
کتاب لطفا مراقب مامان باشید
معرفی کتاب لطفا مراقب مامان باشید
کتاب الکترونیکی «لطفا مراقب مامان باشید» نوشتهٔ شین کیونگسوک و ترجمهٔ آنیتا پارسا، اثری است که نشر دانشآفرین آن را منتشر کرده است. این کتاب در دستهٔ رمانهای معاصر قرار میگیرد و داستانی خانوادگی و احساسی را روایت میکند که حول محور گمشدن مادر خانواده و واکنش اعضای خانواده به این اتفاق شکل میگیرد. نویسنده با نگاهی موشکافانه به روابط خانوادگی، خاطرات و احساسات شخصیتها میپردازد و تصویری از زندگی، فداکاری و فراموشی مادران را به تصویر میکشد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب لطفا مراقب مامان باشید
«لطفا مراقب مامان باشید» رمانی است که با روایتی چندصدایی، زندگی یک خانوادهٔ کرهای را پس از گمشدن مادرشان دنبال میکند. شین کیونگسوک در این اثر، با بهرهگیری از خاطرات، گفتوگوها و روایتهای درونی شخصیتها، تصویری چندلایه از نقش مادر در خانواده و جامعه ارائه داده است. کتاب در قالب داستان بلند نوشته شده و ساختار آن به گونهای است که هر فصل از زاویهٔ دید یکی از اعضای خانواده روایت میشود. این شیوهٔ روایت باعث میشود خواننده با لایههای پنهان روابط خانوادگی، احساسات سرکوبشده و دلتنگیهای ناگفته روبهرو شود. اثر حاضر نهتنها به بحران گمشدن مادر میپردازد، بلکه با بازگشت به گذشته و مرور خاطرات، به تدریج ابعاد مختلف شخصیت مادر و تأثیر او بر زندگی فرزندان و همسرش را آشکار میکند. فضای کتاب سرشار از جزئیات زندگی روزمره، آیینها و سنتهای کرهای است و نویسنده با ظرافت، دغدغههای نسلهای مختلف را در بستر یک خانواده به تصویر کشیده است.
خلاصه داستان لطفا مراقب مامان باشید
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با گمشدن ناگهانی مادر خانواده، «پارک سو نیو»، در ایستگاه متروی سئول آغاز میشود. اعضای خانواده که هرکدام درگیر زندگی و دغدغههای شخصی خود هستند، پس از این اتفاق دور هم جمع میشوند تا برای یافتن مادر تلاش کنند. آنها با چاپ و پخش آگهی، جستوجو در شهر و پرسوجو از مردم، سعی دارند ردی از او پیدا کنند. در این مسیر، هر یک از فرزندان و همسر مادر، با مرور خاطرات گذشته و بازنگری در رابطهشان با او، به ابعاد ناشناختهای از شخصیت و زندگی مادر پی میبرند. خاطرات کودکی، لحظات تلخ و شیرین، و فداکاریهای بیصدای مادر، یکی پس از دیگری در ذهن اعضای خانواده زنده میشود. آنها درمییابند که چقدر از نیازها، رنجها و آرزوهای مادر بیخبر بودهاند و چگونه حضور او را بدیهی فرض کردهاند. روایت کتاب، با رفتوبرگشت میان گذشته و حال، به تدریج تصویری عمیق و انسانی از مادری ارائه میدهد که در سکوت و بیادعایی، ستون اصلی خانواده بوده است. داستان بدون افشای پایان، بر تأثیر فقدان و دگرگونی روابط خانوادگی تمرکز دارد و خواننده را به تأمل دربارهٔ نقش مادر و معنای خانواده دعوت میکند.
چرا باید کتاب لطفا مراقب مامان باشید را بخوانیم؟
این کتاب با پرداختن به موضوعی جهانی و ملموس، یعنی جایگاه مادر در خانواده و جامعه، فرصتی برای بازاندیشی در روابط خانوادگی و ارزشهای انسانی فراهم میکند. روایت چندصدایی و ساختار خاطرهمحور آن، امکان همذاتپنداری با شخصیتها را به خواننده میدهد و باعث میشود زوایای پنهان زندگی مادران و نقش بیبدیل آنها در زندگی فرزندان و همسرانشان آشکار شود. «لطفا مراقب مامان باشید» نهتنها داستانی دربارهٔ فقدان و دلتنگی است، بلکه به اهمیت توجه، قدردانی و درک متقابل در خانواده اشاره دارد. مطالعهٔ این اثر میتواند به درک عمیقتر از روابط انسانی و نقش مادران در شکلگیری هویت و احساس امنیت اعضای خانواده کمک کند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای خانوادگی، کسانی که دغدغهٔ روابط میاننسلی و نقش مادران را دارند، و افرادی که به دنبال بازنگری در ارزشهای خانوادگی هستند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به ادبیات معاصر شرق آسیا و روایتهای احساسی علاقه دارند، تجربهای متفاوت و تأثیرگذار خواهد بود.
بخشی از کتاب لطفا مراقب مامان باشید
«یک هفته از گم شدن مامان میگذرد. همهٔ اعضای خانواده در منزل بزرگترین برادرت هیونگ چول جمع شدهاند و با هم مشورت میکنند. تصمیم میگیری آگهی چاپ کنی و در جایی که مامان برای آخرین بار دیده شد، پخش کنی. با موافقت همه، اولین کاری که باید انجام دهی، طراحی یک آگهی است. البته تهیه و پخش آگهی در برابر چنین وضعیت بحرانی، دیگر از مد افتاده است. ولی اعضای خانوادهٔ یک فرد گمشده فقط چند کار از دستشان برمیآید و گمشده کسی نیست جز مادرت. تنها کاری که میتوانید انجام دهید، تشکیل پروندهٔ مفقودی، گشتن دور و اطراف، و پرس و جوی عابران مبنی بر دیدن کسی با این مشخصات است. برادر کوچکترت که یک فروشگاه آنلاین لباس دارد، میگوید خبر گم شدن مادرت را پست کرده و محل گم شدنش را هم توضیح داده است. عکس مادر را آپلود کرده و از مردم خواسته که اگر او را دیدند با خانواده تماس بگیرند. به مکانهایی که فکر میکنی ممکن است به آنجا رفته باشد سر میزنی، ولی تو مادرت را خیلی خوب میشناسی. او نمیتواند تنهایی در این شهر به جایی برود. از آنجایی که شغل تو نوشتن آگهی است، هیونگ چول تو را مامور این کار میکند. دست و پایت را گم میکنی و سرخ میشوی. انگار که مچت را موقع انجام کاری که نباید بکنی میگیرند. از اینکه کلمات و جملاتی که مینویسی چقدر به پیدا کردن مادر کمک میکنند مطمئن نیستی.»
حجم
۲۷۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۲۷۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه