کتاب آرتمیس فاول و عقده آتلانتیس
معرفی کتاب آرتمیس فاول و عقده آتلانتیس
کتاب آرتمیس فاول و عقده آتلانتیس نوشتهٔ اوئن کالفر و ترجمهٔ شیدا رنجبر است. نشر افق این کتاب ایرلندی را روانهٔ بازار کرده است. این رمان حاوی جلد هفتم از مجموعهٔ «آرتمیس فاول» و برای نوجوانان است.
درباره کتاب آرتمیس فاول و عقده آتلانتیس
کتاب آرتمیس فاول و عقده آتلانتیس (جلد هفتم) که رمانی برای نوجوانان است، ۹ فصل دارد. داستان چیست؟ «آرتمیس فاول» نوجوانی نابغه از خانوادهای ثروتمند است که از تحقق آرزوهایش لذت میبرد. شخصیت او بیانگر خودشیفتگی، خودپسندی و برتریطلبی است و نقطهٔ ضعف او عواطفش در قبال والدینش است. «باتلر»، محافظ و مستخدم باوفای او است که پدرش نیز در استخدام فاولها بوده است. بسیاری از دیگر شخصیتها، موجوداتی فراطبیعی و متعلق به دنیای اجنه هستند. داستان، تلفیقی است از تکنولوژی مدرن و افسانههای پریان و نویسنده در پی اثبات آن است که یک انسان خردمند و باهوش میتواند بسیار کاراتر از فناوری پیشرفته باشد. اتحاد میان آرتمیس با قوم خاص، اجنههای زیرزمینی، بنا به مصالح هر دو قوم است و درعینحال آرتمیس که همواره در پی منافع خود است نیز در خلال ماجراهای این کتاب تغییرات مثبتی در شخصیتش پدید میآید و منافع جامعه را بر منفعت خود مقدم میداند. آرتمیس، ۱۲ساله و لاغر با موهای مشکلی و چهرهای رنگپریده است. او در این جلد پس از پشت سر گذاشتن درگیریهای بسیار، توانسته با گروهی از جنها، ارتباطی صلحآمیز برقرار کند. او از نوجوانی شرور به فردی پخته و آرام تبدیل شده است، اما یک مشکل وجود دارد و اینکه به یک نوع بیماری مبتلا شده که در اثر استفادهٔ زیادِ او از جادو، بروز یافته و نیرویش را برای مبارزات مهم بعدی کاهش میدهد.
خواندن کتاب آرتمیس فاول و عقده آتلانتیس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آرتمیس فاول و عقده آتلانتیس
«ترنبال روت، لیونور کارسبای را در جزیرهٔ دورافتادهای در هاوایی به نام لِهوا در تابستان ۱۹۳۸ ملاقات کرد. لیونور آنجا بود چون با هواپیمای لاک خید اِلِکترایش مجبور به فرودی اضطراری در شیب شمالی برآمدگی آتشفشانی جزیره شده بود و بعد هواپیمایش لیز خورده و در کانال طبیعی کیهول افتاده بود که مثل تونلی درست از وسط جزیره میگذشت. ترنبال آنجا بود چون میخواست زمستان را در جزیرهای تقریباً غیرمسکونی بگذراند و همینطور که موسیقی جاز گوش میدهد و نوشیدنی میخورد، نقشهٔ سرقت بعدیاش را بکشد.
زوج کاملاً غیرمتعارفی بودند ولی اولین ملاقاتشان در آنجور موقعیتهای غیرعادی و افراطگونه بهوقوع پیوست که باعث میشد ضربان قلب دو طرف تندتر شود و فکر کنند عاشق هم هستند.
لیونور کارسبای آدمیزادی از نسل سرخپوستان مانهتان و یکی از اعضای بنیانگذار نود و نه بود ـ سازمان هوانوردی زنانه ـ که اولین مسئولش اِملیا ئیهارت، اولین زن خلبان دنیا بود. وقتی ئیهارت در اقیانوس اطلس گم میشود، لیونور کارسبای قسم میخورد که خودش سفر نیمهتمامی را که دوست و قهرمان زندگیاش املیا شروع کرده بود، تمام کند.
لیونور در آپریل ۱۹۳۸ با یک افسر هوانورد و باک بنزینی بزرگتر از حد معمول از کالیفرنیا حرکت میکند، شش هفته بعد به کیهول میرسد و هر دوی اینها را در برآمدگی هلالی شکل و بیرحم لِهوا از دست میدهد. خودش هم معجزه میشود که زنده میماند، درواقع کابین خلبان حبابی شکل لاکخید بود که بهطرز عجیب و غیر باوری حفظش میکند.»
حجم
۲۸۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
حجم
۲۸۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه