دانلود و خرید کتاب رامونا و پدرش بورلی کلی یری ترجمه پروین علی پور
تصویر جلد کتاب رامونا و پدرش

کتاب رامونا و پدرش

معرفی کتاب رامونا و پدرش

کتاب رامونا و پدرش نوشتهٔ بورلی کلی یری و ترجمهٔ پروین علی پور و ویراستهٔ مژگان کلهر است. نشر افق این رمان کودک را منتشر کرده است. این رمان از مجموعهٔ «کتاب‌های فندق» این نشر است.

درباره کتاب رامونا و پدرش

کتاب رامونا و پدرش که با تصویرسازی‌های «آلن تایگرین» منتشر شده، روایتی از اتفاقی نو در زندگی «رامونا» است. او در این داستان سعی دارد به حل مشکلات آدم‌بزرگ‌ها کمک کند. پدر رامونا به‌تازگی شغلش را از دست داده و کل خانواده‌ٔ رامونا دچار بحران شده‌اند. همه نگران و مضطرب هستند و این اتفاق برای رامونا به‌هیچ‌وجه خوشایند نیست. او چه تصمیمی می‌گیرد؟ بخوانید تا بدانید. بورلی کلی یری این رمان کودک را در هفت فصل نگاشته است. عنوان این فصل‌ها عبارت است از «روزِ حقوق‌گرفتن»، «رامونا و یک میلیون دلار»، «فانوس کدوحلوایی»، «تلاش رامونا برای نجات»، «انشای بئاتریس»، «لباس گوسفندی» و «رامونا و سه پیشگو».

خواندن کتاب رامونا و پدرش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ کودکانی که به خواندن رمان علاقه دارند، پیشنهاد می‌کنیم.

درباره پروین علی پور

پروین علی پور (متولد ۱۳۲۵ در شهسوار) مترجم آثار کودک و نوجوان است و از پیشگامان این حوزه در ایران به شمار می‌آید. کتاب «چه‌جوری می‌شود بال شکسته‌ای را درمان کرد» با ترجمهٔ او به‌عنوان کتاب برتر کودک و نوجوان معرفی شد. او کارشناس‌ارشد روان‌شناسی است و به‌دلیل علاقه‌اش به ادبیات، سال‌ها به‌عنوان دبیر ادبیات به بچه‌ها تدریس کرده و حدود شش سال با سمت تهیه‌کننده در تلویزیون مشغول به کار بوده است. علی‌پور چندین جایزه از شورای کتاب کودک دریافت کرده است. او نویسندهٔ برگزیدهٔ شانزدهمین دورهٔ کتاب فصل در بخش کودک و نوجوان، برندهٔ دیپلم افتخار «IBBY»، جشنوارهٔ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کتاب سال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است. او بیش از ۹۰ اثر از جمله تألیف و ترجمه منتشر کرده است. «به کجا چنین شتابان؟!» از آثار تألیفی و «من ساکتم؛ خجالتی نیستم»، «روزنامه فروش» و «آرزوهای کوچک» از ترجمه‌های او هستند.

بخشی از کتاب رامونا و پدرش

«خانم روسو پرسید: «و شما، بئاتریس کوییم‌بی، دلت می‌خواهد نقش حضرت مریم را ایفا کنی؟» این سؤال باعث شد که رامونا از صندلی جدا شود و یک‌دفعه از جایش بپرد. خواهرش بئاتریس، دختری که همیشه دستور می‌داد، حضرت مریم شود!؟ رامونا با نگاه دنبال خواهرش گشت و او را دید که رنگش صورتی شده؛ هم دستپاچه و هم خوشحال است!

بئاتریس جواب داد: «بله خانم.»

رامونا نمی‌توانست این موضوع را تحمل کند. خواهرش نقش حضرت مریم، مادر مسیح شیرخواره را بازی می‌کرد و در برنامه‌ای که کلیسا هر ساله ترتیب می‌داد، در جایگاه مخصوص می‌نشست!

خانم روسو مجبور شد قبل از انتخاب سه نفر برای نقش پیشگوها۱۱، چندتا از پسرهای بزرگ‌تر را صدا بزند، تا نقش چوپان را بازی کنند. انتخاب چوپان آسان‌تر از بقیه بود. سه نفر از پسرهای کلاس ششم داوطلب نقش چوپانی شدند.

موقع انتخاب افراد، رامونا آهسته توی دلش گفت: «من! من! پس من چی‌کار کنم؟»

سرانجام کاسهٔ صبرش لبریز شد و با صدای بلند گفت: «خانم روسو، من می‌توانم گوسفند بشوم. وقتی شما چندتا چوپان دارید، حتماً گوسفند هم لازم دارید!»

خانم روسو گفت: «حق با توست.» رامونا امیدوارتر شد. خانم مدیر ادامه داد: «ولی متأسفانه کلیسا لباسی برای نقش گوسفند ندارد.»

رامونا که دختری نبود که زود ناامید شود، گفت: «خُب، مادرم برایم درست می‌کند.» او از این‌جور لباس‌ها زیاد برایم درست کرده.» شاید کلمهٔ "زیاد" کاملا حقیقت نداشت. خانم کوییم‌بی یک دست لباس "جادوگر" برایش درست کرده بود که سه سال در عید مذهبی هالوین پوشیده بود. وقتی هم که رامونا به مهدکودک می‌رفت، برایش لباس شیطانک قرمز را دوخته بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۲۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۸۲۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۳۴,۰۰۰
۱۰,۲۰۰
۷۰%
تومان