تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب صبح، ظهر، شب
معرفی کتاب صبح، ظهر، شب
معرفی کتاب صبح، ظهر، شب
کتاب الکترونیکی «صبح - ظهر - شب» (Morning, Noon & Night) نوشتهٔ «سیدنی شلدون» و ترجمهٔ کاوه رحیمیان، اثری در ژانر رمان معمایی و خانوادگی است که توسط انتشارات لب سا منتشر شده است. داستان حول محور خانوادهای ثروتمند و پرماجرا میچرخد و با مرگ ناگهانی پدر خانواده، رازها و کشمکشهای پنهان اعضا آشکار میشود. این رمان با فضاسازیهای متنوع و شخصیتپردازیهای چندلایه، مخاطب را به دنیای پرتنش و پررمزوراز خانوادهٔ استانفورد میبرد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب صبح، ظهر، شب
«صبح - ظهر - شب» از جمله آثار پرکشش «سیدنی شلدون» است که در آن، زندگی یک خانوادهٔ ثروتمند آمریکایی پس از مرگ پدر خانواده، هری استانفورد، به تصویر کشیده میشود. این رمان در دهههای پایانی قرن بیستم نوشته شده و فضای داستانی آن، ترکیبی از لوکیشنهای لوکس اروپایی و آمریکایی را در بر میگیرد. روایت با مرگ مشکوک هری استانفورد، سرمایهدار بزرگ، آغاز میشود و به تدریج، گذشتهٔ تاریک و رازهای پنهان او و فرزندانش آشکار میگردد. شلدون در این کتاب، علاوه بر پرداختن به معمای مرگ استانفورد، به روابط پیچیدهٔ خانوادگی، رقابتهای مالی و عاطفی، و تأثیر قدرت و ثروت بر سرنوشت افراد میپردازد. فضای داستان، پر از تعلیق و کشمکش است و شخصیتها هر یک با گذشته و انگیزههای خاص خود، درگیر ماجراهایی میشوند که مرز میان حقیقت و دروغ را مبهم میکند. این رمان، نمونهای از داستانهای خانوادگی معمایی است که در آن، هر فصل پردهای تازه از رازهای شخصیتها را کنار میزند.
خلاصه کتاب صبح، ظهر، شب
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان با تعقیب و گریز هری استانفورد، یکی از ثروتمندترین مردان جهان، در جنوب فرانسه آغاز میشود. هری که به دلیل معاملات بزرگ و دشمنان متعدد، همواره در هراس است، ناگهان در جریان یک سفر دریایی، به طرز مشکوکی جان خود را از دست میدهد. مرگ او، خانوادهٔ پراکنده و از هم گسیختهاش را دور هم جمع میکند: تایلر، قاضی سختگیر و منزوی؛ کندال، طراح مد موفق اما گرفتار گذشته؛ و وودی، مردی بیهدف که با زنی از طبقهٔ پایین ازدواج کرده است. هر یک از فرزندان، خاطرات تلخ و پیچیدهای از رابطه با پدر دارند و مرگ او، زخمهای قدیمی را تازه میکند. در این میان، زنی جوان به نام جولیا ظاهر میشود و ادعا میکند دختر نامشروع هری است. حضور او، ماجرا را پیچیدهتر میکند و رقابت بر سر ارثیه و کشف حقیقت مرگ هری، خانواده را وارد بازی خطرناکی میکند. در طول داستان، گذشتهٔ تاریک هری و روابط پرتنش اعضای خانواده، لایه به لایه آشکار میشود و هر یک از شخصیتها با انتخابهای دشوار و رازهای شخصی خود روبهرو میشوند. رمان با تعلیق و افشای تدریجی رازها، مخاطب را تا پایان با خود همراه میکند، بیآنکه سرانجام نهایی را لو دهد.
چرا باید کتاب صبح، ظهر، شب را خواند؟
این رمان با روایت چندلایه و شخصیتهایی که هر یک گذشتهای پر از راز و زخم دارند، تصویری از پیچیدگی روابط خانوادگی و تأثیر قدرت و ثروت بر سرنوشت انسانها ارائه میدهد. «صبح - ظهر - شب» با فضاسازیهای متنوع و روایت پرتعلیق، مخاطب را به دنیای پررمزوراز خانوادهای میبرد که هر عضو آن، چیزی برای پنهانکردن دارد. این کتاب برای کسانی که به داستانهای معمایی خانوادگی و روایتهای پرکشش علاقه دارند، تجربهای متفاوت و پرهیجان خواهد بود.
خواندن کتاب صبح، ظهر، شب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معمایی، داستانهای خانوادگی پرکشمکش و کسانی که به روایتهای چندصدایی و شخصیتمحور علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال داستانهایی دربارهٔ قدرت، ثروت، رقابت و رازهای خانوادگی هستند، انتخابی جذاب خواهد بود.
بخشی از کتاب صبح، ظهر، شب
«هری استانفورد متوجه آنان شده بود چون بیش از حد سعی میکردند نگاهشان به او نیفتد. ولی هری به هر طرف رو میکرد، یکی از آنان را میدید. تعقیب هری کاری آسان بود چون قدش در حدود یک متر و هشتاد و پنج سانتیمتر بود. موهای سفیدش روی شانهاش ریخته بود و چهرهای نافذ و اشرافمنش داشت. زنی مو قهوهای و بسیار زیبا و دوستداشتنی همراهش بود. سگی از نژاد ژرمن شپرد و دیمیتری کامینسکی، محافظ شخصی استانفورد که بیش از یک متر و نود سانتیمتر قد و گردنی کلفت و پیشانی بلند و بینی بزرگی داشت، او را همراهی میکردند. هری فکر کرد: امکان ندارد گمان کنند. او میدانست چه کسی آنان را فرستاده است و به همین دلیل بشدت وحشت کرده بود. از مدتها پیش متوجه شده بود که میتواند به غریزهاش اعتماد کند. درواقع، غریزهاش باعث شده بود یکی از ثروتمندترین مردان دنیا بشود. روزنامهی فوربز دارایی او را بیش از شش بیلیون دلار و روزنامهی فورچون آن را بالغ بر هفت بیلیون دلار برآورد کرده بود. و روزنامههای اقتصادی وال استریت، بارونز و فاینانشیال تایمز مقالههایی متعدد در مورد او نوشته و سعی کرده بودند راز موفقیت و هوش سرشار و موقعشناسی او را که باعث شده بود تشکیلات استانفورد به غولی تبدیل شود، برملا کنند. اما هیچیک از آنها به طور کامل موفق نشده بود. تنها چیزی که در همهی این نشریات بر سرش توافق شده بود این بود که هری استانفورد دارای انرژی خارقالعاده است. او خستگیناپذیر بود. فلسفهای ساده داشت و میگفت روزی که معاملهای در آن سرنگیرد، بیهوده هدر رفته است. هری کارمندانش و هرکسی را که با او کار داشت، استثمار میکرد. پدیدهای بود ورای واقعیتهای زندگی. خود را مردی میدانست که او موفق و ثروتمند باشد و دشمنانش را از سر راه برمیدارد.»
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۷۷ صفحه
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۷۷ صفحه