کتاب چرند و پرند
معرفی کتاب چرند و پرند
کتاب چرند و پرند نوشتهٔ علی اکبر دهخدا است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. علی اکبر دهخدا مقالات چرند و پرند را ابتدا در روزنامهٔ صوراسرافیل و در دفاع از جنبش مشروطهخواهی و رد استبداد و با امضای دخو منتشر میکرد. متن کنونی براساس چاپی است که در دههٔ ۴۰ در انتشارات کتابهای جیبی منتشر شده با بازنگری و ویراست نو مجدداً منتشر شده است.
درباره کتاب چرند و پرند
چرند و پرند را ابتدا دکتر معین قصد داشت به شکل کتاب درآورد، سپس در ۱۳۳۰ زندهیاد سعید نفیسی آن را در شاهکارهای نثر فارسی معاصر به چاپ رساند. در ۱۳۳۴ اولین متن کامل چرند و پرند را انتشارات معرفت تهران منتشر کرد و پس از آن بارها در ایران به اشکال گوناگون چاپ شده است. چرند و پرند مجموعه نوشتههای طنز اجتماعی و سیاسی علیاکبر دهخدا است که بهعنوان نمونهای ناب از ادبیات سیاسی و انتقادی عصر مشروطه شناخته میشود. مقالات چرند و پرند در فاصله زمانی بین پیروزی انقلاب مشروطیت و شروع استبداد صغیر در در ۳۲ شمارهٔ صوراسرافیل و بعدتر در ۳ شمارهٔ صوراسرافیل با امضای دخو منتشر میشد. این اثر را در دسته بندی ناداستان قرار میگیرد.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به ۲ گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرند، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص، یا ارائهٔ اطلاعات و به دلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم عامهٔ مردم است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب، یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ «مبتنی بر واقعیت» از هدفهای دیگر ناداستاننویسی هستند. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتوانند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها، نقدهای ادبی.
خواندن کتاب چرند و پرند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات انتقادی پیشنهاد میکنیم.
درباره علی اکبر دهخدا
علی اکبر دهخدا در سال ۱۲۵۷ در تهران متولد شد. او ادیب، لغتشناس، سیاستمدار، شاعر، مؤلف و بنیانگذار لغتنامهٔ دهخدا بود. دهخدا جزو اولین فارغالتحصیلان مدرسهٔ سیاسی بود. طی این دوره با مبانی علوم جدید و زبان فرانسوی آشنا شد. معلم ادبیات فارسی آن مدرسه، «محمدحسین فروغی» بود و گاه تدریس ادبیات کلاس را بر عهدهٔ دهخدا میگذاشت. او مدتی را در وزارت امور خارجه مشغول به کار بود و به همین دلیل چندسالی در وین زندگی کرد و در آنجا آموختن زبان فرانسویاش را کامل کرد. همزمان با آغاز دوران مشروطیت به ایران بازگشت و نقش بسیار مهمی در پیشبردن اهداف جنبش مشروطه اجرا کرد. کمی بعد به روزنامهٔ صوراسرافیل پیوست و مقالات طنزی را با امضای «دخو» در آن به چاپ رساند. مجموع آن مقالات، کتاب «چرند و پرند» نام گرفته است. برخی از نوشتههای او چنان تند و صریح بود که بسیاری از طرفداران استبداد حکم به تکفیر او دادند. یکی دیگر از کارهای بزرگ و ارزشمند علیاکبر دهخدا، تألیف فرهنگنامهٔ ارزشمند دهخدا است که در آن لغات علمی، تاریخی، ادبی، جغرافیایی و طبی و معادلهای دقیق آنها همراه با شاهدهای بسیار آمده است. ریاست ادارهٔ لغتنامه تا پیش از آنکه به «محمد معین» واگذار شود، با دهخدا بود. کتاب «امثال و حکم» در چهار جلد، شامل۵۰ هزار امثال و حکم (ضربالمثل) و کلمات قصار و ابیات متفرقه، نوشتهٔ او است. مطالب این کتاب، بهترتیب الفبا تنظیم شده و ضربالمثلها شرح و تفسیر شده است. شرح دیوان بسیاری از شاعران بزرگ مانند منوچهری، حافظ، مسعود سعد سلمان و فرخی سیستانی از فعالیتهای دیگر این نویسنده و پژوهشگر ایرانی است. علی اکبر دهخدا در ۷ اسفند ۱۳۳۴ و در تهران، چشم از جهان فروبست.
بخشی از کتاب چرند و پرند
«بیست نفر سه شبانهروز هی نشستیم فکر کردیم که چه لقبی برای ایشان بگیریم چیزی به عقلمان نرسید. حالا از همه بدتر خوشسلیقه هم هستند. میگویند لقبی که برای من میگیرید باید بکر باشد یعنی پیش از من کس دیگر نگرفته باشد. از مستوفیها پرسیدم گفتند دیگر لقب بکر نیست. کتابهای لغت را باز کردیم. دیدیم در زبان فارسی، عربی، ترکی، فرنگی از الف تا یا یک کلمه نیست که اقلاً ده دفعه لقب نشده باشد. خوب حالا چه کنیم؟ یعنی خدا را خوش میآید این آدم همینطور بیلقب بماند؟
از آنجا که کارها باید راست بیاید. یک روز من در کمال اوقاتتلخی کتاب تاریخی که جلو دستم بود برداشتم که خودم را مشغول کنم. همین که کتاب را باز کردم در صفحهٔ دست راست سطر اول دیدم نوشته است: «از آن روز به بعد یونانیها به افیالتس، خائن گفتند و خونش را هدر کردند». ای لعنت به شما یونانیها! مگر افیالتس به شما چه کرده بود که شما او را خائن بگویید. مگر مهماننوازی در مذهب شما کفر بود. مگر به غریبپرستی شما اعتقاد نداشتید؟!!
خلاصه همین که این اسم را دیدم گفتم هیچ بهتر از این نیست که این اسم را برای جناب میرزا عبدالرزاقخان لقب بگیریم. چرا که هم بکر بود هم این دو نفر شباهت کامل به هم داشتند. این غریبنواز بود او هم بود. این مهمانپرست بود او هم بود. این میگفت اگر من این کار را نمیکردم دیگری میکرد او هم میگفت. تنها یک فرق در میانه بود که تکمههای سرداریِ افیالتس از چوب جنگلی وطن نبود. خوب نباشد. این جزئیات قابل ملاحظه نیست.»
حجم
۱۲۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۲۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
نظرات کاربران
اگر چرند و پرند را همه در مدارس خوانده بودیم بی شک اینگونه نبود روزگارمون