
کتاب دست روی شانه
معرفی کتاب دست روی شانه
کتاب دست روی شانه نوشتهٔ یوریک کریم مسیحی است. نشر بیدگل این کتاب را منتشر کرده است. این اثر دربردارندهٔ ۴۰ جستار در باب ۵۶ عکس از عکاسان ایرانی است. نویسنده در این اثر لحن هر جستار را بر اساس عکس موردنظر برگزیده است. موضوع اصلی عکسهای این کتاب «زنان» هستند. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دست روی شانه
کتاب دست روی شانه شامل مجموعهای از جستارهاست. جستار (Essay) نوعی نوشتهٔ کوتاه است که در آن نویسنده به بررسی یک موضوع خاص میپردازد و دیدگاهها، نظرات و تحلیلهای خود را ارائه میکند. جستارها معمولاً غیرداستانی هستند و میتوانند در موضوعات مختلفی از جمله ادبیات، فلسفه، تاریخ، علوم اجتماعی و غیره نوشته شوند. جستار و مقاله هر دو نوعی نوشتهٔ غیرداستانی هستند، اما تفاوتهایی نیز با هم دارند. جستار معمولاً کوتاهتر از مقاله است و بیشتر بر دیدگاههای شخصی نویسنده تمرکز میکند. مقاله معمولاً رسمیتر و علمیتر از جستار است و بر ارائهٔ اطلاعات و شواهد تأکید دارد. در این مجموعه جستار، نویسنده از روشی نو برای نوشتن استفاده کرده است. او از پیش هیچ الگوی مشخصی نداشته و نمیخواسته داشته باشد. بلکه، هر جستار، روش نگارش خود را از دل عکس مورد نظر بیرون کشیده است. این روش، اگرچه شباهتهایی بین جستارها ایجاد میکرد، اما درنهایت، هر جستار را به بازتابی از دنیای درونی همان عکس تبدیل میکرد. نویسنده معتقد است که عکسها، مانند موسیقی، هر کدام دارای لحن و آهنگی مخصوص به خود هستند. این موسیقی، که گاهی فریاد، گاهی نجوا و گاهی سکوت است، تعیینکنندهٔ نوع نگاه، اندیشه و نگارش دربارهٔ عکس است. برای نویسنده، هر عکس دارای ارزش و ویژگیهای منحصربهفرد خود است. اما عکسهایی با عکاسان ایرانی، به دلیل پیوندهای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی عمیق نویسنده با سوژههای آنها، جایگاه ویژهای دارند. این پیوندها، احساسی را در نویسنده برمیانگیزند که برای خلق اثرش به آن نیاز دارد. عکسهای انتخابشده در این کتاب، لزوماً عکسهای مشهور یا برجسته تاریخ عکاسی ایران نیستند و عکسهایی هستند که به نویسنده فرصت تأمل در جنبههای عکاسانه و دنیای درونی خود را میدهند. این عکسها، میتوانند بازتابی از زندگی ما و اطرافیانمان باشند. نویسنده در جلدهای بعدی نیز به همین شیوه عمل خواهد کرد و عکسهایی را انتخاب میکند که لزوماً مشهور یا برگزیده نیستند. او معتقد است که عکسهای گمنام و کمتر دیدهشده، بهویژه عکسهایی که در دوران ابتدایی عکاسی خلق شدهاند، نیز ارزش تأمل و اندیشیدن دارند. بسیاری از این عکسها، با وجود گمنامی عکاسانشان، از نظر کیفیت و محتوا، چیزی از آثار مشهور کم ندارند.
۴۰ جستار گردآوریشده در این اثر، برای ۵۶ عکس نوشته شدهاند. از جمله عکاسانی که آثارشان در این کتاب آورده شده، میتوان به «میناس پاتْگِرهانیان»، «احمد عالی»، «حبیب فرشباف»، «کاوه گلستان»، «نصرالله کسرائیان»، «بهرام محمدیفرد»، «مریم زندی»، «سارا ساسانی»، «نیوشا توکلیان»، «زهرا استادزاده»، «تهمینه منزوی» اشاره کرد. اشتراک عکسهای گردآوریشده در این کتاب در این است که همگی به زنان و زنانگی اشاره دارند.
چرا باید کتاب دست روی شانه را بخوانیم؟
از دل عکسها میتوان به تاریخ و گذشته دست پیدا کرد. عکسها گرچه تنها یک لحظه را ثبت میکنند، اما هر عنصری در هر عکس میتواند گویای وضعیتهای مختلف و ابعاد مختلف زندگی اجتماعی باشد. مطالعهٔ این اثر، متفاوتدیدن را به ما یادآوری میکند. نویسنده در این برای هر عکس یا مجموعهعکس جستاری نوشته و امکان دسترسی به جهان و زمانهٔ عکس را به وجود آورده است. در این میان میتوانید از دیدن عکسهای عکاسان مشهور و یا عکاسانی حرفهای با شهرت کمتر از لذت بصری هم بهرهمند شوید.
خواندن کتاب دست روی شانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
اگر میخواهید دیدن عکسها و خواندن جستارهایی در باب عکسها را همزمان تجربه کنید، از خواندن این اثر لذت خواهید برد.
درباره یوریک کریم مسیحی
یوریک کریم مسیحی، متولد سال ۱۳۴۳، از دوران نوجوانی به هنر علاقهمند شد. او که در این دوران با سؤالات عمیقی دستوپنجه نرم میکرد، هنر را بهعنوان راهی برای پاسخ به پرسشهای خود انتخاب کرد. او در سال ۱۳۹۶ اولین نمایشگاه انفرادی عکس خود را برگزار کرد. از آثار او در زمینهٔ عکاسی میتوان به کتابهای «نگاهم کن، خیالم کن!»، «عکس و دیدن عکس»، «شب سپیده میزند باری دیگر»، مقدمهٔ کتاب «پشت صحنه سینمای ایران» و «اول شخص مفرد» اشاره کرد. او در زمینهٔ داستاننویسی هم فعالیت دارد و کتابهای داستانی «طبقهٔ همکف»، «نَفَس عمیق» و «صد میدان» را نگاشته است. او در اسفند ۱۳۹۳ موفق به دریافت گواهینامهٔ درجه دو (معادل کارشناسی ارشد) از شورای عالی انقلاب فرهنگی شد.
بخشی از کتاب دست روی شانه
«همهٔ پدیدههای جهان هستی ظاهری دارند و باطنی، بیرونی و درونی، بیرونهایی و درونهایی. ظواهر پدیدهها در پدیدههای همگون و همسان میتوانند خیلی از هم متفاوت باشند، چنان که نشود آن دو را به هم مربوط کرد. نقاشیِ مادرِ جامانده یا جاگذاشتهشده در عکسِ آلک سوت (عکس ۳-۲۸)، اگرچه در ظاهر تفاوتِ بسیار دارد با عکسِ مادرِ طاقچهنشین در رنگ و کیفیت و اقلیم و دوره و کیفیتِ تصویری و عناصر عکاسانهشان، اما در بطن یکیاند، یکی در معاملهای که با دو مادر شده است. مانده و رانده و فراموش شده.
خانه به نظر خانهای قدیمی اما تروتمیز میرسد. این تمیزی، این سفیدیِ کدر و گرفته، این کَلانتَرَکهای تازه از گچکاریِ عیبدار، و سیمِ رنگمالیشدهٔ برقی که با میخهای کجوکوجِ دستدومی ناشیانه بند کردهاند، خبر از نونَوار کردنِ خانهٔ کهنه میدهد. خانه نو شده تا معتبر شود و مناسبِ مقیمانِ تازهاش، اما عکسِ مادر میگوید که بعضیها ارزش و اعتبارشان، جلوه و کیفیت و ماندگاریشان به کهنه بودنشان است. این همنشینیِ کهنه با نو از آن رو دلزننده است که همخوان نیست و این ناهمخوانیْ عکسِ مادر را نامناسبِ آنجا کرده است. عکسِ کفِدستیِ زنی از دیر و دور در قابی بیتناسب، با سگکهایی زیاده بزرگ (عکس ۴-۲۸)، که باید سرِ طاقچهای دَمِ دست و جلوچشم باشد، آن بالاست دور از دست و بیرون از چشم، جایی میانِ دو شبهستونی محصورکننده که کنارههای قالیچهای را تداعی میکنند، مَرغزاری خشک، جولانگاهِ شیری اینک خُرد، قالیچهای بینقشورنگ که مادر شایسته بود مجالش میدادند از کران تا کرانِ آن را برود و منقوش و زیبایش کند و مهتریِ خود را دارد، و بایسته بود اهلِ خانه بِوَقت این کار را بکنند. کارها را بِوقَت باید کرد.»
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه