کتاب کشتن مرغ مینا
معرفی کتاب کشتن مرغ مینا
کتاب کشتن مرغ مینا نوشتهٔ هارپر لی و ترجمهٔ فخرالدین میررمضانی توسط انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است. این رمان کلاسیک که یکی از تأثیرگذارترین آثار ادبیات معاصر آمریکا به شمار میرود، به موضوع عدالت، نژادپرستی و بلوغ اخلاقی میپردازد.
درباره کتاب کشتن مرغ مینا
این داستان در دههٔ ۱۹۳۰ میلادی در شهر کوچک میکومب در ایالت آلابامای آمریکا روایت میشود و ماجراهای آن از دیدگاه دختری به نام اسکات فینچ بیان میشود. پدر او، اتیکوس فینچ، وکیل مدافع مردی سیاهپوست به نام تام رابینسون است که به ناحق به اتهام تجاوز به یک زن سفیدپوست محاکمه میشود. این کتاب با پرداختن به مسائل اجتماعی نظیر بیعدالتی نژادی و تبعیض، پرسشهایی عمیق دربارهٔ اخلاق و شجاعت مطرح میکند. کشتن مرغ مینا در سال ۱۹۶۱ برندهٔ جایزهٔ پولیتزر شد و همچنان بهعنوان یکی از شاهکارهای ادبیات آمریکا و متنی الهامبخش برای عدالتخواهی شناخته میشود. فیلم اقتباسی از این اثر در سال ۱۹۶۲ با بازی گرگوری پک ساخته شد و موفقیت بسیاری به دست آورد.
کتاب کشتن مرغ مینا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقمندان به رمانهای اجتماعی، دانشجویان ادبیات و افرادی که به بررسی مسائل حقوق بشری علاقه دارند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب کشتن مرغ مینا
«میکمب اصلاً شهر کهنهای بود" ولی اولین بار که من آن را دیدم علاوه بر این خسته و فرسوده به نظرم رسید. موقع باران خیابانها با گل سرخرنگی آلوده میشد. در پیادهروها علف میرویید و در میدان شهر ساختمان ادارات دولتی شکم داده بود و انگار داشت فرو میریخت. هوا داغتر بود. سگ سیاهی از گرمای تابستان لهله می زد. در گرمای رخوتآور زیر سایهٔ درختان بلوط میدان شهر قاطرهایی که استخوان تنشان از زیر پوست بیرون زده بود و به گاریها بسته شده بودند با دمشان مگس میپراندند. ساعت نه صبح" یقههای آهاری مردان چروک شده بود و خانمها یک بار قبل از ظهر و یک بار بعد از خواب ساعت سه بعد از ظهر حمام میکردند و شبهنگام به شیرینیهای لطیف و نرمی میماندند که روی آنها با خاکهقند و قطرات شبنمگون عرق زینت شده باشد.
مردم آهسته حرکت میکردند. این طرف و آن طرف میدان پرسه میزدند. پاهایشان را روی زمین میکشیدند. مغازههای اطراف میدان را تماشا میکردند و وقتشان را بیهوده به هدر میدادند. یک روز بیشتر از بیستوچهار ساعت نبود" اما طولانیتر به نظر میرسید. هیچ شتابی در کار نبود" زیرا نه جایی بود که آدم برود" نه چیزی که بخرد و نه پولی که به کار خرید آید. در نواحی مجاور میکمب نیز چیز جالبی برای دیدن وجود نداشت. معهذا" کسانی بودند که خوشبینی مبهمی ابراز میکردند. همین اواخر دربارهٔ میکمب گفته شده بود: هیچ چیز ندارد که از آن بترسد جز خود ترس.»
حجم
۳۵۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۲۳ صفحه
حجم
۳۵۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۲۳ صفحه
نظرات کاربران
یکی از برترین رمان های تاریخ