کتاب عشق معرفت
معرفی کتاب عشق معرفت
کتاب عشق معرفت نوشتهٔ روی برند و ترجمهٔ مجتبی پردل است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. این اثر دربارهٔ حیات فلسفه از سقراط تا دریدا است.
درباره کتاب عشق معرفت
کتاب عشق معرفت در هفت فصل نگاشته شده است. روی برند در این اثر خوانشی متفاوت از فیلسوف بزرگ مغربزمین ارائه کرده است. او در کتاب حاضر خواننده را با زبانی روان و شیوا با تفکر این فیلسوفان آشنا میکند. اگرچه دربارهٔ هر یک از این فیلسوفان به طور مستقل کتابهای زیادی نگاشته شده است، خوانشهایی که این اثر ارائه شدهاند سرشار از نکات تازه هستند. آنچه در این خوانشها توجه خواننده را به خود جلب میکند تناقضهایی است که نویسنده در آثار بررسیشده برجسته میسازد، تناقضهایی که مشخصه کار فلاسفه به شمار میروند و نیز تشکیلدهندهٔ ذات زندگیاند. همین تناقضها هستند که از آغاز تاکنون به حیات فلسفه استمرار بخشیدهاند، چه آدمی همواره کوشیده است تا با این تناقضها کنار آید و مهارناپذیری این تناقضها همواره او را در حیرت فرو برده است و چنانکه معروف است، حیرت آغاز فلسفه است. این تناقضها را نمیتوان از میان برداشت، بلکه تنها میتوان با آنها کنار آمد، و نوشتن دربارهٔ این تناقضها یکی از راههای کنار آمدن با آنهاست، کاری که این فلاسفه صورت دادهاند. خواندن دربارهٔ این تناقضها نیز یکی دیگر از راههای کنار آمدن با آنهاست،و این کاری است که خوانندگان این کتاب صورت خواهند داد. عنوان فصلهای کتاب حاضر عبارت است از «برچیدنِ معرفت: سقراطِ دفاعیه»، «منطق میل و تمنا: سقراطِ ضیافت»، «ذیل صورتی خاص از جاودانگی: اخلاقِ اسپینوزا»، «تنهایی مفاهمهای: خیالپروریهای روسو»، «چگونه آنچه هستیم میشویم: تبارشناسی اخلاق نیچه»، «دیگری شدن: تاریخ جنسیت فوکو» و ««آنک این منِ» دریدا».
خواندن کتاب عشق معرفت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عشق معرفت
«فوکو، در واپسین پروژه خود، که سهگانهای ناتمام موسوم به تاریخ جنسیت است، توجه خود را بر شکلبخشی به صمیمانهترین تجربه انسانی ــ یعنی لذت جنسی ــ و بهنجارسازی آن معطوف کرد. جنسیت در درمانگاه و بیمارستان، مدرسه و زندان، در کتابهای درسی، مجلات، در هنر و رسانهها به نحوی تحت کنترل درمیآید که با فرهنگِ غالب و نهادهای آن همخوانی داشته باشد. اینکه چهسان خود را به عنوان فاعلی میلورز میشناسیم و درباره خود چه میدانیم از سوی ساختارهای قدرت بیرونی شکل یافته است. فوکو از یک واژه برای اشاره به این همآمیختگی استفاده میکرد: قدرتـ معرفت شبکهای است که کنترل میکند و آموزش میدهد. به تنهای مطیع شکل میبخشد و در آنها دخل و تصرف میکند. شبکه مزبور همهجا هست، و از آن گریزی نیست. ما با شبکهای ذاتی برای تفسیر تجربهها زاده نمیشویم، هیچ «شیوه طبیعیای» برای درک و فهم جهان در کار نیست، و هم از این رو شبکههای خارجی مزبور محدوده و تنوع معرفت و تمنا را تعیین میکنند. حاصل آنکه درخواستِ سقراط مبنی بر شناختِ خویشتن به گونهای غیرمستقیم پیش میرود، چه خویشتن را فرهنگ شکل میبخشد.
این درونمایهای غالب در نوشتههای فوکو است. متون وی بهکرات به شرح و بسط این مطلب میپردازند که چهسان روابط قدرتـ معرفت حوزه تعریفناشدهای از لذت را بررسی همهجانبه میکنند. اما رسم و روال خود وی ــ زندگی و متونش ــ شواهدی مبنی بر نوع متفاوتی از معرفت فراهم میآورند، گونهای معرفت که نه به قاعدهمندسازی بلکه به آزادسازی [تجربه] میانجامد. فوکو در نوشتههای خود نسبت به امکانِ رفع قاعدهمندسازی۱۴۰ تجربه بدبین است. اما زندگی خودِ وی حاکی از توان بالقوه بازآرایی معرفت و عشق است، و نه درافتادن به شبکه روابط قدرتـ معرفت.»
حجم
۱۵۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۵۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه