
کتاب یک مردم شناس در مترو
معرفی کتاب یک مردم شناس در مترو
کتاب یک مردم شناس در مترو نوشتهٔ مارک اوژه و ترجمهٔ سپیده پارساپژوه است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب توسط مردمشناسی مشهور و فرانسوی نگاشته شده است و به متروی شهر پاریش اختصاص دارد. نویسنده در این اثر از لحنی ادبی استفاده کرده است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب یک مردم شناس در مترو
کتاب یک مردمشناس در مترو با آنکه توسط یک مردمشناس نوشته شده، یک اثر مردمشناسانه به شمار نمیرود، بلکه نوشتهای ادبی است که حاصل تجربههای طولانی مردمنگاری نویسنده در شهر پاریس است. نویسنده در این اثر، پدیدهٔ مترو را با نگاهی شاعرانه به تصویر میکشد و خواننده را در سفری درونی و بیرونی در مترو پاریس همراه میکند. این سفر، گذر از مکانها و زمانهای مختلف است و در آن، افکار و خاطرات گوناگون نویسنده که در دل مشاهدات و برداشتهایش در مترو شکل گرفتهاند، نقش مهمی ایفا میکنند. برخی از اشارهها و کنایههای نویسنده برای خوانندهٔ فارسیزبان که با پیشینهٔ ذهنی او آشنا نیست، ممکن است نامفهوم باشد. در چنین مواردی، مترجم، تلاش کرده است تا در پاورقیها توضیحات لازم را ارائه کند. با این حال، درک کامل ظرافتهای زبانی و معنایی کتاب، بدون تجربهٔ مستقیم شهر پاریس و مترو آن، دشوار به نظر میرسد. به ویژه آنکه نام هر مکان و ایستگاه در متن، تداعیگر مفاهیم و احساساتی خاص در ذهن یک پاریسی است که رمزگشایی کامل آنها نیازمند نگارش یک کتاب جداگانه خواهد بود. از این رو، در این ترجمه، تنها به توضیح مختصر برخی واژهها بسنده شده است. برای درک بهتر فاصلهٔ مکانی ایستگاهها و فضاهای مورد اشاره در متن، نقشهٔ متروی پاریس که برای هر فرد آشنا به این شهر، تصویری ذهنی است، در ابتدای کتاب قرار داده شده است. این کتاب از چند جهت قابل توجه است: نخست، تصویری جامع از فضا و زمان زندگی در پاریس ارائه میدهد؛ دوم، جایگاه مهم مترو را در این فضا - زمان به خوبی نشان میدهد و سوم، میتواند الهامبخش رویکردی آزاد و مردمنگارانه در مشاهده و نگارش درباره فضاهای شهری باشد. سبک نگارش این اثر بسیار ادبی است و شامل جملات طولانی و پیچیده است. تلاش شده است تا حد امکان، این سبک در ترجمه فارسی حفظ شود، به امید آنکه خواننده فارسیزبان نیز همان احساسی را تجربه کند که خواننده فرانسویزبان با خواندن متن اصلی تجربه میکند.
چرا باید کتاب یک مردم شناس در مترو را بخوانیم؟
کتاب یک مردمشناس در مترو اثر مارک اوژه، فراتر از یک مطالعه صرفاً مردمشناسانه، تجربهای ادبی است که دریچهای نو به فضاهای روزمره میگشاید. این اثر، با نگاهی شاعرانه و دقیق، پدیدهٔ مترو در پاریس را به تصویر میکشد و خواننده را به سفری درونی و بیرونی در این فضای شهری دعوت میکند. اوژه لایههای پنهان و پیچیدگیهای این مکان به ظاهر عادی را آشکار ساخته و تجربهای متفاوت از رفت و آمد روزانه را به مخاطب ارائه میدهد. خواندن این کتاب فرصتی است برای درک عمیقتر از زندگی شهری و جایگاه مترو بهعنوان بخشی جداییناپذیر از فرهنگ و پویایی یک شهر بزرگ. نویسنده با توصیف مشاهدات و تأملات خود، نه تنها یک مکان خاص، بلکه روح و جریان زندگی در پاریس را به تصویر میکشد. علاوه بر این، این اثر دریچهای به ذهن و رویکرد یک انسانشناس باز میکند و خواننده را با نحوهٔ مشاهده و تحلیل پدیدهها از این منظر آشنا میسازد. سبک نگارش ادبی و جذاب اوژه، تجربهٔ خواندن را لذتبخش میسازد و استفاده از توصیفات دقیق، مخاطب را به عمق تجربه نویسنده میبرد. اگرچه درک کامل برخی اشارات نیازمند آشنایی با فرهنگ پاریس است، اما این کتاب میتواند تا حدودی شما را با حال و هوای این شهر و زندگی مردمانش آشنا کند.
خواندن کتاب یک مردم شناس در مترو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب میتواند الهامبخش علاقهمندان به نوشتن دربارهٔ فضاهای شهری باشد و نشان دهد که چگونه میتوان با نگاهی حساس و دقیق، از محیط پیرامون الهام گرفت و نوشتهای جذاب و تفکربرانگیز خلق کرد. میتواند انتخابی مناسب برای کسانی باشد که به دنبال نگاهی تازه به محیط اطراف خود و تجربهای متفاوت از خواندن هستند.
درباره مارک اوژه
مارک اوژه، متولد ۱۹۳۵، انسانشناس فرانسوی و نویسندهٔ آثاری چون «نامکانها» و «انسانشناسی» است. او در سال ۱۹۳۵ در شهر پواتیه به دنیا آمد و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهٔ ادبیات کلاسیک به پایان رساند. او همچنین دارای مدرک دکتری در رشتههای علوم انسانی و ادبیات است. او سالها بهعنوان مدیر پژوهشی در مدرسهٔ عالی مطالعات اجتماعی (EHESS) پاریس فعالیت کرد و بین سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۵، پس از چهرههای برجستهای چون «فردینان برودل»، «ژاک لوژوف» و «فرانسوا فوره»، ریاست این مدرسه را بر عهده داشت. در سال ۱۹۹۲، مارک اوژه به همراه «ژرار آلتاب»، «ژان بازن» و «امانوئل تره»، مرکز انسانشناسی جهانهای معاصر را در مدرسهٔ عالی مطالعات علوم انسانی تأسیس کرد. برخی از آثار او که به فارسی ترجمه شدهاند عبارتاند از «در ستایش دوچرخه»، «انسانشناسی»، «یک مردمشناس در مترو» و «نامکانها» (درآمدی بر انسانشناسی سوپر مدرنیته). او به دلیل تحقیقاتش در زمینهٔ انسانشناسی مدرنیته و تحلیل فضاهای غیرشخصی مانند فرودگاهها و مراکز خرید، شهرت دارد.
بخشی از کتاب یک مردم شناس در مترو
«اگر قرار باشد در رابطه با مسیر مترو از مناسک سخن بگوییم، البته در معنای متفاوتی از معنای عام این واژه که مترادف ساده عادت است و آن را عمدتاً بیارزش میکند، باید گفت که تناقض و فایده هرگونه فعالیت مناسکی را خلاصه میکند؛ امری تکرارشونده، منظم و فاقد موضوعی غافلگیرکننده در چشم تمام افرادی که آن را میبینند یا با آن به شیوهای کمابیش منفعل پیوند خوردهاند، درحالیکه اعمال مناسکی همیشه برای کسانی که فعالانه درگیر آن هستند، یگانه و منحصربهفرد است. تناقض و قساوت تقویم روزانه که ما آن را مورد استفاده قرار میدهیم بیآنکه در آن توقف کنیم، تا لحظهای که ناگهان نام آشنای مردهای که میپنداشتیم زنده است را در آن ببینیم و برایمان حضور چهرهای را درست در لحظهای زنده کند که او از واقعیت جدا میشود، درحالیکه تحسین ما را تنها به این دلیل برمیانگیزد که در مورد او چیزی بگوییم تا در پیشپاافتادگی روند حوادث، تصویر «ناگهان تارشدهٔ» برخی خاطرات شخصی را آزاد کنیم.
نظم مترو نهادینهشده و بدیهی است. نخستین و آخرین مترو، شور شاعرانهای را در ما برمیانگیزند؛ با دیدن جای تغییرناپذیری که در نظم روزمره به ما ارائه میکنند، مانند نمادی از ویژگی گریزناپذیر آخرینمهلتها، بازگشتناپذیریِ زمان و پیدرپیبودگیِ روزها.
از نظر فضایی وسایل نقلیه عمومی بیشتر برای توصیف کارکردهای هندسی و تاحدی هم جغرافیایی مفید هستند. برای حرکت از نقطهای به نقطۀ دیگر، بهراحتی میتوانیم مسیرهای مناسبتر را محاسبه کنیم. هنوز در برخی از ایستگاهها میتوان این نقشههای خودکار را پیدا کرد؛ نقشههایی که مسافر میتواند با فشار بر روی دکمه ایستگاه مقصدش، مجموعه نقاط روشنی را که نمایشگر راههای مختلف هستند، ببیند (هر خط رنگی متفاوت دارد) و بدین ترتیب مسیر ایدئالش را برگزیند. در زمان بچگی عاشق بازی با این چراغها بودم و در لحظههای آزاد ــ زمانی که مادرم با دوستانش حرف میزد یا در آرامش ترافیک زمانهای خلوت ــ از فرصت استفاده میکردم و مسیرهایی را با چراغهای یکرنگ فراوان میساختم؛ مسیرهایی که مثل چراغانیهای خیابانهای شب ۱۴ ژوئیه بود.»
حجم
۱۴۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه
حجم
۱۴۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه