دانلود و خرید کتاب صوتی نهمین روز از ماه نوامبر
معرفی کتاب صوتی نهمین روز از ماه نوامبر
کتاب صوتی نهمین روز از ماه نوامبر نوشتهٔ کالین هوور و ترجمهٔ زهرا گلشاهی است. ندا پوریان گویندگی این رمان صوتی، عاشقانه و آمریکایی را انجام داده و کتاب کوله پشتی آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی نهمین روز از ماه نوامبر
کتاب صوتی نهمین روز از ماه نوامبر حاوی یک رمان معاصر، آمریکایی و عاشقانه است. داستان درمورد یک نویسنده و الههٔ الهامبخش او است. «فالون» دختر ۱۸سالهای است که در یک آتشسوزی، بالاتنه و صورتش سوخته است. او در ۹ نوامبر و روزی که تصمیم دارد شبش لسآنجلس را برای شروع یک زندگی دوباره به مقصد نیویورک ترک کند، با پدرش که یک بازیگر هالیوودی است در رستورانی قرار میگذارد. درست لحظهای که پدر فالون شروع به صحبت میکند، یک رماننویس جوان که حرفهای آن دو را میشنید، سر میز آنها میآید و وانمود میکند دوستپسر فالون است. فالون ابتدا جا میخورد، اما سریع خودش را با او هماهنگ میکند. پس از این ملاقات، آنها یک روز را با هم میگذرانند و داستان پرماجرای زندگی فالون و روند آشنایی آنها، الهامبخش «بن» برای آغاز رمان جدیدش میشود. فالون عشق زندگیاش، بن را در بدترین زمان ممکن پیدا میکند. او که هیچ دلبستگی به لسآنجلس نداشت، هرگز فکرش را هم نمیکرد که با آمدن بن در زندگیاش بین ماندن و رفتن مجبور به انتخاب تنها یک گزینه باشد. خاطرهٔ حادثهای که در زندگی فالون رخ داده بود، اجازهٔ ماندن را کاملاً از او گرفته بود؛ بهاینترتیب بن و فالن هر سال در نهمین روز از ماه نوامبر که تاریخ اولین دیدارشان است، تصمیم میگیرند با هم ملاقات کنند. در پنجمین سالگرد از اولین دیدارشان است که فالون، راز تاریکی درمورد بن را متوجه میشود. آن راز چیست؟ این رمان را بشنوید تا بدانید.
شنیدن کتاب صوتی نهمین روز از ماه نوامبر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان عاشقانه پیشنهاد میکنیم.
درباره کالین هوور
کالین هوور (Coleen Hoover) در سال ۱۹۷۹ به دنیا آمد. او نویسندهای آمریکایی است که با انتشار بیش از ۲۰ رمان، از پرفروشترین نویسندههای مجلهٔ نیویورک تایمز بوده است. کتابهای او طرفداران بسیار دارد و از جملهٔ بهترین رمانهای عاشقانه است. آثار کالین هوور که در دستهٔ ادبیات بزرگسال قرار میگیرد، درونمایههای احساسی و اجتماعی گیرایی دارد. او که پیش از آغاز نویسندگی، مددکار اجتماعی بود، از ریشههای روانشناختی هم در آثارش بهره میگیرد. روابط ناخوشایند، مردسالاری، سقط جنین و خیانت از مضامین رایج در نوشتههای این نویسنده بوده است. کتابهای «نهمین روز از ماه نوامبر»، «همهٔ خوبیهایت»، «هرگز هرگز»، «اگر حقیقت این باشد»، «ما تمامش میکنیم» و «شروعش با ماست»، عنوان شماری از کتابهای کالین هوور است.
بخشی از کتاب صوتی نهمین روز از ماه نوامبر
«نمیدانم اگر این لیوان را به سرش بکوبم چه صدایی خواهد داد. لیوان قطوری است و سر او هم محکم. احتمالاً ضربهٔ جالبی میشود. شاید خونریزی هم داشته باشد. جنس دستمالهایی که روی میز قرار دارند برای اینکه خونِ زیادی را به خود جذب کنند چندان خوب نیست.
میگوید: «خب، بله. یهخرده شوکه شدم، اما این اتفاق داره میافته.»
صدایش سبب میشود دستم را، به این امید که لیوان بین انگشتانم باقی بماند و به یک طرف جمجمهاش برخورد نکند، محکمتر دور لیوان گره کنم.
«فالن!» او گلویش را صاف میکند و میکوشد با لحن ملایمتری سخن بگوید، اما کلماتش همچون خنجری به سمت من پرتاب میشوند. «نمیخوای چیزی بگی؟»
با نی به سوراخ قطعه یخی ضربه میزنم و تصور میکنم که یخ سر اوست. بهجای اینکه مانند دخترهای هجدهساله پاسخ بدهم، مثل بچهای بیادب زیرلب غرولند میکنم: «چی باید بگم؟ میخوای بهت تبریک بگم؟»
به دیوار اتاقک پشت سرم تکیه میدهم و دستبهسینه مینشینم. به او نگاه میکنم، نمیدانم پشیمانیای که در چشمهایش میبینم، بهخاطر ناامید کردن من است یا اینکه بازهم دارد نقش بازی میکند؟ پنج دقیقه بیشتر نیست که سر جایش نشسته و در این مدت اتاقک را به صحنهٔ نمایش تبدیل کرده است و بازهم من باید تماشاچیاش باشم. درحالیکه چندثانیهای در سکوت به من خیره شده است، انگشتانش روی فنجان قهوه ضرب گرفتهاند؛ تپ، تپ، تپ... خیال میکند درنهایت تسلیم میشوم و آنچه را میخواهد بشنود به او خواهم گفت، اما در دو سال گذشته ارتباط چندانی با من نداشته است تا بفهمد دیگر آن دختر سابق نیستم.
درنهایت، وقتی میبیند به نمایشی که اجرا میکند اهمیتی نمیدهم، آهی میکشد و آرنجهایش را روی میز میگذارد. «خب، فکر کردم شاید خوشحال بشی.»
سرم را سریع تکان میدهم و میگویم: «خوشحال بشم؟»
شک ندارم که جدی نمیگوید. شانههایش را بالا میاندازد و لبخند خودخواهانهای روی صورت آزاردهندهاش مینشیند. «نمیدونستم که بازم میتونم پدر بشم.»
ناخودآگاه بلندبلند میخندم و با طعنه میگویم: «ارتباط با یه دختر بیست و چهارساله که از تو پدر نمیسازه.»»
زمان
۱۱ ساعت و ۲۳ دقیقه
حجم
۶۲۵٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۱۱ ساعت و ۲۳ دقیقه
حجم
۶۲۵٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
این کتاب معرکهست. تا دو سوم کتاب فکر میکنید یک رمان عاشقانه با خط داستان صاف و بدون گره ست اما تازه اواخر کتاب گره ی اون شروع میشه و جالب میشه!
ماجرای عشق دو نوجوان که در نیمه اول کتاب خیلی رویایی و دور از حقیقت به نظر میرسد و حرفها و مکالمات با سن و سال آنها جور در نمیآید، ولی تقریبا در نیمه دوم تا آخر داستان باور پذیر
کتاب مناسب نوجوانان است مکالمه ها و تصویر سازی ها بسیار سطحی و هالیوودی است