجربه‌ی جمعی انسان‌هایی است که با خاطرات، ترس‌ها و امیدهای خود زندگی می‌کنند. عنوان این کتاب در زبان مبدأ عبارت از Fizika na tŭgata و در انگلیسی برابر است با The physics of sorrow. مانی ستارزاده‌فتحی ویراستار این کتاب بوده است.

ارنست همینگوی گفته است که اگر خواننده بخواهد، می‌تواند کتاب فیزیک اندوه اثر گئورگی گاسپادینف را جزو ادبیات داستانی بداند.

خلاصه کتاب فیزیک اندوه

کتاب با روایت‌هایی درهم‌تنیده به جست‌وجوی ریشه‌های اندوه و رهاشدگی در زندگی فردی و جمعی می‌پردازد. نویسنده با الهام از اسطوره‌ی مینوتور، داستان پسری را روایت می‌کند که در هزارتوی خاطرات و اسطوره‌ها سرگردان است. او گاه خود را در قالب کودک، گاه پدربزرگ و گاه موجوداتی چون حلزون یا مورچه می‌بیند و از این منظرها به تجربه‌ی اندوه، ترس و رهاشدگی می‌نگرد. روایت‌ها از بازار مکاره‌ی کودکی تا خاطرات جنگ، از رهاشدگی در آسیاب تا زندگی در زیرزمین‌های تنگ و تاریک، همگی به‌نوعی به تجربه‌ی مشترک انسان‌ها از تنهایی، ترس و امید اشاره دارند. کتاب با بازخوانی اسطوره‌ها، خاطرات خانوادگی و تجربه‌های زیسته نشان می‌دهد که اندوه نه‌تنها احساسی فردی، بلکه بخشی از حافظه‌ی جمعی و تاریخ بشر است. نویسنده با زبانی شاعرانه و ساختاری غیرخطی، مخاطب را به سفری در هزارتوی خاطره، اسطوره و واقعیت می‌برد و در این مسیر، مرز میان گذشته و حال، فرد و جمع، واقعیت و خیال را به چالش می‌کشد.

چرا باید کتاب فیزیک اندوه را بخوانیم؟

کتاب فیزیک اندوه با ساختار غیرمتعارف و روایت‌های چندلایه، تجربه‌ای دیگر از خواندن ناداستان را رقم می‌زند. این کتاب با پیونددادن اسطوره، خاطره و واقعیت به دغدغه‌هایی چون رهاشدگی، هویت، اندوه و جست‌وجوی معنا می‌پردازد و مخاطب را به تأمل درباره‌ی ریشه‌های احساسات انسانی و نقش خاطرات در شکل‌گیری هویت فردی و جمعی دعوت می‌کند. روایت‌های کتاب، همدلی با تجربه‌های زیسته‌ی دیگران را تقویت می‌کند و با بازآفرینی اسطوره‌ها و خاطرات خانوادگی، تصویری تازه از اندوه و امید ارائه می‌دهد. این اثر برای کسانی که به روایت‌های غیرخطی، اسطوره‌شناسی و جست‌وجوی هویت علاقه‌مند هستند، تجربه‌ای خواندنی خواهد بود.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن کتاب فیزیک اندوه به دوستداران ناداستان در قالب روایت‌گری، اسطوره، خاطره‌ و کسانی که دغدغه‌ی هویت، ریشه‌های اندوه و تجربه‌ی زیستن در سایه‌ی تاریخ و خانواده را دارند، پیشنهاد می‌شود. همچنین این اثر برای کسانی که به‌دنبال تجربه‌ی متفاوت از ادبیات معاصر و روایت‌های غیرخطی هستند، انتخاب مناسبی است.

درباره گئورگی گاسپادینف

گئورگی گاسپادینف (Georgi Gospodinov)، نویسنده‌ی نامدار بلغارستانی در سال ۱۹۶۸ میلادی متولد شد و پس از سال ۱۹۸۹ به چهره‌ای شاخص در ادبیات این کشور و اروپا بدل گشت؛ به‌گونه‌ای که بیشترین تعداد ترجمه‌ها و جوایز بین‌المللی در میان نویسندگان بلغاری معاصر به نام او ثبت شد. این نویسنده از مهم‌ترین صداهای ادبیات امروز اروپا به شمار می‌آید که آثارش با ساختاری پیچیده و چندلایه، پیوندی عمیق میان خاطره‌های جمعی اروپای شرقی، تجربه‌های تاریخی معاصر و دغدغه‌های انسانی جهان امروز برقرار کرده است. نوشته‌های گئورگی گاسپادینف در عین برخورداری از نگاهی انسانی و همدلانه، از مرزهای انسان‌محوری فراتر می‌روند و خواننده را به نوعی همدلی گسترده‌تر با جهان و هستی پیرامون فرا می‌خوانند. از ویژگی‌های برجسته‌ی سبک گئورگی گاسپادینف، آمیختن عناصر شعری با روایت داستانی است که حاصل آن نثری شاعرانه، فلسفی، روان، طنزآلود و درعین‌حال خودانتقادی است. آثار او که به بیش از ۲۵ زبان ازجمله انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، دانمارکی، لهستانی، ترکی، آلبانیایی، ایسلندی و فارسی ترجمه شده، مخاطبان گسترده‌ای داشته است. کتاب فیزیک اندوه (The physics of sorrow) نوشته‌ی گئورگی گاسپادینف است.

این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟

کتاب فیزیک اندوه که فینالیست جوایز Strega Europeo و Gregor von Rezzori بوده و برنده‌ی تمامی جوایز مهم بلغاری نیز شده، موقعیت گئورگی گاسپادینوف را به‌عنوان یکی از خلاق‌ترین و جسورترین نویسندگان معاصر اروپا تثبیت کرده است. گئورگی گاسپادینف در طول فعالیت ادبی خود جوایز معتبر بسیاری دریافت کرده که از میان آن‌ها می‌توان به جایزه‌ی ادبی ژان میخالسکی در سال ۲۰۱۶، جایزه‌ی آنجلس در سال ۲۰۱۹، جایزه‌ی استرگا اروپا و جایزه‌ی یوزدوم برای ادبیات اروپا در سال ۲۰۲۱، جایزه‌ی زینکلار برای بهترین داستان کوتاه در همان سال و جایزه‌ی بین‌المللی بوکر در سال ۲۰۲۳ اشاره کرد. افزون‌براین او در سال ۲۰۲۴ به‌عنوان نویسنده‌ای بین‌المللی به عضویت انجمن سلطنتی ادبیات درآمد. کتاب «و داستان‌هایی دیگر…» ازجمله آثار تحسین‌شده‌ی اوست که افتخاراتی همچون نامزدی جایزه‌ی فرانک اوکانر در سال ۲۰۰۷، نامزدی جایزه‌ی ادبی آنجلوس برای ادبیات اروپای مرکزی در سال ۲۰۱۲، حضور در فهرست بهترین داستان‌های اروپایی در سال ۲۰۱۰ و قرارگرفتن در فهرست بهترین داستان‌های اسرارآمیز نویسندگان جنایی بین‌المللی در سال ۲۰۰۷ را برای او به همراه داشته است.

نظر افراد یا مجله‌های مشهور درباره این کتاب چیست؟

- losangelesreview.org: کتاب فیزیک اندوه، روایت رایج از بالکان به‌عنوان نماد و مرکز ناامیدی را بررسی کرده؛ روایتی که توسط مقاله‌ای در دسامبر ۲۰۱۰ در مجله‌ی The Economist نیز تقویت شد؛ مقاله‌ای که اعلام کرد حتی از نظر آمار نیز هیچ مکانی روی زمین از بلغارستان افسرده‌کننده‌تر نیست. این رمان از اسطوره‌ی یونان باستان، مینوتور، برای هدایت خواننده در هزارتوی تاریخ گیج‌کننده استفاده می‌کند. نویسنده نقش آریادنه را ایفا می‌کند. رمان از طریق مجموعه‌ای از روایت‌های کوتاه و شدید و به‌صورت پراکنده بیان می‌شود و از راحتی روایت خطی شخصیتی واحد صرف‌نظر می‌کند. راوی وارد خاطرات سایر شخصیت‌ها می‌شود تا به عمیق‌ترین اسرار آن‌ها دست یابد و تجربه‌های شکل‌دهنده‌ی زندگی‌شان را مستقیماً زندگی کند.

الیزابت سی. کتُو (The Harvard Crimson): کتاب فیزیک اندوه کاوشی جذاب درباره‌ی چرایی و چگونگی روایت داستان‌ها توسط انسان ارائه می‌کند. این اثر به بررسی ساختارهای پیچیده‌ی مغز انسان، شهرها و خود کتاب‌ها می‌پردازد و زشتی و زیبایی را در کنار هم قرار می‌دهد. کتاب فیزیک اندوه خواننده را مجذوب خود می‌کند. 

- آرون وستِرمن (Typographical Era): کتاب حاضر کاوشی زیبا در ماهیت اجتناب‌ناپذیر زندگی به‌صورت هزارتوست و به ما یادآوری می‌کند فراموش نکنیم که تنها نیستیم. 

- Bookishly Witty: گئورگی گاسپادینف ما را مجبور می‌کند زندگی، انتظارات و فرضیات خود را بررسی کنیم. او از ما می‌خواهد به بیرون از خود نگاه کنیم؛ به اسطوره‌ها، تاریخ خانوادگی و تاریخ ملی؛ تا معنایی در جهانی که اغلب بی‌رحم و سرد به نظر می‌رسد بیابیم. این اثر، ترکیبی از طنز تلخ و کمی خوش‌بینی سرسختانه است.

چه نسخه‌های دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟

کتاب حاضر با عنوان پیکره اندوه با ترجمه‌ی سهراب طاووسی توسط انتشارات خوب‏‫ و در سال ۱۳۹۹ روانه‌ی بازار کتاب ایران شده است.

بخشی از کتاب فیزیک اندوه

««الِنا، الِنا، فرزند صحرای وحشی، عشق...» صدای سیاه‌مستی از مجتمع آپارتمانی پیش‌ساختهٔ کناری شب را می‌شکافد. وقتی دانش‌آموز بودیم، این ترانه را در اردوهای تابستانی می‌خواندیم، اما هنوز هم نمی‌دانم منظورش کدام الِنا و کدام صحراست. ابتذالی اجباری که تک‌تک ما نیاز داشتیم، نوعی غربت‌گرایی رومانتیک، واحه‌ای در دل تنها صحرای این‌جا که همهٔ شن‌هایش تبدیل به سیمان شده است. اکنون پس از سی سال، ساعت سه نیمه‌شب، همان ترانه را گروهی که با هم دوست هستند و همین حوالی جشن گرفته‌اند، با اشتیاقی سرمستانه سر داده‌اند. این جایگزین همان ترانهٔ بلغاری نوشته‌شده روی سفینهٔ درون سماوات است. جوانی از دست رفته، سوسیالیسم از دست رفته، اما دیوهای آرزوهای برآورده‌نشدهٔ قدیمی هنوز زنده‌اند و در حسرت این ناکامی خود را در دریای الکل و نوش‌خواری غرق می‌کنند. آن دانش‌آموزان قدیمی اکنون پیر شده‌اند، شکم‌هایشان مالامال از آبجوست، خودشان با یکی مثل الِنا ازدواج کرده‌اند، اما یک جای کار اشتباه شده؛ چیزی آن‌گونه که باید باشد نیست. بی‌معنایی از طریق اسبی چوبی وارد تروای آسیب‌پذیر بدن شده است. تمام زوزه‌های شبانه راجع به آن چیزی است که... با این‌که از آن‌ها بیزارم به خاطر تمام اندوه‌ها و پوچ‌گرایی‌شان به آن‌ها احساس نزدیکی می‌کنم. گاهی احساس می‌کنم دوست دارم همراه آن‌ها زوزه بکشم. اگر چند دوست وفادار داشتم، حتماً با آنان زوزه می‌کشیدم، شاد و غمگین در میان مزارع بی‌انتهای سیمانِ شهر. در میان صحرای وحشی‌اش، عششششق... اما چنین دوستانی ندارم. پس آرام زوزه می‌کشم، خیلی آرام، و آشکارا این کار را چنان طعنه‌آمیز و پنهانی انجام می‌دهم که خودم به سختی صدای خودم را می‌شنوم.»

نظرات کاربران

Mehryar
۱۴۰۴/۰۴/۰۳

از بهترین کتاب‌هایی که خوندم. در هم تنیدگی خیال و واقعیت، تصور و معنا.

شیما.بیات
۱۴۰۴/۰۸/۰۱

جریانی مداوم از واقعیت و چند لایه و شکل از خیال که آگاهانه و عمیق است. از بهترین کتاب‌هایی که خوانده ام.

!ATi
۱۴۰۳/۰۹/۱۱

حس حرکت کردن در مرز خیال و واقعیت و اینگار زمانی آن مرز تعریف خودشو از مرز بودن از دست می ده .جهان به مثابه ی هزارتو.فقط با خواندن کتاب میتوانید بی مرزی را و حرکت در هزارتو را تجربه

- بیشتر

بریده‌هایی از کتاب

می‌پرسم: «مالیخولیا مگر مال قرن‌ها پیش نیست؟ هنوز واکسنی برایش نساخته‌اند، پزشکی هنوز درمانش نکرده؟» دکتر با خنده گفت: «هیچ وقت مردم به اندازهٔ حالا مالیخولیا نداشتند. فقط تبلیغش نمی‌کنند. به درد بازار نمی‌خورد، مالیخولیا را کسی نمی‌خرد. تصور کن تبلیغی برای مرسدس اِس کلاسِ آهستهٔ افسردگی‌آور بسازند. اما، برگردیم سر اصل مطلب؛ چیزی برایت تجویز می‌کنم که بی‌درنگ فکر کنی از قرن نوزدهم آمده: سفر کن، به زندگی‌ات هیجان بده، جاهای تازه را ببین، برو جنوب...» «خیلی چخوفی شد، دکتر.» دکتر خندید: «خب، چخوف می‌دانسته چه کار کند، هر چه باشد، نویسندهٔ نادانی نبوده، دکتر بوده.»
ترانه علی نیا
من همیشه مُرده بوده‌ام. و هوا همیشه تاریک بوده است. اگر مرگ، تاریکی و نبودِ دیگران است...
ترانه علی نیا
افسردگی دارد آرام کل جهان را فرا می‌گیرد... زمان گیر کرده است و پاییز قصد رفتن ندارد؛ همهٔ فصل‌ها پاییزند. پاییز جهانی... مسافرت هم اندوه را درمان نمی‌کند. باید به دنبال چیز دیگری باشم. غمگین‌ترین جا خود جهان است.
ترانه علی نیا
افسردگی دارد آرام کل جهان را فرا می‌گیرد... زمان گیر کرده است و پاییز قصد رفتن ندارد؛ همهٔ فصل‌ها پاییزند. پاییز جهانی... مسافرت هم اندوه را درمان نمی‌کند. باید به دنبال چیز دیگری باشم. غمگین‌ترین جا خود جهان است.
ترانه علی نیا
میدان گرانشیِ اندوه آن‌قدر ریز است که به چشم نمی‌آید. در نتیجه، اندوه در شکل‌های نامرئی چرخه‌ها و ضدچرخه‌ها اطراف ما پرسه می‌زند. مهاجرتشان، حرکتشان از مکانی به مکان دیگر، واقعیتی انکارناپذیر است. نابینایی‌ای که باعث می‌شود این واقعیت را نبینیم حیرت‌آور است. گاهی اندوهی مبهم بر من مستولی می‌شود که به نظر نمی‌رسد مال من باشد؛ مثلاً اندوه از آفریقای شمالی؛ غیربومی، عجیب، رنگ‌باخته زیر نور خورشید، زرد به خاطر دانه‌های شن بیابان، مانند باران زردی که پارسال بارید، اثری مبهم بر پنجره می‌گذارد و می‌رود. می‌توانم نقشهٔ جغرافیایی مهاجرت اندوه را ترسیم کنم. برخی مکان‌ها در یک کشور غمگین است، برخی دیگر در کشوری دیگر.
ترانه علی نیا
چند ماه در سراسر اروپا پرسه زدم. برای فراموشی یک رابطه، برخی آدم‌های متعدد را امتحان می‌کنند، من جغرافیاهای متعدد را امتحان کردم. شهرها را اللّه‌بختکی انتخاب می‌کردم و معمولاً با قطار می‌رفتم. مدام از این هتل به آن هتل و از این ایستگاه به آن ایستگاه می‌رفتم، بقیهٔ گردشگرها همه یا زوج بودند یا گروهی آمده بودند، من اما تنها در میدان‌ها پرسه می‌زدم که همهٔ آن‌ها بعد از مدتی معین شبیه هم به نظر می‌رسیدند. شبیه کسی بودم که می‌خواست رهاشدگی خودش را در گوشه‌ای رها کند. مانند کسی که دنبال جایی دور و ناشناخته می‌گردد تا گربه‌های اندوه خود را طوری رها کند که هیچ‌گاه راه بازگشت به خانه را نیابند. می‌دانید خلاص شدن از دست گربه چقدر دشوار است؟ آن‌ها غریزهٔ خانه‌دوستی باورنکردنی و حافظه‌ای خارق‌العاده دارند. یک بار پدربزرگ می‌خواست از شر گربه‌ای که در خانه و حیاط زاد و ولد کرده بود خلاص شود؛ همه را داخل چند کیسه چپاند و چند مایل خارج از شهر، نزدیک قبرستان، رها کرد. وقتی به خانه برگشت، گربه‌ها آن‌جا منتظرش بودند.
ترانه علی نیا
چه بر سر نام‌ها می‌آید، وقتی صاحبانشان می‌میرند؟ آیا آزاد می‌شوند؟ آیا همچنان به معنا داشتن ادامه می‌دهند، یا مانند جسدهایی که زیرشان خوابیده متلاشی شده و تنها استخوانی از حروف صدادار از آن‌ها برجا می‌ماند؟
AmirHossein
یک پرانتز برای آن‌هایی که سربازی نرفته‌اند باز می‌کنم: شما هرگز یک دقیقهٔ وقتتان آزاد نیست، روال کار این است. آن‌ها می‌گویند، سربازی که وقتش آزاد است فقط دردسر درست می‌کند. کل
ترانه علی نیا
«پیری» صفت است. ما وارد صفت‌های پیری می‌شویم ــ آرام، عمیق، آشفته، سرد، یا شفاف مانند شیشه.
ترانه علی نیا
چه بر سر نام‌ها می‌آید، وقتی صاحبانشان می‌میرند؟ آیا آزاد می‌شوند؟ آیا همچنان به معنا داشتن ادامه می‌دهند، یا مانند جسدهایی که زیرشان خوابیده متلاشی شده و تنها استخوانی از حروف صدادار از آن‌ها برجا می‌ماند؟
ترانه علی نیا

حجم

۵۱۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۷۳ صفحه

حجم

۵۱۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۷۳ صفحه

قیمت:
۶۶,۰۰۰
تومان