کتاب جک ریچر (جلد نوزدهم؛ شخصی)
معرفی کتاب جک ریچر (جلد نوزدهم؛ شخصی)
کتاب شخصی نوشتهٔ لی چایلد و ترجمهٔ محمد عباسآبادی است و کتابسرای تندیس آن را منتشر کرده است. این کتاب نوزدهمین جلد از مجموعهٔ جک ریچر به قلم لی چایلد است.
درباره مجموعه کتابهای جک ریچر
چایلد تا به حال ۲۶ عنوان کتاب از سری داستانهای جک ریچر نوشته است. قتلگاه، تا پای مرگ، قلاب، آخرین مهمان، اکو در آتش، سوءقصد، وسوسه انتقام، دشمن، یک شلیک، راه سخت، بدشانسی و دردسر، غریبهای در شهر، دوازده نشانه، ۶۱ ساعت، لانه زنبور، رابطه و تحت تعقیب عناوین برخی از این کتابها هستند که در قالب مجموعه چاپ شدهاند.
جک ریچر تکاوری تنها، خطرناک و خستگیناپذیر است که قبلا در ارتش خدمت میکرد. رمانهای این مجموعه به ماجراجوییهای هیجانانگیز این شخصیت در آمریکا و کشورهای دیگر میپردازد.
درباره کتاب شخصی
با گلولهای آمریکایی و از فاصلهای بسیار دور سوءقصدی به جان رئیسجمهور فرانسه صورت میگیرد و در ادامه نشست قریبالوقوع جی هشت تهدید میشود. افراد انگشتشماری قادرند از چنین فاصلهای شلیک موفقی داشته باشند. یکی از این افراد جان کات تکتیرانداز زبدهای است که پانزده سال پیش جک ریچر پلیس بازنشستهٔ ارتش او را بازداشت و روانهٔ زندان کرده است. اگر کسی بتواند کات را مجدداً متوقف کند آن شخص کسی نیست جز ریچر. بنابراین ژنرال اودِی با بهرهگیری از خصومت شخصی آن دو، ریچر را فرامیخواند و برای جلوگیری از تهدیدهای پیشِ رو او را به پاریس اعزام میکند…
«شخصی» نوزدهمین کتاب از مجموعهٔ جک ریچر نوشتهٔ لی چایلد است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد و گرانترین جایزهٔ ادبیات جنایی دنیا، یعنی جایزهٔ RBA کشور اسپانیا را دریافت کرد.
خواندن کتاب شخصی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای ماجراجویانه و اکشن پیشنهاد میکنیم.
درباره لی چایلد
جیم گرانت، با نام مستعار لی چایلد، نویسندهای بریتانیایی است که در سال ۱۹۵۴ در کاونتری به دنیا آمد و پس از سالها زندگی در بیرمنگام، به تحصیل در رشتهٔ حقوق در شفیلد پرداخت و پس از آن، هجده سال در تلویزیون منچستر کار کرد تا اینکه در ۴۰ سالگی، به علت تعدیل نیرو از کار اخراج شد. او از این فرصت به دست آمده استفاده کرد و از آنجا که همیشه به خواندن آثار ادبی علاقهمند بود، مقداری مداد و کاغذ خرید و پس از چندی، اولین رمان از مجموعه داستانهای جک ریچر را با نام قتلگاه منتشر کرد. قتلگاه، علاوه بر دریافت جایزهٔ آنتونی برای بهترین رمان اول، با استقبال کمنظیر مخاطبان ادبیات جنایی مواجه شد و بدین ترتیب، قسمتهای بعدی این مجموعه نیز یکی پس از دیگری به بازار نشر آمد و هر کدام، موفقیتی بیش از پیش برای لی چایلد به ارمغان آوردند.
در سال ۲۰۱۲ فیلمی با بازی تام کروز بر اساس کتاب نهم این مجموعه ساخته شد. او پس از توفیق رمان اولش در ایالات متحده، در سال ۱۹۹۸ به این کشور مهاجرت کرد و در سال ۲۰۰۹ به عنوان رئیس انجمن جنایینویسان آمریکا انتخاب شد. لی چایلد، اکنون با نوشتن چندین رمان جنایی و دریافت چندین جایزهٔ ادبی در این حوزه، جزء مجبوبترین نویسندگان ژانر جنایی در میان منتقدین و مخاطبان به حساب میآید.
بخشی از کتاب شخصی
«حدس زدم با خروج از مککورد به سمت شرق حرکت کرده باشیم. البته گزینههای زیادی هم وجود نداشت. غرب میشد روسیه و ژاپن و چین، و بعید میدانستم چنین هواپیمای کوچکی بتواند آنهمه مسیر را طی کند. از مهماندار پرسیدم کجا میرویم و او گفت برنامهٔ پرواز را ندیده است. که معلوم بود دروغ میگوید. ولی اصرار نکردم. در مورد همهٔ موضوعهای دیگر پرحرف از آب درآمد. گفت هواپیما یک گلفاستریم چهار است که طی یک دادخواهی فدرال از یک صندوق سرمایهگذاری تأمینی فاسد مصادره شده و برای حمل اشخاص مهم در اختیار نیروی هوایی قرار گرفته است. که در این صورت اشخاص مهم نیروی هوایی خوششانس بودند. هواپیمای فوقالعادهای بود. کمسروصدا و مستحکم بود و صندلیهای دستهدارش حرف نداشتند. به همهٔ جهتها تنظیم میشدند. توی آشپزخانهاش هم قهوه پیدا میشد. یک دستگاه قهوهساز درستوحسابی. به یارو گفتم قهوهساز را روشن کند، ولی خودم میروم لیوانم را مجدداً پر میکنم و برمیگردم. از این پیشنهاد خوشحال شد. فکر کنم آن را نشانهٔ احترام در نظر گرفت. مشخص بود که درواقع مهماندار نیست. یک جور اسکورت امنیتی بود، بهاندازهای سرسخت که این کار را بهش محول کنند و مفتخر به اینکه من این را میدانستم.
از پنجره بیرون را نگاه کردم، ابتدا به رشتهکوههای راکی که در قسمت پایین درختان سبز تیره داشت و در بالا برفی که سفیدیاش چشم را میزد. بعد از آن زمینهای کشاورزی زرد مایل به قهوهای را به صورت تکههای موزاییکی ریز دیدم که بارها و بارها شخم خورده و بذرپاشی و درو شده بودند و باران زیادی رویشان نباریده بود. از روی ظاهر زمینها حدس زدم به سرعت از بالای گوشهای از داکوتای جنوبی رد شدهایم و مقداری از نبراسکا را قبل از عبور از بالای آیوا دیدهام. که به خاطر پیچیدگیهای هندسی پرواز در ارتفاع زیاد به این معنا بود که احتمالاً داریم به سمت جنوب میرویم. یک مسیر دایرهٔ بزرگ. روی یک نقشهٔ کاغذی مسطح عجیب بود، ولی برای یک سیارهٔ کروی کاملاً جور درمیآمد. داشتیم به سمت کنتاکی میرفتیم، یا تنسی، یا کارولینای شمالی یا جنوبی. حتی جورجیا.»
حجم
۳۶۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه
حجم
۳۶۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه
نظرات کاربران
واقعا قیمت نسخه الکترونیکی در مقایسه با چاپی معقول نیست
یه تریلر خوندنی که این دفعه خود گرگ تنها، یعنی جک ریچر راوی داستانه.