دانلود و خرید کتاب مدرنیسم در سینما آندراش بالینت کواچ ترجمه محمدرضا سهرابی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب مدرنیسم در سینما

کتاب مدرنیسم در سینما

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب مدرنیسم در سینما

کتاب مدرنیسم در سینما نوشتهٔ آندراش بالینت کواچ و ترجمهٔ محمدرضا سهرابی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر از سینمای هنری اروپا از سال ۱۹۵۰ تا سال ۱۹۸۰ سخن گفته است.

درباره کتاب مدرنیسم در سینما

آندراش بالینت کواچ در کتاب مدرنیسم در سینما (Screening Modernism) ابتدا به تاریخچۀ پیدایش اصطلاح «مدرنة پرداخته و بعد با استناد به مدارک تلاش کرده است تا تفاوت‌های ظریف مفاهیم و اصطلاحاتی، مانند «مدرن»، «مدرنیته»، «مدرنیسم»، «مدرنیست» و «آوانگارد» را که هم‌پوشانی دارند، روشن کند. پس از آن به چگونگی رابطۀ بین مدرنیسم و سینما پرداخته است. آندراش بالینت کواچ سپس نحوۀ شکل‌گیری سینمای هنری مدرنیستی و چگونگی ایجاد جشنواره‌های مهم سینمایی را شرح داده است. این کتاب با نگاهی عمیق و همه‌جانبه، ضمن بررسی تاریخی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و هنری نحوۀ شکل‌گیری و تکامل مدرنیسم در سینما، بحث‌های نظری و فلسفی مهمی را نیز ارائه می‌کند و از این رهگذر به نظریات فیلسوفان بزرگی مانند نیچه، سارتر، بارت و دلوز می‌پردازد. علاوه‌بر این، به شکلی گذرا به ارتباط میان مدرنیسم و پسامدرنیسم در سینما، تأثیرات متقابل این دو بر یکدیگر و تفاوت این دو، به‌خصوص از نظر ساختار و روایت سینمایی و چگونگی شکل‌گیری پسامدرنیسم، پرداخته است.

خواندن کتاب مدرنیسم در سینما را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران نقدهای سینمایی و علاقه‌مندان به سینمای اروپا پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب مدرنیسم در سینما

«روش نسبتاً پیچیده‌تر دیگر برای بی‌ثبات و ذهنی کردن فبیولا، در فیلم‌های خاصی از آلفرد هیچکاک یافت می‌شود. این روشْ متضمن پرت کردن حواس تماشاگر از سرنخ‌هایی است که به سوی خط داستانی اصلی‌ای اشاره دارند که فیلم پی می‌گیرد و موجب سیالیت فوق‌العادۀ بخش توضیحی برخی از فیلم‌های او می‌شود. علت اینکه فیلم‌سازان مدرن (به‌ویژه فرانسویان) هیچکاک را به یکی از بت‌هایشان تبدیل کرده‌اند، عمدتاً قدرت او در درگیر و فعال کردن تماشاگر و بازی کردن با مشارکت فکری او و حفظ توجه او بدون ایجاد خط داستانی واضحی است. البته این نکته در تمامی فیلم‌های هیچکاک صدق نمی‌کند. مثلاً برخی از آن‌ها، مانند طناب (۱۹۴۸)، دقیقاً با کنش اصلی آغاز می‌شوند یا مقدمه‌چینی نسبتاً کوتاهی دارند، مثل شمال به شمال غربی (۱۹۵۹). سایر فیلم‌ها تا حدی فیلم‌های آغازین، مثل خانم ناپدید می‌شود (۱۹۳۸) یا طلسم‌شده (۱۹۴۵) و به‌ویژه شاهکارهای متأخر دورۀ مدرن، مانند بیمار روانی (۱۹۶۰) و پرندگان (۱۹۶۳)، به‌وضوح این مزیت طولانی کردن مقدمه‌چینی و پرت کردن حواس تماشاگر را نشان می‌دهند. استفادۀ آگاهانه از این شگرد موقعی آشکار می‌شود که نسخۀ اصلی مردی که زیاد می‌دانست (۱۹۳۴) را با نسخۀ بازسازی‌شدۀ آن (۱۹۵۶) مقایسه می‌کنیم: در نسخۀ بازسازی‌شده مقدمه‌چینی قبل از قتل، سه‌برابر طولانی‌تر از نسخۀ اصلی است. این [تفاوت زمانی] با صحنه‌های حواس‌پرت‌کنی مثل بازی با کوسن‌های رستوران عربی یا گفت‌وگوی طولانی در بازار در مورد “ارزش مالی” بیماری‌های مختلف پر می‌شود.

در فیلم‌های جنایی و تریلر هالیوودی، استوری‌بورد هرگز به طور چشمگیری سیال نیست. ولی بازی آگاهانه با توجه تماشاگر و تکنیک‌های انحرافی ممکن است سبب شود تماشاگر مجبور گردد هم‌زمان، با جایگزین‌های اساساً متفاوت فبیولا کار کند و تمامی این‌ها ممکن است مبهم باقی بمانند. برای مثال در شمال به شمال غربی هیچ راه‌حل مشخصی ارائه نمی‌شود که چگونه قهرمانان توانستند از موقعیت خطرناک آویزان بودن از صخره‌ای نجات پیدا کنند. صحنۀ آخر صرفاً نشان می‌دهد آن‌ها زنده در قطار نشسته‌اند و ارتباط میان این دو صحنه استحاله‌ای کنایی از ژست مرد برای کشیدن زن به بالاست: این صحنه با حرکت بالا کشیدن او از صخره شروع و با حرکت بالا کشیدن او به رختخواب داخل قطار تمام می‌شود. تدوینْ جایگزین انگیزۀ منطقی پیرنگ می‌گردد. بیننده آزاد است هر راه‌حلی را که مناسب می‌داند، جایگزین کند. باید فرض کنیم که آن‌ها “به نحوی” فرار کردند، ولی روایتْ شکافی بزرگ باقی می‌گذارد که در عقلانیت تمامی داستان تردید ایجاد می‌کند. با نگاهی به گذشته، این شکاف پرسشی را مطرح می‌کند مبنی بر اینکه آیا کل داستان فقط یک کابوس نبود. هیچ کدام از تفاسیر ممکن کاملاً منطقی نیستند: اگر داستان واقعی است، به‌راستی آن‌ها چطور توانستند از سقوط از بالای آن صخره نجات پیدا کنند؟ اگر کابوس است، واقعاً او چطور سوار قطار شد و به هر حال این زن کیست؟ این راه‌حل به تمایل سینمای مدرنیستی به پنهان کردن کنش تماشایی در پیرنگ اشاره دارد و با تدوین، توجه را به این پنهان‌کاری جلب می‌کند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
برتری هنر آنتیک را در حوزۀ ارزش‌های زیباشناختی، رمانتی‌سیسم از بین برد. این هنرمندان نه تنها فرم کلاسیک، بلکه آرمان زیبایی کلاسیک را هم به دلیل آرمانی زیباشناختی که ذوق و سلیقۀ معاصر به آن‌ها تحمیل می‌کرد، مردود شمردند. از اواخر قرن نوزدهم به بعد، “مدرن” است که آرمان زیبایی را تجسم می‌بخشد، در حالی که “کلاسیک” به‌تدریج معنای “ازمدافتاده”، “محافظه‌کارانه” و “نامعتبر” پیدا کرد. آیین “مدرن” در هنر، دست‌کم تا اوایل دهۀ ۱۹۷۰ دوام داشت و در آن زمان بود که اصطلاح و مفهوم “پسامدرن” سر برآورد و این توهم را که هنر به طور پیوسته انقلاب‌های زیباشناختی را از سر می‌گذراند، از بین برد.
م.
سینما به عنوان شکلی از بازنمایی، مدرن است، چون واقعیت مدرن را ارائه می‌کند؛ اما به عنوان فرم هنری ناچار است کلاسیک باشد. با توجه به این نکته طبق گفتۀ رومر، سینما هنوز به دورۀ کلاسیک خود نرسیده است: “کلاسی‌سیسم پشت سر نیست، جلوی روست” [۳]؛ یعنی معیارهای زیباشناختی محکم و بی‌کم‌وکاست سینما هنوز در حال وضع شدن هستند. بنابراین کلاسی‌سیسم چیزی ازمدافتاده نیست، بلکه ــ به قول بودلر ــ “نیمۀ ضروری هنر” است.
م.
“زبان سینما، نه زبان ادبیات داستانی است و نه زبان مستند، بلکه زبان مقاله است”. [۱۰] به بیان دیگر، فیلم‌سازی به اندازۀ مقاله‌نویسی یا حتی فلسفه، عملی روشنفکرانه است؛ هم‌تراز فلسفه شدن تنها سرنوشت ممکن برای سینماست. سینما باید به بیان افکار تجریدی، اما با ابزار متفاوت مبدل شود
م.
آیندۀ فیلم به شرطی تضمین می‌شود که بتواند عقاید تجریدی را بیان کند و در حقیقت فقط وقتی فیلم به این معنا به یک زبان تبدیل شود، می‌توان آن را هنری “پخته” نامید. “هنری به بلوغ و پختگی نمی‌رسد، مگر اینکه راهی بیابد که با آن، موضوع بیان‌شده به فراسوی بیان رود” [۱۲]؛ بنابراین بلوغ فیلم عبارت است از “نوشتار” فیلمی فلسفی مقاله‌مانند که در آن متن نوشته‌شده و فیلمبرداری‌شده تنها به دلیل مواد مخصوصِ خود با یکدیگر تفاوت دارند و نه به دلیل قدرت بیانگرانه و روشنفکرانه‌شان.
م.

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۷۰۵ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۷۰۵ صفحه

قیمت:
۱۹۰,۰۰۰
تومان