
کتاب سه بار در سپیده دم
معرفی کتاب سه بار در سپیده دم
کتاب سه بار در سپیده دم نوشته الساندرو باریکو و با ترجمه بهاره نیک فرجام توسط نشر حکمت کلمه منتشر شده است. این اثر در دستهی داستانهای معاصر ایتالیایی قرار میگیرد و با روایتی متفاوت، سه برخورد انسانی را در سه موقعیت زمانی و مکانی روایت میکند. باریکو، نویسندهی شناختهشدهی ایتالیایی، در این کتاب نیز به سبک خاص خود سراغ روابط انسانی و لحظات سرنوشتساز رفته است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سه بار در سپیده دم
کتاب سه بار در سپیدهدم اثری از الساندرو باریکو است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد و بخشی از پروژهی بزرگتر این نویسنده با عنوان آقای گوآین به شمار میآید. باریکو در یادداشتی ابتدای کتاب اشاره میکند که این اثر در ادامهی یک کتاب خیالی در رمان قبلیاش شکل گرفته و حالا بهعنوان داستانی مستقل ارائه شده است. کتاب سه روایت جداگانه اما مرتبط را در سه بخش مجزا پیش میبرد که هرکدام در یک هتل و در لحظاتی پیش از طلوع رخ میدهند.
فضای داستانها آمیخته با حس تعلیق، تنهایی و جستوجوی معناست و شخصیتها در موقعیتهایی قرار میگیرند که انتخابهای کوچک و بزرگشان، سرنوشتشان را رقم میزند. باریکو با بهرهگیری از دیالوگهای موجز و فضاسازی مینیمال، به سراغ مضامینی چون شروع دوباره، بخشش و مواجهه با گذشته رفته است. این کتاب با وجود حجم کم، لایههای معنایی متعددی را در خود جای داده و با ساختار اپیزودیک، امکان خوانشهای مختلف را برای مخاطب فراهم میکند.
خلاصه داستان سه بار در سپیده دم
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان سه بار در سپیدهدم از سه روایت مستقل اما بههمپیوسته تشکیل شده است. هر روایت در یک هتل و در ساعاتی پیش از طلوع آفتاب رخ میدهد. در بخش نخست، زنی میانسال و مردی که فروشندهی ترازوست، بهطور تصادفی در لابی هتلی با یکدیگر روبهرو میشوند. گفتوگوی آنها، که با شوخی و صراحت پیش میرود، بهتدریج به لایههای پنهان زندگیشان و آرزوی شروع دوباره میرسد. در بخش دوم، دختری نوجوان و دربان هتل، هر دو درگیر موقعیتهایی پیچیده و آسیبزا هستند؛ گفتوگوی آنها حول تجربههای تلخ، خشونت و میل به رهایی میچرخد.
بخش سوم، پسرکی نوجوان و زنی که پرستار یا کارآگاه است را در سفری شبانه دنبال میکند؛ سفری که در آن، هر دو شخصیت با گذشته و ترسهای خود روبهرو میشوند و به نوعی به امید و امکان تغییر فکر میکنند. هر سه روایت، با وجود تفاوت در شخصیتها و موقعیتها، حول محور انتخاب، بخشش و امکان شروع دوباره میگردد و درنهایت، تصویری از انسانهایی ارائه میدهد که در لحظات بحرانی، بهدنبال معنایی تازه برای زندگی هستند.
چرا باید کتاب سه بار در سپیده دم را خواند؟
این کتاب با ساختار اپیزودیک و روایتهای کوتاه، تجربهای متفاوت از داستانگویی را ارائه میدهد. باریکو با دیالوگهای موجز و فضاسازی خاص، به سراغ لحظات سرنوشتساز و انتخابهای انسانی میرود. کتاب سه بار در سپیدهدم برای کسانی که به داستانهای مینیمال و شخصیتمحور علاقه دارند، فرصتی برای تأمل دربارهی شروع دوباره، بخشش و مواجهه با گذشته فراهم میکند. این اثر با حجم کم، اما لایههای معنایی عمیق، میتواند ذهن مخاطب را تا مدتها درگیر کند.
خواندن کتاب سه بار در سپیده دم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات معاصر، داستانهای کوتاه و روایتهای فلسفی مناسب است. کسانی که دغدغهی معنای زندگی، انتخاب و بخشش دارند یا بهدنبال تجربهی داستانهایی با فضاسازی خاص و دیالوگمحور هستند، از خواندن این اثر بهره خواهند برد.
بخشی از کتاب سه بار در سپیده دم
«هتلی بود که اندکی شیک و کمی هم سیاه و کثیف به نظر میرسید احتمالاً در گذشته توانایی این را داشته است که برخی سرویسهای تجملاتی و دلپذیر را ارائه دهد. بهعنوان مثال یک در گردان چوبی زیبا داشت با جزئیاتی که همواره بهسمت خیالپردازی متمایل بود. اینطوری بود که شباهنگام در یک زمان عجیب، زنی وارد هتل شد، ظاهراً در حال فکر کردن به چیزی، فقط از تاکسی پیاده شد. او تنها یک لباس شب زرد پوشیده بود، نسبتاً آزاده و حتی یک شال نازک هم بر روی شانههایش نداشت: آن فضای جذاب خبر از وقوع اتفاقی میداد. در حرکت او یک ظرافتی بوده اما هم چنین مانند بازیگری به نظر میرسید که از پشت صحنه برگشته است، رهاشده از تعهد ایفای نقش و دوباره خودش است، صادقانهتر. طوری که قدم برمیداشت بیشتر کمی خسته نشان میداد و کیف زنانهی کوچکی را که حمل میکرد تقریباً رهایش کرده بود. زیاد جوان نبود اما همین برازندهاش کرده بود. همانطور که گاهی برای زنانی اتفاق میافتد که هرگز شکی دربارهی زیبایی آنها وجود ندارد. بیرون پیش از طلوع آفتاب هوا تاریک بود. نه شب نه صبح؛ لابی هتل آرام بود. محیطی زیبا در جزئیات تمیز و دلپذیر: رنگهای گرم. بیسروصدا: چیدمان خوب وسائل، درخشان از نور چراغها، دیوارهای بلند. سقفهای روشن. کتابها روی میزها، کوسنها بر روی کاناپهها؛ قاب عکسهای یادگاری، یک پیانو در گوشه.»
حجم
۴۱۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۴۱۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه