کتاب دیوید کاپرفیلد (متن کوتاه شده)
معرفی کتاب دیوید کاپرفیلد (متن کوتاه شده)
کتاب دیوید کاپرفیلد (متن کوتاه شده) نوشتهٔ چارلز دیکنز و ترجمهٔ محسن سلیمانی است. نشر افق این خلاصه را منتشر کرده است. این رمان در سال ۱۸۵۰ و در دوران اوج پختگی آثار هنری نویسندهاش نوشته شده است.
درباره کتاب دیوید کاپرفیلد (متن کوتاه شده)
چارلز دیکنز در کتاب محبوب خود، دیوید کاپرفیلد ماجرای زندگی کسی را نوشته است که شخصیت محبوب او میان همهٔ کتابهایش است. بسیاری از وقایع کتاب را از زندگی خودش الهام گرفته است و کتاب از جهات بسیاری به یک اتوبیوگرافی شباهت دارد. دیوید کاپرفیلد شش ماه بعد از مرگ پدرش به دنیا میآید؛ با این حال تا هفتسالگی زندگی آرام و خوشی را در کنار مادر و خدمتکارشان به سر میبرد. وقتی به هفتسالگی میرسد مادرش با «ادروارد موردستون» ازدواج میکند. این ازدواج نحسی را به زندگی او میآورد و ماجراهای کتاب را رقم میزند. موردستون برای آنکه از شر دیوید خلاص شود او را نزد خانوادهٔ خدمتکارشان میفرستد. این سرآغاز سفرهای دیوید کاپرفیلد است. داستانهای دیوید و درگیریهای او با پدرخواندهاش افتو خیزهای بسیاری را با خود به همراه دارد. کتاب حاضر خلاصهٔ این رمان را در بر گرفته مناسب است.
کتاب دیوید کاپرفیلد (متن کوتاه شده) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به خواندن خلاصهٔ داستانهای کلاسیک و مشهور دنیا علاقهمند هستید، از خواندن کتاب حاضر لذت میبرید.
درباره چارلز دیکنز
«چارلز جان هوفام دیکنز» در ۷ فوریهٔ ۱۸۱۲ متولد شد. از کودکی مجبور بود در کارخانه کار کند. پدرش که قادر نبود بدهیهایش را پرداخت کند، زندانی شده بود. وقتی دوران حبس پدر تمام شد، چارلز دیکنز به تحصیلاتش ادامه داد؛ سپس کارمند دفتر یک وکیل و بعد گزارشگر روزنامه شد. کتابهای مشهور او «نیکلاس نیکلبی»، «سرود کریسمس»، «دیوید کاپرفیلد»، «آرزوهای بزرگ»، «الیور توئیست» و «داستان دو شهر» است. از کتابهای او تابهحال اقتباسهای سینمایی و تئاتری بسیاری صورت گرفته است. جیمز جویس (نویسندهٔ مشهور)، چارلز دیکنز را پس از شکسپیر تأثیرگذارترین نویسندهٔ انگلیسیزبان میداند. دیکنز در ۹ ژوئن ۱۸۷۰ بهطور ناگهانی و بر اثر سکتهٔ قلبی از دنیا رفت. مزار او اکنون در کلیسای وستمینیستر در بخش ویژهٔ نویسندگان معروف به «کنج شاعران» در لندن جای دارد. خانهای که دیکنز برای مدتی در آن زندگی میکرد، حالا تبدیل به موزهای دربارهٔ زندگی او شده است. «دیوید لین» اولین فیلمسازی بود که بهسراغ آثار چارلز دیکنز رفت و در برگردان دو اثر او (آرزوهای بزرگ و اولیور توئیست) توانست دو فیلم فراموشنشدنی به تاریخ سینما هدیه کند.
بخشی از کتاب دیوید کاپرفیلد (متن کوتاه شده)
«من هم اولین یکشنبهای که از راه رسید، فوری به دیدنش به زندان رفتم. ولی جلو زندان که رسیدم مجبور شدم راه را بپرسم، چون معلوم شد بعد از گذشتن از آن ساختمان به ساختمانِ دیگری و بعد هم به حیاط میرسم و بعد از گذشتن از حیاط تازه زندانبان را میبینم. اما بالاخره آقای میکابر را دیدم که دم در بزرگ زندان منتظرم بود. آقای میکابر مرا به اتاقی برد که محل زندانش بود و با هم یک دل سیر گریه کردیم! بعد به من گفت از سرنوشتش عبرت بگیرم و یادم باشد که اگر کسی سالی بیست پوند درآمد داشت و نوزده پوند و نوزده شیلینگ و شش پنی خرج کرد، در زندگی خوشبخت میشود ولی اگر بیست و یک پوند خرج کرد بدبخت میشود. اما عجیب اینکه بعدش یک شیلینگ برای خریدِ نوشابه از من قرض کرد و یک حواله به امضای خانم میکابر به من داد و دوباره شاد و خوشحال شد!
نمیدانم بالاخره چهطوری اسباب اثاثیهٔ خانوادهٔ میکابر فروخته شد. اما غیر از تختها، چند صندلی و میز آشپزخانه، همه چیزشان به فروش رفت و ما دیگر فقط در دو اتاق پذیرایی خالی زندگی میکردیم. سرانجام بعد از مدتی خانم میکابر تصمیم گرفت که خودش هم با بچههایش به اتاقِ آقای میکابر در زندان اسبابکشی کند! به همین جهت من کلید خانه را برای صاحبخانهٔ اصلی بردم و او هم البته خیلی خوشحال شد! بعد خودم تنها رفتم و اتاقکی را که دیوار به دیوار زندان بود، اجاره کردم. چون میخواستم در همسایگی آقای میکابر باشم. آخر واقعا به آنها عادت کرده بودم.
در این مدت، وضع فلاکتبار من در کارخانهٔ مردستون و گرینبی مثل قبل بود. فقط باید بگویم که خوشبختانه با هیچکدام از بچههای کارخانه دوست و همصحبت نشده بودم. تنها تغییری که در وضع من ایجاد شد، این بود که سر ووضعم کثیفتر و لباسهایم پاره پورهتر شده بود. از طرف دیگر بار مسئولیت مواظبت از خانوادهٔ میکابر هم تا اندازهٔ زیادی از دوشم برداشته شد، چون چند نفر از خویشاوندان و دوستانشان به آنها در زندان کمک میکردند و زندگیشان در زندان بهتر از موقعی بود که بیرون از زندان بودند!»
حجم
۲۵۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۵۳ صفحه
حجم
۲۵۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۵۳ صفحه