کتاب در وضعیت صفر
معرفی کتاب در وضعیت صفر
کتاب در وضعیت صفر نوشتهٔ جو ویتالی و ترجمهٔ ویدا کرمی است و بهار سبز آن را منتشر کرده است. راز نهایی محدودیت صفر در جستوجوی معجزات از طریق هواوپونوپونو در این کتاب آمده است.
درباره کتاب در وضعیت صفر
ترسها، شکستها، خاطرات تلخ گذشته و بسیاری دیگر از محدودیتهای وجودی ما مانع رسیدن به موفقیت، آرامش و احساس خوشبختی هستند و این وظیفهٔ ماست که تجربههای دردناک را فراموش کرده و افکار اشتباه خود را تصحیح کنیم. ما باید بپذیریم که تنها خودمان مسئول کارهایی هستیم که انجام میدهیم.
بومیان هاوایی روشی دارند که به کمک آن میتوان ذهن ناخودآگاه را پاکسازی کرد. این روش که هو اوپونو پونو (Hoʻoponopono) نام دارد، راهی برای آزاد کردن انرژی منفی افکار و اشتباهاتی است که منجر به عدم تعادل و بیماری میشوند.
شاید بعد از خواندن کتاب محدودیت صفر، نوشتهٔ جو ویتالی سؤالات بسیاری ذهنتان را درگیر کرده است. حتماً از خود میپرسید پس چرا پیامی که بر دلم مینشیند در بیرون گردوخاک بهپا میکند؟ پس چرا بهجای آرامش، دردسر پشت دردسر میآید؟ و دهها سؤال و خودگویی دیگر!
شاید لازم باشد قبل از هر قضاوتی، کتاب در وضعیت صفر را تا آخرین صفحهٔ آن بخوانید؛ کتابی که ویتالی بعد از محدودیت صفر نوشته است. کتاب حاضر همان چیزی است که برای رسیدن به پاسخ بدان نیاز دارید. هیچ شبههای باقی نخواهد ماند و حتی راههای مؤثری برای ثبات آرامش و دلی آرام نمایان و دریچههای دیگری بهرویتان گشوده خواهد شد.
گذشته از دریافت پیام پاکی هواوپونوپونو که جای بسی شعف و شکرگزاری دارد، مجالی برای رفع ابهامات ریز و درشت هم موهبتی دیگر است. اینها، هدایای خداوند برای روح ناآرام ماست.
«باید پذیرا بود. باید رها بود تا آرامش حقیقی در درونمان ریشه بدواند. ما روحی الهی داریم. ما مستحق آرامش هستیم. پس فراموش نکنیم که پاک کنیم و پاک کنیم و پاک کنیم.»
برخی از جملاتی که دربارهٔ این کتاب گفته شده را با هم بخوانیم:
«کتاب جدید جو به همان اندازه که فکر میکردم محشر بود. داستانهای میخکوبکننده و نگرش آگاهانه، روح مرا برانگیخت و وجودم را مملو از عشق کرد. این کتاب حقیقتاً راهی بهسوی معجزات است.»
جانت بری اتوود، نویسندهٔ کتاب پرفروش نیویورک تایمز، آزمون اشتیاق
«محتوای این کتاب باید به فیلم تبدیل شود، شاهکاری از داستانسرایی و آشکارسازی نحوهٔ عملکرد واقعی سیستم شفابخشی هواوپونوپونوی اهالی هاوایی است.»
بارنت بین، تهیهکنندهٔ فیلم چه رویاهایی به واقعیت می پیوندند و پیشگویی آسمانی
«در کتاب در وضعیت صفر، دکتر جو وایتلی عامل تسهیلکنندهٔ بیداری خود را با ما به اشتراک میگذارد. او انتقادپذیر و با بصیرت است و رازهای اصیل هواوپونوپونو را که منبع قدرت و الهام است مطرح می کند. خواندن این کتاب را به کسانی که میخواهند به وضعیت صفر، یعنی همان جایی که خالی از هرگونه حد و مرز و محدودیت است برسند بهشدت، توصیه میکنم.»
دکتر استیو جی. جونز، هیپنوتیزم درمانگر بالینی
«با کتاب محدودیت صفر، دکتر جو وایتلی جهانیان را با سیستم شفادهی فوقالعادهٔ هواوپونوپونو آشنا کرد. و حالا در کتاب در وضعیت صفر، به سطح عمیقتری میپردازد که پرده از ماهیت حقیقی و جادویی این رازهای باستانی بر میدارد. این کتاب را حتماً باید بخوانید.»
نیک اُرتنر، نویسندهٔ کتاب پر فروش راه حل ضربهزدن
خواندن کتاب در وضعیت صفر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند به آرامش حقیقی برسند پیشنهاد میکنیم.
درباره جو ویتالی
جوزف ویتالی یا جو ویتالی نویسنده، سخنران انگیزشی، موسیقیدان و معلم معنوی آمریکایی است که در ۱۲ دسامبر ۱۹۵۳ در اوهایو متولد شد. او که در کودکی مورد آزار خانگی قرار میگرفت، برای آرام کردن خود به کتاب خواندن پناه میبرد و سرانجام به متافیزیک و ایجاد الگوهای مثبت فکری علاقهمند شد.
جوزف تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه ایالتی کنت گذراند. او پس از فارغالتحصیلی به شهر هیوستون در ایالت تگزاس رفت و به عنوان یک کپی رایتر مشغول به کار شد. در روزگاری که این نویسنده با مشکلات بسیار دست و پنجه نرم میکرد، بیخانمان شد و کارتنخوابی را در خیابانهای دالاس تجربه نمود. اما در همین دوران نیز آرامش خود را در کتاب خواندن یافت. علاقه ویتالی به مطالعه در زمینه تفکرات مثبت، وی را در مسیر تغییر قرار داد و او توانست به یکی از چهرههای سرشناس جهان تبدیل شود.
در سال ۱۹۸۴ بود که جوزف ویتالی نخستین کتاب خود را با عنوان «ذن و هنر نوشتن» منتشر کرد. او در سال ۲۰۰۵ یکی از مشهورترین آثار خود، «عامل جذب: پنج گام آسان برای خلق ثروت و یا هر آنچه آرزویش را دارید»، را به رشته تحریر درآورد و این کتاب در مدت کوتاهی پس از انتشار، به یکی از پرفروشترین کتابهای سال تبدیل شد. جوزف نهتنها در حوزه متافیزیک و قانون جذب بلکه در زمینه کسبوکار نیز از افراد سرشناس به شمار میرود. او در این زمینه کتابی را با عنوان «هر دقیقه یک مشتری زاده میشود» منتشر کرد که با استقبال خوبی مواجه شد و به فروش بالایی دست یافت.
جوزف ویتالی با حضور در مستند «راز»، ساخته راندا برن، بیش از پیش به شهرت رسید.
بخشی از کتاب در وضعیت صفر
«اواخر سال ۲۰۰۶ بود. مشغول برگزاری دومین سمینار محدودیت صفر در جزیرهٔ مائویی هاوایی بودیم که نسخهٔ دستنویس کتاب محدودیت صفر را در اختیار ناشر قرار دادم. اوقات جالبی بود. در واقع، کتاب خودبه خود نوشته شده بود. نوشتن آن طی دو هفته به پایان رسید. حیرت انگیز بود! نگارش کتاب های دیگرم چندین ماه تا چندین سال طول می کشید. دو هفته؟ فقط می توانست معجزه باشد. دکتر هیو لن، که در نوشتن محدودیت صفر با من همکاری کرد، محتوای آن را با خواندن چند صفحه تأیید کرد. او گفت: «روح الهی می گوید محتوای خوبیست». به خودم افتخار می کردم. چرا نباید اینکار را می کردم؟ اصلا فکر نمی کردم که اتفاقات ناخوشایندی در راه باشد.
طی همان سمینار دوم محدودیت صفر، دکتر هیو لن گفت: «پس از انتشار این کتاب، همهچیز بههم خواهد ریخت». نمی دانستم از چه چیزی حرف می زند اما نگران هم نبودم. احساس می کردم راهنمایی و محافظت میشوم. روحیهٔ قوی و اعتمادبهنفس بالایی داشتم. فکر می کردم چیزی نمی تواند مرا پریشان کند. اما اشتباه می کردم!
در اولین شب سمینار، درست قبل از میهمانی شام معارفه، تماسی تلفنی سرشار از عصبانیت از نویسنده و استادی معنوی دریافت کردم که او را می پرستیدم. این خانم نویسنده، نسخهٔ دستنویس کتابی را که برایش ارسال کرده بودم تأیید کرده بود اما ظاهراً آن را نخوانده بود. بعدها که کتاب را خوانده بود، به چند مورد اعتراض داشت ازجمله اینکه چرا در کتاب از او (هر چند بدون اسم) صحبت کرده ام. وقتی متوجه شده بود که مطلب در مورد او بوده است، از من بیزار شده و با من تماس گرفته بود که با من اتمام حجت کند.
من از آوردن آن مطلب درکتاب هیچ قصد بدی نداشتم. در آن بخش، از اینکه افراد موفق هم نقطه ضعفهایی دارند و آشفتگی را جذب می کنند صحبت کرده بودم. من از او بهعنوان مثال یاد کرده بودم اما نامی از او نبرده بودم. برونریزی احساسی او مرا متعجب کرد چون او اغلب از چالش های زندگی اش بهعنوان آموزه در کتاب هایش استفاده می کرد و حالت محرمانه ای نداشت. اما افراد، انعکاسی از سستی ها و نیت های خود را در هر چیزی ازجمله، کتاب ها مشاهده می کنند. او در آن مطلب چیزی را دید که دوست نداشت و به جای آنکه مسئولیت کامل چیزی را که دیده است، بهعهده بگیرد (پیام اصلی هواوپونوپونو و محدودیت صفر)، به من حمله کرد.
بهعلت اینکه من طرفدار او بودم (و هنوز هم هستم)، عکس العملش برایم بسیار آزاردهنده بود. مطلب مربوط به او را در کتاب حذف کردم اما دردش همچنان باقی بود. چطور چنین چیزی ممکن بود؟ اگر این همان چیزی بود که دکتر هیو لن پیش بینی کرده بود، آن هم قبل از انتشار کتاب، پس از انتشار کتاب چه اتفاقی می افتاد؟ اوضاع به طور واضحی بههمریخته بود و پس از انتشار کتاب، اوضاع حقیقتاً افتضاح شد.
همانطور که قبلا هم گفتم، کسانی که کتاب را نخوانده بودند (چون کتاب هنوز منتشر نشده بود)، من و کتابم را محکوم کردند. آنها دکتر هیو لن و ماجرای شفای بیماران روانی بیمارستان هاوایی را داستانی ساختگی خواندند. برخی کتاب را به ناقص بودن محکوم کردند و برخی هم بهعلت افشای اسرار سمینار هواوپونوپونو مرا شدیداً مؤاخذه کردند. آنها مرا متهم کردند که صرفاً قصد تبلیغ کتاب های دیگرم را در این کتاب داشتم. و برخی هم گفتند حتی اگر دکتر هیو لن وجود خارجی هم داشته باشد، باید رسماً دیوانه باشد.»
حجم
۲۴۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۲۴۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب عالیه خوندنشو برای همه آرزو میکنم انشالله راه گشا باشه برای همه کاش پیامم به جو ویتالی میرسید عالی هستس عالی