کتاب خشم و هیاهو
معرفی کتاب خشم و هیاهو
کتاب خشم و هیاهو نوشتهٔ ویلیام فاکنر و ترجمهٔ بهمن شعله ور است. انتشارات علمی و فرهنگی این رمان آمریکایی را منتشر کرده است.
درباره کتاب خشم و هیاهو
کتاب خشم و هیاهو برابر با یک رمان آمریکایی و دربارهٔ فروپاشی خانوادهٔ «کامپسون» است. این کتاب در چهار فصل به زندگی این خانواده پرداخته و هر فصل راوی متفاوتی دارد که مسائل و اتفاقات را شرح داده است. آقای کامپسون پدر خانواده و یک مزرعهدار بزرگ است. همسر آقای کامپسون به نام «کارولین» بههمراه چهار فرزندشان در مزرعه کنار پدرشان زندگی میکنند. «کونتین» پسری بااستعداد و حساس است. «بنجامین» پسر دیگر خانواده درگیر اختلال عقبماندگی ذهنی است و توان حرفزدن ندارد. «جیسون» پسر دیگر کامپسونها بسیار خودخواه و خسیس است و «کدی» تکدختر خانواده که بهگفتهٔ نویسنده، قهرمان اصلی کتاب است پیش از ازدواج، باردار شده و این اتفاق حوادث داستان را پیش میبرد. فصل اول کتاب از زبان بنجامین است. بخش دوم از زبان کونتین، پسر بزرگ خانواده است. بخش سوم که زبانی ساده دارد روایت جیسون است. بخش چهارم کتاب از نگاه خدمتکار رنگینپوست اما با زاویهدید دانای کل روایت میشود.
خواندن کتاب خشم و هیاهو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره ویلیام فاکنر
ویلیام فاکنر با نام کامل «ویلیام کاتبرت فاکنر» در سال ۱۸۹۷ میلادی در نیو آلبانی در میسیسیپی به دنیا آمد. بهدلیل وزن کم و قد کوتاه در ارتش ایالات متحده پذیرفته نشد، اما بهعنوان دانشجوی دانشگاه افسری در یگان پرواز سلطنتی در تورنتوی کانادا نامنویسی کرد و در ۲ دسامبر ۱۹۱۸ بهعنوان افتخاری ستوان دومی نایل شد. پس از آنکه از دانشگاه میسیسیپی انصراف داد، همراه دوستش با یک کشتی باربری به ایتالیا رفت و از آنجا پای پیاده رهسپار آلمان و فرانسه شد. فاکنر یکی از مهمترین نویسندگان ادبیات آمریکا و بهویژه ادبیات جنوب آمریکا است. شهرت او بهدلیل سبک تجربی و توجه دقیقش به شیوهٔ بیان و آهنگ نوشتار است. اغلب داستانهای او عاطفی، ظریف و پیچیده هستند. شخصیتهای اصلی داستانهای او را بردههای آزادشده یا اعقاب بردهها، سفیدپوستان تهیدست و جنوبیهای طبقهٔ کارگر تشکیل میدهند. این نویسندهٔ نامآشنا در سال ۱۹۴۹ میلادی موفق به دریافت جایزهٔ نوبل ادبیات شد. از جمله مهمترین آثار این نویسنده که به پارسی ترجمه شدهاند، باید به «گوربهگور»، «برخیز ای موسی»، «حریم»، «خشم و هیاهو»، «داستانهای یوکناپاتافا»، «یک گل سرخ برای امیلی»، «تسخیرناپذیر»، «روشنایی ماه اوت»، «اسبهای خالدار»، «حرامیان»، «گنجنامه»، «جنگل بزرگ»، «اسبها و آدمها»، «سرخپوست میرود» و «آن خورشید شامگاهی» اشاره کرد. ویلیام فاکنر در ژوئیهٔ ۱۹۶۲، ۳ هفته پس از آنکه از اسب افتاد، بر اثر سکتهٔ قلبی در بیهالیا در میسیسیپی درگذشت.
بخشی از کتاب خشم و هیاهو
«سرد و یخزده، روز دمید. دیوار متحرکی از نور خاکستری که از شمال شرقی میآمد و به جای آنکه آهسته به رطوبت بدل شود، گویی از هم میگسیخت و به ذرات ریز و زهرآلود تجزیه میشد، مانند غبار که وقتی دیلسی در کلبه را باز کرد و ظاهر شد، از جوانب مثل سوزن در گوشش فرومیرفت و مادهای بر پوست مینشاند که بیش از آنکه رطوبت باشد، به روغن رقیقی شباهت داشت که خوب نبسته باشد. دیلسی کلاه حصیری سیاه شقورقی روی عمامهاش به سر گذاشته بود و رودوشی مخمل حناییرنگی با حاشیهای از خز مندرسی که معلوم نبود مال چه حیوانی است، روی پیراهن ابریشمی ارغوانیرنگش به تن داشت. و با صورت پرشیار و چالهافتادهاش که رو به هوا گرفته بود و دست لاغری که کف آن مثل شکم ماهی شل بود، کمی دم در ایستاد. بعد، رودوشی را کنار زد و سینهٔ پیراهنش را امتحان کرد. پیراهن از روی شانههای استخوانیاش پایین میافتاد. از روی پستانهای افتادهاش رد میشد. بعد، روی شکمش تنگ میشد و دوباره میافتاد و کمی بالاتر از دامنهایش پف میکرد. دامنهایی به رنگهای پرشکوه و پابهمرگ که او همچنانکه بهار و روزهای گرم میرسید، آنها را لایه به لایه از تن بیرون میکرد. او زمانی زن تنومندی بود. ولی حالا استخوانبندیاش به جا مانده بود که پوستی پلاسیده آن را شل در میان گرفته بود، پوستی که روی شکمش که گویی استسقا داشت، دوباره تنگ میشد. انگار عضله و بافت، شهامت یا استقامت بودند و روزها و سالها، آنها را آنقدر خورده بودند که تنها استخوانبندی سرسخت به جا مانده بود که چون ویرانهٔ بنایی یا نشانهای بالای رودههای خوابآلود و نفوذناپذیر برپا بود و بالای آن، صورت رمبیدهاش بود که استخوانهای آن گویی بیرون از گوشت قرار داشت، با حالتی که تسلیم و رضا و درعینحال، سرخوردگی آمیخته به حیرت کودکانه در آن خوانده میشد، به جانب روز پرشوروشر بلند شده بود. تا اینکه او برگشت و دوباره داخل خانه شد و در را بست.»
حجم
۳۸۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۳۵ صفحه
حجم
۳۸۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۳۵ صفحه