کتاب نقش های رنگ رنگ
معرفی کتاب نقش های رنگ رنگ
کتاب نقش های رنگ رنگ، گزیده شعر معاصر ایران؛ است که با انتخاب علیرضا قزوه، محمدجواد آسمان و مصطفی علیپور و ترجمه احمد شهریار و به صورت دوزبانه در انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
درباره کتاب نقش های رنگ رنگ
کتاب نقش های رنگ رنگ، در بر دارنده ترجمه به زبان اردو از اشعار برگزیده بیش از هشتاد شاعر معاصر ایرانی است. در شعرهای این کتاب، از اشعار نیما یوشیج که شعر نو را بنیان نهاد تا شاعران جوان نسل امروز، دیده میشود. احمد شهریار اشعار را به زبان اردو ترجمه کرده است و پروفسور افتخار عارف که یکی از برجسته ترین شاعران اردو زبان است، کار ویرایش ادبی اشعار را بر عهده گرفته است.
پروفسور افتخار عارف که در حال حاضر ریاست موسسه فرهنگی اکو را بر عهده دارد، مقدمهای برای این اثر نوشته است که دلایل و اهمیت انتخاب اشعار از شعر شاعران فارسی زبان را برای مخاطبانش روشن میکند. این مقدمه نیز به زبان اردو ترجمه شده است.
زبان اُردو (اُردُو یا لشکری) یکی از زبانهای شاخه هندوآریایی است که بیشتر در جنوب آسیا گفتگو میشود. در پاکستان اردو زبان ملی و رسمی است و در هند و برخی از ایالتهای نیز به رسمیت شناخته شده است.
زبان اردو و فارسی از جمله نزدیکترین زبانها به یکدیگر به شمار میروند. اردو را به عنوان گونه معیار فارسی شده زبان هندوستانی میشناسند. چراکه اردو و هندی دارای پایه واژگان مشترک هندوآریایی و همانندیهای واجی و نحوی بسیار هستند. از همین رو است که در گفتار و محاوره برای یکدیگر قابل درک هستند.
زبان اردوی رسمی واژگان ادبی و فنی و برخی ساختارهای دستوری ساده را از فارسی میگیرد. علاوه بر این، بیش از نیمی از واژگان (بهطور مستقیم یا غیرمستقیم) و بخش عمده دستور زبان و الفبا و شعر خود را از زبان پارسی گرفتهاست.
کتاب نقش های رنگ رنگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب نقش های رنگ رنگ را به تمام علاقهمندان به شعر معاصر ایرانی و دوستداران و پژوهشگران ادبیات عامیانه و محلی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نقش های رنگ رنگ
آی آدمها!
آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!
یک نفر در آب دارد میسپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم میزند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که میدانید
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
ّ تا توانایی بهتر را پدید آرید
آن زمان که تنگ میبندید
بر کمرهاتان کمربند
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد میکند بیهوده جان قربان
آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید!
نان به سفره، جامهتان بر تن
یک نفر در آب میخواند شما را
موج سنگین را به دست خسته میکوبد
باز میدارد دهان با چشم از وحشت دریده
سایههاتان را ز راه دور دیده
آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بیتابیاش افزون
میکند زین آبها بیرون
گاه سر، گه پا
آی آدمها!
او ز راه دور، این کهنه جهان را باز میپاید
میزند فریاد و امید کمک دارد
آی آدمها که روی ساحل آرام، در کار تماشایید!
موج میکوبد به روی ساحل خاموش
پخش میگردد چنان مستی بهجایافتاده، بس مدهوش
میرود نعرهزنان، وین بانگ باز از دور میآید:
آی آدمها...
و صدای باد، هر دم دل گزاتر
در صدای باد، بانگ او رساتر
از میان آبهای دور و نزدیک
باز در گوش این نداها
آی آدمها..
***
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۹۲ صفحه
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۹۲ صفحه