تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب در این قایق لعنتی دیگر جا نیست
معرفی کتاب در این قایق لعنتی دیگر جا نیست
کتاب در این قایق لعنتی دیگر جا نیست با عنوان انگلیسی Migraaaants or There‛s too many people on this damn boat نوشتهٔ «ماتئی ویسنیِک» (Matei Visniec) با ترجمهٔ «زهره خلیلی» و منتشرشده توسط نشر هنوز، نمایشنامهای رومانیایی - فرانسوی و معاصر است که به موضوع مهاجرت، پناهندگی و بحرانهای انسانی در مرزهای اروپا میپردازد. این اثر با نگاهی انتقادی و طنز تلخ، وضعیت مهاجران و نقش دولتها و قاچاقچیان را در این بحران به تصویر کشیده است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب در این قایق لعنتی دیگر جا نیست اثر ماتیی ویسنیک
نمایشنامهٔ «در این قایق لعنتی دیگر جا نیست» اثری از «ماتئی ویسنیِک» است که در فضای بحران مهاجرت و پناهندگی در اروپا شکل گرفته است. این نمایشنامه در دورهای نوشته شده که موج مهاجرت از کشورهای خاورمیانه و آفریقا به اروپا، به یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و سیاسی جهان بدل شده بود. نویسنده با بهرهگیری از طنز سیاه و موقعیتهای گروتسک (Grotesque)، ساختار قدرت، بیرحمی بوروکراسی و نگاه ابزاری به انسانها را در بستر مهاجرت به چالش کشیده است. اثر حاضر با روایتهای چندلایه و شخصیتهای متنوع، تصویری از برخوردهای سرد و گاه بیرحمانهٔ جامعهٔ میزبان، سیاستمداران، قاچاقچیان و حتی خود مهاجران ارائه داده است. این نمایشنامه با زبانی چندصدایی و صحنههایی کوتاه و متوالی، فضای تئاتری پویایی خلق کرده که در آن، مرز میان واقعیت و نمایش، همواره در حال جابهجایی است. این اثر هم بهعنوان سندی اجتماعی و هم بهعنوان متنی هنری به بحرانهای معاصر و پرسشهای اخلاقی دربارهٔ مرز، هویت و انسانیت پرداخته است.
نمایشنامهٔ «در این قایق لعنتی دیگر جا نیست» ۲۲ صحنه دارد. در پایانِ این کتاب بخشی به نام «صحنههای مکمل» قرار دارد که ۶ صحنهٔ مکمل را در بر گرفته است. نویسنده گفته حداقل دو بازیگر زن و سه بازیگر مرد در نقشهای چندگانه باید بازی کنند. در ابتدای این متن نمایشیِ رومانیایی - فرانسوی، قاچاقچی رو به تماشاگران میکند تا اثر آغاز شود. این کتاب ویراستهٔ «فهیمه زاهدی» است.
خلاصه داستان در این قایق لعنتی دیگر جا نیست
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان نمایشنامه را فاش میکند!
این نمایشنامه با صحنهای آغاز میشود که قاچاقچیان، مهاجران را برای عبور از دریا آماده میکنند و با لحنی دستوری و گاه تحقیرآمیز، قوانین سفر را به آنها گوشزد میکنند. شخصیتهایی همچون «الیهو»، مهاجر جوان اریترهای و قاچاقچیان در مرکز داستان این نمایشنامه قرار دارند. در طول نمایشنامه صحنهها میان قایق مهاجران، دهکدهای در بالکان، غرفههای فروش فناوریهای ضدمهاجرت و جلسات سیاستمداران اروپایی جابهجا میشود. روایتهایی از خانوادههایی که عزیزان خود را در دریا از دست دادهاند، فروش اعضای بدن مهاجران و تبلیغات قاچاقچیان برای انتقال کودکان به اروپا، در کنار طنز تلخ و انتقاد از سیاستهای مهاجرتی، ساختاری چندپاره و اپیزودیک به اثر داده است. نمایشنامهٔ حاضر با نشاندادن بیرحمی، بیتفاوتی و گاه ریاکاری شخصیتها، تصویری از بحران انسانی مهاجرت و مرزهای بسته را ترسیم کرده است.
چرا باید کتاب در این قایق لعنتی دیگر جا نیست را خواند؟
این نمایشنامه با روایتی چندلایه و زبانی تیز به یکی از مهمترین بحرانهای معاصر یعنی مهاجرت و پناهندگی میپردازد. اثر حاضر با ترکیب طنز تلخ و موقعیتهای گروتسک، مخاطب را به تأمل دربارهٔ مرزهای جغرافیایی، هویت و ارزش انسان وامیدارد. مواجههٔ بیواسطه با واقعیتهای تلخ و گاه هولناک مهاجرت و نقد ساختارهای قدرت و بوروکراسی، از ویژگیهای شاخص این اثر معاصر است. خواندن این نمایشنامه را فرصتی برای درک عمیقتر وضعیت مهاجران و پرسش از مسئولیت فردی و جمعی در برابر بحرانهای انسانی دانستهاند.
خواندن کتاب در این قایق لعنتی دیگر جا نیست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به نمایشنامههای اجتماعی معاصر، دغدغهمندان مسائل مهاجرت، حقوق بشر و بحرانهای معاصر و کسانی که به نقد ساختارهای قدرت و سیاستهای مهاجرتی علاقه دارند، مناسب است.
درباره ماتئی ویسنی یک
«ماتئی ویسنییک» (Matei Visniec) در ۲۹ ژانویهٔ ۱۹۵۶ میلادی در رومانی به دنیا آمد. او نویسنده، شاعر و روزنامهنگاری فرانسوی - رومانیایی است که بیشتر آثارش را به فرانسوی نوشته است. این نویسنده سه سال پس از فارغالتحصیلی از رشتهٔ فلسفه در دانشگاه بخارست، بهطور جدی نوشتن را آغاز کرد. در فاصلهای دهساله، هشت نمایشنامه، بیست داستان کوتاه و چندین فیلمنامه نوشت، اما همگی زیر تیغ سانسور حکومت کمونیستی رومانی ماندند و مجال انتشار نیافتند. تنها پس از مهاجرت سیاسی به فرانسه بود که نام او مطرح شد. «ماتئی ویسنییک» در سپتامبر ۱۹۸۷ با دعوت بنیاد فرهنگی پاریس، به فرانسه رفت و پس از دریافت پناهندگی سیاسی در این کشور ساکن شد. او در ادامهٔ فعالیت هنری خود نمایشنامههایی نوشت که توجه جهانیان را برانگیخت. ازجمله آثار شناختهشدهٔ او میتوان به اشاره کرد به «در این قایق لعنتی دیگر جا نیست»، «ریچارد سوم اجرا نخواهد شد»، «اسبهای پشت پنجره»، «پشت میز با مارکس»، «تماشاچی محکوم به اعدام» و «پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی». آثار «ماتئی ویسنییک» اغلب فضایی تراژیک، فلسفی و شاعرانه دارند و به مسائلی همچون جنگ، سانسور، هویت و قدرت میپردازند.
بخشی از کتاب در این قایق لعنتی دیگر جا نیست
«صحنهٔ ۱۵
قاچاقچی کودک ۱ و قاچاقچی کودک ۲.
قاچاقچی کودک ۱: حالا لازمه راجع به کارایی که قراره بکنیم حرف بزنیم.
قاچاقچی کودک ۲: اولش یه اتوبوسسواری کوچولو داریم.
قاچاقچی کودک ۱: بچههاتونو تحویل میگیریم و بدون هیچ خطری میرسونیمشون اروپا. مسیرمون بیخطر و امنه، و از هیچ منطقهٔ جنگیای عبور نمیکنیم. این نقشه رو نگاه کنین. خودمون رو میرسونیم ترکیه. بعدش میرسیم استانبول و با زودیاک کوچولو از دریا میگذریم و میریم جزیرهٔ لِسبوس که دیگه خود اروپاست.
قاچاقچی کودک ۲: احتمالاً شماها نمیدونین زودیاک چیه. یه قایقه که امنه، یه قایق موتوری پلاستیکی که باد میشه و هیچوقت سوراخ نمیشه. ما بچههاتونو تو دستههای چهلنفری سوار میکنیم و میرسونیم ساحل. البته جلیقهٔ نجات هم بهشون میدیم چون تو اروپا این یه قانونه ــ هر کسی که سوار قایق میشه از لحاظ قانونی موظفه جلیقۀ نجات بپوشه. ولی خاطرتون جمع کمترین خطری وجود نداره که حتی بچههاتون ذرهای خیس بشن.
قاچاقچی کودک ۱: هیچ کدوم این تبلیغای اروپاییا رو باور نکنین که هر روز عکس بچههای غرقشده رو توش چاپ میکنن. اینا فقط واسه اینه که شماها رو بترسونن، بهتون بقبولونن که هیچ کاری نکنین، مجبورتون کنن تو همون کشورتون بمونین و به جای اینکه کاری انجام بدین دست روی دست بذارین.
قاچاقچی کودک ۲: چهطوره اینجوری به موضوع نگاه کنیم: اروپا به بچهها نیاز داره چون مردمای اونجا سنشون خیلی بالاست و دیگه نمیتونن زادوولد کنن. مردای سفیدپوست قدرت بچهدار شدن ندارن، که البته خودش یه داستان دیگهاس.
قاچاقچی کودک ۱: حالا بریم سر قیمت. واسه یه پکیج کامل، بسته به منطقهای که توش زندگی میکنین، ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ یورو. بچه رو از همون جایی که زندگی میکنین، تو روستاتون، برمیداریم و بقیهاش به عهدهٔ ماست. به محض اینکه رسیدیم اروپا، آدمای ما توی خشکی همهٔ خبرا رو بهتون میرسونن. شما هیچوقت ارتباط با بچهتونو از دست نمیدین، من واسهٔ این قسم میخورم. و یادتون باشه که اروپا هیچوقت بچهها رو به کشورشون پس نمیفرسته، شمایین که اگه باهاشون بیاین ممکنه پستون بفرستن.
قاچاقچی کودک ۲: حالا، اگه نتونین همهٔ پولو یه جا بدین میتونیم یه معاملهٔ دیگه بکنیم. بچههای دوازده، سیزده، چهاردهساله میتونن کار بکنن. ما براشون تو کارخونههای بافندگی خودمون تو ترکیه کار پیدا میکنیم. اگه شیش ماهی هشت ساعت در روز کار کنن مشکلی نیست. بهشون غذا و جای زندگی داده میشه و ازشون مراقبت میشه. و با پولی که درمیارن بعداً میتونن خرج عبورشونو بدن. و مهمتر از همه اینکه میتونن از آلمان یا سوئد تقاضای پناهندگی کنن. میدونین پارسال چند تا بچه به سوئد رسیدن؟ بیشتر از سیوشیش تا. وقتی که برسن، زبان یاد میگیرن، و در عرض چند سال کار پیدا میکنن، و بعد یه فکری هم برای شماها میکنن.»
حجم
۱۲۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱۲۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه