کتاب عام و خاص در اخلاق
معرفی کتاب عام و خاص در اخلاق
کتاب عام و خاص در اخلاق نوشتهٔ سروش دباغ است و انتشارات شرکت کتاب هرمس آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب عام و خاص در اخلاق
فلسفه اخلاق مشتمل بر سه شاخه فرااخلاق، اخلاق هنجاری و اخلاق کاربردی است. شاید یکی از دلایل اقبال به فلسفه اخلاق در قیاس با سایر شاخههای فلسفه، ربط و نسبت وثیق مسائل آن با زندگی روزمره باشد.
فرااخلاق که میتوان آن را انتزاعیترین شاخه فلسفه اخلاق به حساب آورد، خود شامل سه حوزه دلالتشناسی اخلاقی، وجودشناسی اخلاقی و معرفتشناسی اخلاقی است. سؤالاتی نظیر اینکه معنای مفاهیم اخلاقی، مانند خوبی، بدی و غیره چیست، در دلالتشناسی اخلاق مورد بحث قرار میگیرد.
کتاب عام و خاص در اخلاق میکوشد تا پیشینه بحث درباره خاصگرایی و عامگرایی را در سنت اخلاق تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. کتاب از دو فصل عمده تشکیل شده است. فصل اول رأی خاصگرایان را درباره نحوه رفتار دلایل اخلاقی در سیاقهای مختلف و میزان الگوپذیر بودن آنها مورد بحث قرار میدهد. برای فهم بهتر رأی خاصگرایان در این باب، ابتدا اقسام پنجگانه خاصگرایی، با توجه به ادبیات مربوط، از یکدیگر تفکیک شدهاند. در ادامه، بحث بر روی خاصگرایی معرفتشناختی و خاصگرایی وجودشناختی متمرکز شده، ادّله خاصگرایان له مدعیاتشان به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است. سپس، چهار استدلال در نقد مواضع خاصگرایان اقامه شده است. نویسنده در صورتبندی یکی از استدلالها از آموزههای ویتگنشتاین متأخر بهره بردهاست.
در ادامه این تحقیق، در فصل دوم، اخلاقِ وظایف در نظر اول راس به عنوان نمونه و مصداقی از موضع عامگرایانه معتدل، مورد نقد و بررسیواقعشدهاست. برایتبیینمدعیاتوجودشناختیومعرفتشناختی دستگاه اخلاقی راس، از تفکیک میان جرم و وزن در فیزیک نیوتنی و روش تحلیلِ برداری استفاده شده است. در ادامه با نشان دادن مشکل وجودشناختیای که دستگاه اخلاقی راس با آن مواجه است، کوشش شده تا با وام گرفتن آموزههای ویتگنشتاین، مشکل یادشده رفع گردد. در عین حال، نشان داده شده که خاصگرایی اخلاقی نیز، افزون بر مشکلاتی که پیشتر در فصل اول بدان اشاره شده، با همین مشکل مواجه است.
میتوان چنین نتیجه گرفت که در بحث از چگونگی رفتار دلایل اخلاقی در سیاقهای مختلف که به نزاع میان خاصگرایان و عامگرایان موسوم است، خاصگرایی اخلاقی با شهودهای اخلاقی متعارف ما سازگاری ندارد و ناموجه مینماید. در عین حال، «اخلاقِ در نظر اول راس» که اخلاقی کثرتگراست و در عین حال عامگرایانه و معتدل، با شهودهای اخلاقی ما سازگارتر است؛ به شرطی که برای مشکل وجودشناختی آن تمهیدی اندیشیده شود. به نظر میرسد آموزههای ویتگنشتاینی میتوانند در این راستا ما را یاری رسانند.
خواندن کتاب عام و خاص در اخلاق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران فلسفه اخلاق پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عام و خاص در اخلاق
«یکی از مسائل مهمی که فیلسوف در حوزه استدلالورزی اخلاقی با آن دست و پنجه نرم میکند این است که آیا دلیل اخلاقی برای انجام یا ترک فعلی، در همه سیاقها، به یک نحو رفتار میکند؟ تا چه حد این رفتار از نظم و نسقی مشخص تبعیت میکند و الگوپذیر است؟ درباره میزان تعمیمپذیری رفتار دلیلآفرین یک خصوصیت اخلاقی مربوط در سیاقهای مختلف چه میتوان گفت؟ خصوصیت اخلاقی مربوطی نظیر «آسیب رساندن به دیگران» را در نظر آوریم. شهودهای متعارف اخلاقی اکثر انسانها فتوا میدهد که این خصوصیت، علیالااصول، خصوصیتی بدساز است. بدین معنا که حضور آن در یک سیاق اخلاقی منجر به سر برآوردن وصف بدی و اتصاف «آسیب رساندن به دیگران» به این وصف میشود. این امر شهودی وقتی در قالب یک الگوی زبانی صورتبندی شود، بدین شکل درخواهد آمد: «اگر فعلی متضمن آسیب رساندن به دیگران باشد، از نظر اخلاقی بد است». در این الگوی زبانی، «آسیب رساندن به دیگران» متّصف به وصف بدی شده است. وقتی که رابطه میان خصوصیت غیراخلاقیای نظیر «آسیب رساندن به دیگران» و خصوصیت اخلاقیای نظیر «بد بودن» در قالب یک الگوی زبانی صورتبندی میشود، مدلول منطقی آن این است که همیشه میان این دو خصوصیت، چنین رابطهای برقرار است. الگوپذیری و در قالب الگو درآمدن متضمن عام بودن است. در واقع، مسئله اصلی درباره عام بودن و خاص بودن در حوزه استدلالورزی اخلاقی، معطوف به وجود یا عدم وجود الگوهای زبانیای است که اجازه میدهد واژگان اخلاقی در قالب گزارههایی عام صورتبندی شوند و در سیاقهای مختلف به کار بسته شوند. عامگرایی در وادی اخلاق قائل به وجود چنین الگوهای زبانیای است. در مقابل، خاصگرایی قائل به وجود چنین الگوهایی نیست. میتوان چنین پنداشت که مسئله اصلی در ارزیابی مدعیات و ادّله خاصگرایان و عامگرایان عبارت است از وجود یا عدم وجود الگوهای زبانیای که رفتار دلیلآفرین یک خصوصیت اخلاقی مربوط در سیاقهای مختلف با آن تنظیم میشود. قائلین به وجود چنین الگوهایی، چگونگی رفتار دلایل اخلاقی را با تمسک جستن به این الگوها توضیح میدهند. در واقع، مسئله معطوف به نحوه مشارکت یک خصوصیت اخلاقی مربوط در ارزیابی اخلاقی سیاقهای مختلف است. به عنوان مثال، آیا خصوصیت غیراخلاقیای نظیر «وفای به عهد» همیشه به نحو یکسان در سیاقهای مختلف اخلاقی رفتار میکند یا نه؟ آیا همیشه به عنوان خصوصیتی خوبساز عمل مینماید؟ یا در برخی از سیاقها به عنوان خصوصیتی بدساز نیز عمل مینماید؟»
حجم
۲۱۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۷۹ صفحه
حجم
۲۱۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۷۹ صفحه