کتاب شرلوک هولمز و سایه های سن پترزبورگ
معرفی کتاب شرلوک هولمز و سایه های سن پترزبورگ
کتاب شرلوک هولمز و سایههای سن پترزبورگ نوشتۀ دنییل دی. ویکتور با ترجمۀ زهرا زارعی در نشر قطره به چاپ رسیده است. در این داستان معمایی و جنایی که راوی آن دکتر واتسون، دستیار شرلوک هولمز است ۳ قتل در سن پترزبورگ و لندن با الگویی مشابه رخ میهد که برای تیم تحقیق، تداعیگر صحنۀ قتل کتاب جنایت و مکافات، نوشتۀ داستایفسکی است.
درباره کتاب شرلوک هولمز و سایه های سن پترزبورگ
هیچ شخصیت داستانی در عالم ادبیات بهاندازۀ شرلوک هولمز الهامبخش نویسندگان پرشمار نبوده تا جایی که رمانها و داستانهای کوتاهی که با محوریت او نوشتهاند صدها برابر آثاری است که به قلم خالق اصلیاش نگاشته شدهاند. شخصیتهای مهم داستانی نیز به روایتهای نوین شرلوک هولمز راه یافتهاند؛ شخصیتهایی خیالی از قبیل آرسن لوپن و تارزان تا دراکولا و دکتر جکیل. آثار دیگری که در زیرمجموعهٔ «کتابخانهٔ شرلوک هولمز» میگنجند، عمدتاً رمانهایی را در بر میگیرند که قهرمان آنها نه خود هولمز، بلکه شخصیتهای مرتبط با او هستند. ماجراهای مایکرافت، برادر بزرگ شرلوک؛ ماجراهای پرفسور موریارتی، مهیبترین و شریرترین دشمنش؛ ماجراهای آیرن آدلر، یگانه زنی که هولمز او را سزاوار ستایش میدانست و بسیاری از شرلوک هولمز پژوهان دربارهٔ دلباختگی ابرکارآگاه اسطورهای به او فرضیهبافیهای بسیار کردهاند؛ ماجراهای اِنولا هولمز، خواهر کوچک شرلوک؛ ماجراهای اِولینا کوپر، خواهرزادهٔ هولمز، در این زمرهاند.
شرلوک هولمز و سایههای سن پترزبورگ داستان جنایی آمیخته به معما و روانشناسی است و از زبان دکتر واتسون، دستیار شرلوک هولمز روایت میشود. دو قتل وحشتناک با تبر در سن پترزبورگ رخ داده است. بررسیها دربارۀ آن ادامه دارد تا اینکه جسدی دیگری نیز در لندن پیدا میشود با مرگی مشابه؛ یعنی قطع سر با تبر. شرلوک هلمز در حال چیدن پازلها است. دکتر واتسون اما اعتقاد دارد این قتلها بازسازی صحنۀ قتل وحشیانهای است که داستایفسکی در کتاب جنایت و مکافات به تصویر کشیده شده است. اگر حق با واتسون باشد، هدف از بازآفرینی واقعی قتلهای خیالی چه میتواند باشد؟ با وجود چنین الگویی در قتلهای انگلیسی و روسی باید منتظر پایانی شگفتانگیز بود.
خواندن کتاب شرلوک هولمز و سایه های سن پترزبورگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران داستانهای جنایی و معمایی، بهویژه دنبالکنندگان ماجراهای شرلوک هولمز پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شرلوک هولمز و سایه های سن پترزبورگ
«چه کسی فکرش را میکرد که من، جان واتسون، درنتیجهٔ تحقیقات مختلف، در بهار ۱۹۹۰، خودم را در محفل ادبی و در حال صرف چای و بیسکویت بیابم؟ اما حقیقت داشت. آنجا نهتنها در مورد ادبیات بحث کردم، بلکه از آخرین تحولات سیاسیای که اروپاییها با آن روبهرو هستند، بهویژه ناآرامیهای اجتماعی در روسیه صحبت به میان آوردم.
از بودن در جوار گارنت لذت میبردم. ادوارد در زمینهٔ ادبیات اسمورسمی پیدا کرده بود و تلاشهایش بهخصوص در ترویج دادن آثار کرین، شناختهشده بود. بااینحال، مجذوب سخنرانیهای همسر عینکی ادوارد بودم که ده سال از من جوانتر بود. علیرغم آموزشهای برجستهاش، باید بگویم که در اواخر دههٔ نود، تنها نکتهسنجترین خوانندهها اسمش را شناختند. امروز ترجمههای بیشمارش از روسی به انگلیسی نشان میدهد که چه زبانشناس بااستعدادی است. خانم گارنت اولین بار، وقتی برادرش متهم به خودکشی شد، به روسیه رفت. شیفتهٔ نوشتههای تورگنیف شده بود. تصمیم گرفت به انگلیسی ترجمهشان کند، کاری که در دنیای ادبیات بسیار مورد تأیید واقع شد. با این موفقیتهای اولیه، درصدد ترجمهٔ آثار نویسندگان دیگری مثل تولستوی، گُنچاروف و آستروفسکی برآمد.
اما افسوس، کارش به ترجمهٔ فئودور داستایوفسکی نرسید. علیرغم آشناییاش با آثار نویسندگان مهم روسی، خانم گارنت به نوشتههای داستایوفسکی دسترسی نداشت. ناشرش، ویلیام هینمن (که بسیاری از آثار کرین را هم چاپ کرده)، یکجور ترس بیمارگونه داشت که شاید چاپ کردن آثار داستایوفسکی برایش سودی نداشته باشد. در آوریل ۲۰۰۵، این افتخار نصیبم شد که به آپارتمان خانم گارنت در همپستد دعوت شوم که در آن جمعی از نویسندگان حضور داشتند. هرچند این گردهمایی مشخص کرد که این آخرین باری است که او را میبینم، معتقدم اتفاقی سرنوشتساز بود.
خانم گارنت مسحور تلاشهای طاقتفرسایم شده بود و این همان ماجرایی است که مقدمه را دنبال میکند. خیلی طول نکشید که خانم گارنت شروع به ترجمهٔ نسخههای انگلیسی آثار داستایوفسکی کرد که ازجملهٔ آنها جنایت و مکافات او بود.
مسلماً افراد دیگری قبل از او اقدام به ترجمهٔ آثار داستایوفسکی کرده بودند. مثلاً یکی از آنها ماری وون تیلو است با ترجمهٔ زندهبهگور یا فردریک ویشاو با ترجمهٔ ابله. این نسخهها تحسین و تأیید زیادی به همراه نداشتند، ولی به گفتهٔ کنستانس گارنت، ما باید به افرادی که آثار داستایوفسکی را به انگلیسی ترجمه کردهاند، ادای احترام کنیم.»
حجم
۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
حجم
۸۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه