دانلود و خرید کتاب آذرک و جادوگر دریای ناپیدا مسلم ناصری
تصویر جلد کتاب آذرک و جادوگر دریای ناپیدا

کتاب آذرک و جادوگر دریای ناپیدا

معرفی کتاب آذرک و جادوگر دریای ناپیدا

کتاب الکترونیکی آذرک و جادوگر دریای ناپیدا جلد ششم از مجموعه داستان‌های آذرک است. مجموعه داستان‌های آذرک را مسلم ناصری نوشته و نشر افق آن‌ها را به چاپ رسانده است. هر جلد این مجموعه داستانی مستقل با ماجراجویی‌ها و چالش‌های خاص خود را دارد و به گونه‌ای طراحی شده‌ است که خوانندهٔ نوجوان را با جهانی پر از جادو و ماجراجویی همراه می‌کند.

درباره کتاب آذرک و جادوگر دریای ناپیدا

در داستان آذرک و جادوگر دریای ناپیدا، آذرک به دنبال دریایی می‌گردد که بر روی هیچ نقشه‌ای وجود ندارد. این سفر دریایی پر از موجودات عجیب و غریب و کشفیات جدید است که آذرک را به فهم عمیق‌تری از دنیای اطرافش می‌رساند.

آذرک شخصیت اصلی و قهرمان این مجموعه است که با ماجراجویی‌های فراوان و دنیایی پر از جادو روبه‌رو می‌شود. او شخصیتی کنجکاو، شجاع و دوست‌داشتنی است که به کشف حقیقت و حل مشکلات و کمک به بقیه علاقه دارد. آذرک برای خوانندگان جوان، الگویی از انعطاف‌پذیری و مقاومت در برابر سختی‌ها است و نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با هوشمندی و خلاقیت، موانع را پشت سر گذاشت.

در طول داستان‌ها، آذرک اغلب با شخصیت‌هایی از جادوگران گوناگون و موجودات خیالی مواجه می‌شود که هر کدام به نوعی به رشد شخصیت و توانایی‌های او کمک می‌کنند. این تعاملات علاوه‌بر اینکه آذرک را در موقعیت‌های جدید و چالش‌برانگیز قرار می‌دهند، به او درس‌هایی در مورد اهمیت اعتماد، دوستی و مسئولیت‌پذیری می‌آموزند.

داستان‌های آذرک همچنین پلی بین دنیای واقعی خوانندگان و دنیای خیالی داستان است. او نمایندهٔ نوجوانانی است که با وجود سن کم، قادر به انجام کارهای بزرگ و ارزشمندی هستند. در هر جلد، آذرک مهارت‌ها و توانایی‌های جدیدی را کشف می‌کند که به او کمک می‌کنند تا به هدف‌های بزرگ‌تر و مهم‌تری دست یابد. این داستان‌ها به خوانندگان نوجوان انگیزه می‌دهد تا رؤیاهای خود را دنبال کنند و آن‌‌ها را تشویق می‌کند تا در مواجهه با مشکلات، به خودشان اعتماد کنند و به آن‌ها به چشم فرصت‌هایی برای یادگیری نگاه کنند.

کتاب آذرک و جادوگر دریای ناپیدا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این مجموعه مناسب گروه سنی نوجوان است.

بخشی از کتاب آذرک و جادوگر دریای ناپیدا

«آرشاک که آرام و قرار نداشت، دور اتاق می‌چرخید و می‌دوید و ماشین‌بازی می‌کرد، اما آذرک هنوز گیج بود و در فکر حساب پس‌اندازی بود که پدربزرگ برایش باز کرده بود. حسابی که می‌دانست بی‌خود نیست. اسم دریا را که شنید، یاد جادوگری افتاد که پدربزرگ گفته بود در ساحل هفتم دریای ناپیدا گم شده. بیرون می‌رفت که مامان پرسید: «آذرک، تو ناراحت شدی؟»

آذرک چیزی نگفت. از پله‌های آهنی پایین رفت و کنار پنجرهٔ اتاق خالی پدربزرگ ایستاد. زیرلب گفت: «پدربزرگ، این‌بار برایم چه نقشه‌ای کشیده‌ای؟!»

آذرک شب خوابش نبرد. مدرسه هم تعطیل بود و نمی‌دانست چه‌کار کند. همه منتظر بودند ببیند که تلفن راست بوده یا نه. ظهر شنبه بود که پدر با یک بسته شیرینی آمد. خندان و خوشحال بود.

ــ باور نمی‌کردم، تا این‌که با همین دوتا چشم‌های خودم دیدم که داشتند اسم آذرک را روی پارچه می‌نوشتند تا سر در بانک آویزان کنند. دختر من یک ماشین سمند برنده شده! رئیس بانک می‌گفت که تا چند روز دیگر سوئیچش را می‌دهند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۵۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان