دانلود و خرید کتاب داستان اضطراب من داریا بینیاردی ترجمه بهاره جهان بخش
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب داستان اضطراب من

کتاب داستان اضطراب من

معرفی کتاب داستان اضطراب من

کتاب الکترونیکی داستان اضطراب من، رمانی از نویسنده‌ٔ ایتالیایی، داریا بینیاردی، اثری داستانی-روانشناختی است و اضطراب، ترس‌ها، روابط پیچیده‌ٔ انسانی و تأثیرات آن‌ها بر بدن و ذهن را به تصویر می‌کشد. گروه انتشاراتی ققنوس این اثر را با ترجمهٔ بهاره جهان بخش به چاپ رسانده است. این کتاب، به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه احساسات و افکار ما، زندگی‌مان را شکل می‌دهند و تا چه حد می‌توانیم بر آن‌ها غلبه کنیم یا با آن‌ها کنار بیاییم. اگر به ادبیات روانشناختی، داستان‌هایی درباره‌ٔ ذهن انسان و یا روایت‌هایی شخصی و تأثیرگذار علاقه دارید، این کتاب می‌تواند تجربه‌ای خواندنی و تفکر‌برانگیز برای شما باشد.

درباره کتاب داستان اضطراب من

داستان اضطراب من، روایتی صمیمی و واقعی از مبارزه‌ٔ یک زن با اضطراب، ترس‌های درونی و چالش‌های روابط انسانی است. این کتاب، روایتگر زندگی لئا، زنی میانسال است که در ظاهر، زندگی موفقی دارد: او سه فرزند دارد، شغلی که برایش انگیزه‌بخش است، و شالوم، همسرش که با وجود همه‌ٔ تضادها، همچنان دوستش دارد. اما در عین حال، اضطراب، همچون سایه‌ای تاریک، بر تمامی جنبه‌های زندگی او سنگینی می‌کند. اضطرابی که از کودکی با او بوده، همان چیزی که مادرش را از پا انداخت و حالا، خودش نیز از آن گریزی ندارد. این بیماری ذهنی و روانی، به شکلی عمیق، در وجود او ریشه دوانده و تمام لحظاتش را تحت تأثیر قرار داده است. لئا، گرفتار افکار وسواسی، احساس نارضایتی دائمی، و ترس از دست دادن کنترل است. در مواجهه با چالش‌های زندگی، واکنش‌های او گاه منطقی و گاه غیرمنتظره‌اند. در این میان، بیماری به‌عنوان یک عامل جدید وارد زندگی‌اش می‌شود، که شاید بتوان آن را نقطه‌ٔ عطفی در داستان دانست. بیماری، فرصتی فراهم می‌کند که شخصیت اصلی داستان، بیش از پیش به درون خود نگاه کند، با لایه‌های پنهان روحش روبه‌رو شود و شاید حتی در میانه‌ٔ این اضطراب و نگرانی، راهی برای پذیرش خود پیدا کند.

یکی از نکات مهم این کتاب، توجه به رابطه‌ٔ میان ذهن و بدن است. چگونه اضطراب و رنج‌های درونی، به بیماری‌های جسمانی تبدیل می‌شوند؟ تا چه حد بدن انسان می‌تواند ناخشنودی و دردهای روحی را تحمل کند؟ آیا عشق و رنج همواره درهم‌تنیده‌اند؟ چرا برخی از افراد، گرفتار روابطی می‌شوند که بیش از آن‌که به آن‌ها آرامش بدهد، عذابشان می‌دهد؟ داریا بینیاردی، در این رمان، با زبانی ساده اما پرقدرت، خواننده را به سفری عاطفی و ذهنی می‌برد. او با قلمی روان و توصیفاتی تأثیرگذار، احساسات پیچیده‌ٔ شخصیت‌هایش را به تصویر می‌کشد. داستان، در عین حال که به موضوعات روانشناختی می‌پردازد، رنگ و بوی فلسفی نیز دارد و خواننده را وادار می‌کند تا درباره‌ٔ اضطراب، ترس، عشق و سرنوشت تأمل کند. از مهمترین مواردی که کتاب به آن‌ها می‌پردازد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

نگاهی عمیق به اضطراب و تأثیر آن بر زندگی فردی و روابط انسانی

روایتی شخصی، صمیمی و صادقانه درباره‌ٔ درگیری‌های درونی شخصیت اصلی

بررسی تأثیر بیماری‌های روحی بر جسم و سلامت فرد

ترکیب داستانی جذاب با عناصر روانشناسی و فلسفه

کتاب داستان اضطراب من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر به داستان‌هایی علاقه دارید که درون شخصیت‌ها و مشکلات روانشناختی آن‌ها را با جزئیات به تصویر می‌کشد، داستان اضطراب من می‌تواند انتخابی مناسب باشد.

درباره‌ داریا بینیاردی

داریا بینیاردی، نویسنده و روزنامه‌نگار ایتالیایی، متولد ۱۹۶۱ در فرارا، از چهره‌های مطرح ادبیات معاصر ایتالیاست. او علاوه بر نویسندگی، در حوزه‌ٔ روزنامه‌نگاری و برنامه‌سازی تلویزیونی نیز فعالیت داشته است. آثار او اغلب بر پایه‌ٔ تجربیات شخصی و دغدغه‌های انسانی بنا شده‌اند و به مسائل روانشناختی، روابط بین فردی و احساسات درونی انسان‌ها می‌پردازند. داستان اضطراب من، از شناخته‌شده‌ترین آثار اوست که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد و با استقبال گسترده‌ٔ منتقدان و مخاطبان روبه‌رو شد.

بخشی از کتاب داستان اضطراب من

«گاهی فکر می‌کنم در زمان کودکی در برابر احساسات واکسینه شده ــ از آن دوران هرگز حرف نمی‌زند ــ زمانی که کودکی چاق بوده. در سیزده‌سالگی، تأثیر شگرف باشگاه ورزشی را کشف می‌کند و به مردی عضلانی تبدیل می‌شود، که هنوز هم هست. اما در کودکی چاق بوده با مادری سخت و پدری همیشه غایب. در جامعه‌ای محدود و روستایی بزرگ شده: که می‌داند چه چیزهایی را تحمل کرده، شاید مسخره‌اش می‌کرده‌اند، شاید مجبور بوده از خودش دفاع کند و یاد گرفته به این روش این کار را بکند. ما هرگز چیزهایی را که در کودکی یاد می‌گیریم فراموش نمی‌کنیم.

در معدود عکس‌هایی که از کودکی‌اش نشانم داده، همیشه اخموست. شاید هم بیشتر از آن‌که اخمو باشد، نگاهش متمرکز است، هوشیار، جدی، مثل همین حالا که نگاهی تیزبین دارد؛ انگار حواسش هست که کسی او را به زانو درنیاورد.

شالوم در مورد مشکلات وطنش، جنگ، بمب‌گذاری‌ها و نسل‌کشی اجدادش حرف نمی‌زند. گاه فکر می‌کنم شاید بابت مهاجرتش احساس گناه می‌کند، یا شاید با من ازدواج کرده تا همه‌چیز را پشت سر بگذارد.

شالوم نمی‌تواند اضطرابم را تحمل کند. آن را فقدان اعتمادبه‌نفس و اعتماد به او تعبیر می‌کند. به نظرش یک‌جور ضعف است. می‌فهمم منظورش چیست: من هم از اضطراب مادرم متنفر بودم، اما درک می‌کردم که یک‌جور بیماری است. من از اضطراب مادرم متنفر بودم، نه از خودش.

شالوم معنی بیماری را نمی‌فهمد، چون خودش هرگز مریض نشده. به گفته خودش، فاجعه عاشق ِ من شدن تنها اتفاق بدی است که در زندگی برایش افتاده. برای همین گاه فکر می‌کنم بر اثر رویارویی با اولین حادثه سخت، مثل درختی که رعد و برق به آن اصابت کرده باشد، ممکن است دو تکه شود. اما شالوم بلد است از خودش مراقبت کند. من اما هرگز تا پیش از این حس نکرده بودم لازم است از خودم مراقبت کنم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۵۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۱۵ صفحه

حجم

۱۵۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۱۵ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان