دانلود و خرید کتاب اگر فردا بیاید سیدنی شلدون ترجمه حمیده رستمی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب اگر فردا بیاید

کتاب اگر فردا بیاید

نویسنده:سیدنی شلدون
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب اگر فردا بیاید

کتاب اگر فردا بیاید نوشتهٔ سیدنی شلدون و ترجمهٔ حمیده رستمی است و انتشارات لیوسا آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب اگر فردا بیاید

تریسی ویتنی زیبا و باهوش که عرش را سیر می‌کند چون قرار است با مردی ثروتمند و اصیل ازدواج کند، بر اثر توطئه‌چینی یک گروه مافیایی، کارش به زندان می‌کشد و تصمیم می‌گیرد از همهٔ کسانی که زندگی‌اش را نابود کردند، انتقام بگیرد و به این ترتیب، وارد بازی مرگباری می‌شود که او را از نیواورلئان به لندن، پاریس و مادرید می‌کشاند... .

خواندن کتاب اگر فردا بیاید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران رمان‌های خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب اگر فردا بیاید

«دوریس ویتنی در حالی‌که در فکر فرو رفته بود، به آهستگی لباس‌هایش را درآورد و لباس خوابی به رنگ قرمز روشن به تن کرد تا آثار خون به روی آن مشهود نباشد. بعد، برای آخرین‌بار به اطراف اتاق خواب نگاهی انداخت تا مطمئن شود آن اتاق دلچسبی که در طول سی سال گذشته آن‌قدر برایش عزیز بود، تمیز و مرتب است. سپس کشوی پاتختی را باز کرد و محتاطانه هفت‌تیری را از آن بیرون آورد، که سیاه براق و به‌شدت سرد بود. آن را کنار تلفن گذاشت و شمارهٔ تلفن دخترش را در فیلادلفیا گرفت. به طنین صدای زنگ تلفن که از دوردست می‌آمد، گوش داد و بعد، صدایی لطیف گفت: «الو؟»

دوریس گفت: «تریسی... عزیزم، فقط احساس کردم خیلی دلم می‌خواهد صدایت را بشنوم.»

تریسی گفت: «چه کار خوبی کردی، مادر.»

«امیدوارم بیدارت نکرده باشم.»

«نه، داشتم کتاب می‌خواندم. کم‌کم می‌خواستم بروم و بخوابم. من و چارلز خیال داشتیم برای شام برویم بیرون. ولی هوا خیلی افتضاح است. برف سنگینی دارد می‌آید. هوای آنجا چطور است؟»

دوریس در دل گفت: خداجان، ما را ببین. این‌همه حرف دارم که به او بزنم، آن‌وقت داریم دربارهٔ آب‌وهوا حرف می‌زنیم. عیب ندارد. درهرحال که نمی‌توانم به او بگویم.

تریسی گفت:‌«مادر، هنوز پشت خطی؟»

دوریس از پنجره به بیرون خیره شد و جواب داد: «دارد باران می‌آید.»

و در دل گفت: چقدر مناسب حال من است، درست مثل فیلم آلفرد هیچکاک.

تریسی پرسید: «آن چه صدایی بود؟»

رعدوبرق.

دوریس به‌قدری در افکارش غرقی بود که حتی صدای آن را نشنیده بود. نیواورلئان دچار طوفانی شدید بود. در اخبار هواشناسی گفته بودند که باران ادامه خواهد داشت، درجهٔ هوا در نیواورلئان به هجده درجهٔ سانتی‌گراد خواهد رسید، باران تا شب به رعدوبرق تبدیل خواهد شد و بهتر است مردم چتر همراه داشته باشند. ولی دوریس که به چتر نیازی نداشت.»

کاربر 5874059
۱۴۰۲/۰۴/۱۱

لطفا در بی نهایت قرارش بدید.ممنون🌷🌷

az8353779
۱۴۰۲/۱۱/۲۱

اگه به سریالهای مهیج آمریکایی علاقه دارید شک نکنید که آثار سیدنی شلدون عالیه

: «زمان چیست؟ اگر هیچ‌کس این را از من نپرسد، می‌دانم زمان چیست ولی اگر مجبورم کند توضیح بدهم، هیچ نمی‌دانم.»
solin

حجم

۴۲۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۵۲۰ صفحه

حجم

۴۲۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۵۲۰ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
تومان