کتاب مارکس و لینکلن؛ انقلاب ناتمام
معرفی کتاب مارکس و لینکلن؛ انقلاب ناتمام
کتاب مارکس و لینکلن؛ انقلاب ناتمام نوشتهٔ رابین بلک برن و ترجمهٔ کیوان مهتدی است و نشر چشمه آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب مارکس و لینکلن؛ انقلاب ناتمام
کتاب مارکس و لینکلن؛ انقلاب ناتمام نه جمعآوریِ نوشتههای مارکس دربارهٔ جنگ داخلی است و نه تحلیلی مارکسیستی از این واقعهٔ مهم قرن نوزدهم، بلکه تلاشی است برای بازآفرینی صحنهٔ جنگ داخلی امریکا، در حکم یکی از گرهگاههای تاریخیِ تعیینکننده در تکوین منظومهٔ مفهومی و استراتژیهای سیاسیِ مارکسیسم. برای بازآفرینی این لحظهٔ تاریخی، تمام نیروهای سیاسی و اجتماعی مؤثر به روی صحنه فراخوانده شدهاند. روایت بلکبرن در بخش نخست، بیش از آنکه به سیر وقایع جنگ داخلی بپردازد، به معرفی این نیروها، بهویژه مارکس و لینکلن، میپردازد. سپس سخنرانیهای لینکلن بیانگر سیر تحول این نزاع از تأکید بر حفاظت از حقوق بردهداران (تحلیف نخست) تا اعلامیهٔ آزادی بردگان است. بخش بعد به گزیدهای از مقالات مارکس اختصاص دارد که درک و تحلیل او را از به قول خودش «انقلاب دوم امریکا» بیان میکند. سپس در میان نامههای مارکس، شاهد کشمکشها و موضعگیریهای مارکس (و انگلس) در طول نزاع بر سر نظام بردهداری هستیم. این فصل با مکاتبات مختصر میان مارکس و لینکلن به پایان میرسد. بخش آخر به مقالاتِ نیروهای تأثیرگذار دیگر در این صحنه اختصاص دارد که به دوران «بازسازی» پس از جنگ مربوط میشود و تا آغاز قرن بیستم امتداد مییابد.
خواندن کتاب مارکس و لینکلن؛ انقلاب ناتمام را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای فلسفه، جامعهشناسی و تاریخ پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مارکس و لینکلن؛ انقلاب ناتمام
«اگر به عکسهای موجود کارل مارکس و آبراهام لینکلن نگاهی بیندازیم، هر دو همچون جنتلمنهای متشخص ویکتوریایی به نظر میرسند. اما رویکرد آنها به آنچه مسئلهٔ اجتماعی خوانده میشد کمابیش یکسره نقطهٔ مقابل یکدیگر بود. لینکلن با کمال میل وکالت شرکتهای راهآهن را بر عهده داشت و در جایگاه سیاستمدار مدافع سرسخت کارِ مزدی آزاد بود. در سوی دیگر، کارل مارکس خصم سوگندخوردهٔ سرمایهداری بود و تأکید داشت که کار مزدی در واقع همان بردگی مزدی است، چون کارگر بنابه ضرورت اقتصادی ناچار است خصلت تعیینکنندهٔ انسانی خود ـ یا همان نیروی کارش ــ را بفروشد. در غیر این صورت، خانوادهاش در چشمبههمزدنی با گرسنگی و بیخانمانی مواجه خواهند شد.
البته نقد مارکس به سرمایهداری منکر خصیصههای پیشروندهٔ آن نبود، کما اینکه حمایتِ لینکلن از جهان کسبوکار شامل کسانی نمیشد که مستقیماً از بردهداری بهره میبردند. هر دو نفر درکی از کار بیمزدومواجب را در کانون فلسفهٔ سیاسی خود قرار دادند، و هر دو با بردگی به این دلیل مخالف بودند که آن را سخت استثمارگرانه میدانستند. لینکلن اتحادیه را مرحلهای خطیر در تجربهٔ دموکراسی نمایندگی در امریکا میدانست، و از اینرو خود را موظف میدید به هر ابزاری که لازم باشد از آن دفاع کند. مارکس جمهوری دموکراتیک را چارچوب سیاسی مناسبی میدید که به طبقهٔ کارگر فرصت رشد تواناییاش را برای هدایت کل جامعه میداد. او نهادهای سیاسی امریکا را نسخهٔ اولیه و معیوبی از جمهوری ایدهآل میدانست. این نهادهای غرق در «فساد» و «دغلبازی» نمیتوانستند نمایندهٔ معتبری برای جامعهٔ امریکا باشند. در واقع در اغلب موارد نقابی مردمی برای حکمرانی ثروتمندان ــ با امتیازات خاص برای بردهداران ــ بودند. اما مارکس چنین نتیجه گرفت که این نهادها باید از طریق گسترش قلمرو آزادیِ تشکل، لغو تمام شکلهای امتیازات طبقاتی و بسط آموزش رایگان و عمومی دموکراتیکتر شوند.»
حجم
۷۲۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۳۲ صفحه
حجم
۷۲۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۳۲ صفحه