دانلود و خرید کتاب سرخی تو از من سپیده شاملو
تصویر جلد کتاب سرخی تو از من

کتاب سرخی تو از من

نویسنده:سپیده شاملو
انتشارات:نشر مرکز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سرخی تو از من

کتاب سرخی تو از من نوشته‌ٔ سپیده شاملو است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. اگر کتاب «انگار گفته بودی لیلی» را دوست داشتید، این کتاب را هم بخوانید.

درباره کتاب سرخی تو از من

کتاب سرخی تو از من ماجرای زندگی سه زن است که هر کدام مشکلات خاص خود را دارند.

لیلا روان‌شناسی است که تعداد زیادی از بیماران او زنانی هستند که تن‌فروشی می‌کنند یا در کودکی به آن‌ها تجاوز شده است

نگار نیز به‌تازگی از شوهرش جدا شده و به‌سختی اجازهٔ ملاقات با فرزندش، فرهاد را پیدا می‌کند. نگار در پرورشگاه بزرگ شده و مشکل بزرگی را با خود یدک می‌کشد.

فرزانه نیز یکی از بیماران لیلاست که اقدام به خودکشی می‌کند اما نجات پیدا می‌کند.

لیلا و نگار سر راه هم قرار می‌گیرند و در این بین، فرزانه، متین و... هم داستان را به سمت‌وسوی دیگر می‌برند.

کتاب سرخی تو از من داستان این زنان رنج‌دیده و مردانی است که آن‌ها را درک نمی‌کنند.

از این کتابْ هیئت داوران جایزهٔ ادبی روزی روزگاری (سال ۱۳۸۶) و پنجمین دورهٔ جایزهٔ ادبی اصفهان (سال ۱۳۸۶) تقدیر کرده‌اند.

خواندن کتاب سرخی تو از من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌های ایرانی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب سرخی تو از من

«نگار می‌خواهد سفرهٔ هفت سین بچیند. تَق. صدا از اتاق خواب می‌آید. می‌رود توی اتاق خواب و پرده را می‌زند کنار. شیشهٔ پنجره از بالا تا پایین ترک خورده. خطی صاف و اریب از گوشهٔ سمت راست بالا تا گوشهٔ سمت چپ پایین. نگاهی می‌اندازد به کوچه. هیچ‌کس توی کوچه نیست. خانهٔ نگار توی کوچه‌ای است مشرف به اتوبان و کج. ماشینها به سرعت می‌گذرند. نگار دست می‌کشد به تَرَک شیشه. برجسته نیست. انگار از تو ترک خورده باشد. پرده را کیپ می‌کند و برمی‌گردد توی سالن. رومیزی‌های سیاه و سبزش را نگاه می‌کند. نه. سیاه رنگ خانم‌های شیک است. رومیزی سبز را پهن می‌کند روی میز. هفت سین سرخ او روی سبز حسابی جلوه خواهد کرد. در کابینت را باز می‌کند. یعنی شیشه چرا شکست؟ روی پاشنه قدبلندی می‌کند، وقتی ظرف‌ها را می‌چیده، کابینت‌ها را دستمال نکشیده. بس که طول کشید آمدن توی این خانه و بعد هم کاغذ دیواری کردن و تمیز کردنش. به لیوان‌های سرخ پایه‌بلند نگاه می‌کند. می‌شمرد، چهار تا مانده. یکی برای سماق، یکی برای سرکه، یکی برای سکه، یکی برای... باقی هفت سین چی بود؟ دو لیوان دیگر کی شکسته بودند؟ تلفن زنگ می‌زند. زنگ تلفن شده بلای جانش. جز بهروز، بهروز؟ شوهر سابقش؟ پدر فرهاد؟ پدر؟ چی باید صداش کند؟ هرچی. به هرحال جز او که کسی شمارهٔ نگار را ندارد. او هم که تا حالا به او تلفن نزده. تا حالا؟ مگر همه‌اش چند وقت است آمده اینجا؟ چرا نمی‌تواند مقاومت کند؟ چرا همیشه گوشی را برمی‌دارد؟ که سراغ مستأجر قبلی را از او بگیرند و کنف شود؟ شانه بالا می‌اندازد و با دست چروک‌های رومیزی را صاف می‌کند. زنگ تلفن قطع نمی‌شود. شاید هم بهروز باشد. یعنی فرهاد چیزیش شده؟ نه. امشب می‌رود و می‌بیند که سالم و خوشحال بالا و پایین می‌پرد.»

کاربر ۲۷۹۰۴۶۴
۱۴۰۲/۰۷/۰۴

بی سرو ته و نثر خیلی ضعیف

Tannaz Forouhar
۱۴۰۲/۰۶/۲۲

من سال ها پیش این کتاب رو خوندم و به معنای واقعی کلمه دوستش داشتم.

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۸۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

حجم

۱۸۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان