دانلود و خرید کتاب ردپای یک جاذبه سیدمحمد حسینی بهشتی

معرفی کتاب ردپای یک جاذبه

کتاب ردپای یک جاذبه نوشتهٔ سیدمحمد حسینی بهشتی و گردآوری‌شده توسط مهدی خطیبی و سیدمحمدرضا موسوی و محمدجواد شیرین آبادی است و نشر معارف آن را منتشر کرده است. موضوع این کتاب بررسی گرایشی از حیات انسان؛ از جامعه جنسی تا جامعهٔ الهی است.

درباره کتاب ردپای یک جاذبه

شهید بهشتی متفکری پویا، محققی سخت‌کوش و نظریه‌پردازی چیره‌دست در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی و انسانی و نیز دانش‌آموختهٔ دو محیط حوزه و دانشگاه تا بالاترین مدارج علمی بود که به بیش از ۲۳ کشور دنیا مسافرت کرد و در عین تبلیغ و آموزش تعالیم اسلامی، دیگر اندیشه‌ها و مکتب‌های فکری دوران خود را آموخت. با این حال هیچ‌گاه افکار غربی را ملاک و محور اسلام‌شناسی خود قرار نداد، بلکه تمام تلاش خود را به‌کار گرفت تا آموخته‌هایش را در خود هضم کند و همه را با قرآن بیازماید.

کتاب ردپای یک جاذبه مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و نظریات دکتر بهشتی است که گردآوری شده‌اند.

سعی شده چینش فصل‌ها و سیر نهایی آن‌ها به‌گونه‌ای تنظیم گردد تا مخاطب پس از مطالعهٔ تمام کتاب که از مسائل بدیهی تا مسائل نیازمند تأمل و درک بیشتر ترتیب داده شده، بتواند به سطح بالایی از آگاهی و اطلاع کلی دربارهٔ مهم‌ترین مسائل فردی و اجتماعی در این زمینه دست یابد.

همان طور که روشن است عملکرد و کارنامه، تأییدکننده و پشتوانه‌ای برای گفتارهاست، به همین خاطر بخشی مجزّا از دیدگاه‌ها با محوریت سیرهٔ شهید بهشتی در انتهای برخی از فصل‌های مربوط برای مطالعهٔ بیشتر در نظر گرفته شده است.

خواندن کتاب ردپای یک جاذبه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که در زمینهٔ اندیشه‌های شهید بهشتی پژوهش می‌کنند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ردپای یک جاذبه

«طبق نظر اصالت جامعه، واقعیت عینی درست برعکس آن چیزی است که صاحبان نظریهٔ «اصالت فرد» می‌گویند. به‌طوری‌که آنچه در عالَم خارج، واقعیت عینی دارد جامعه و انسان اجتماعی است، نه فرد! یعنی فرد مستقل از دیگران معنا ندارد؛ زیرا آنچه ما روی کرهٔ زمین می‌یابیم مجموعهٔ انسان‌ها هستند که داخل خود روابطی دارند و یک جامعه‌اند؛ جامعه‌ای انسانی که برای خود روندی دارد، نظیر روندی که در مجموعهٔ عالم طبیعت است. همانطور که در عالم طبیعت هر موجود طبیعی تابع نظام کلّی و عمومی طبیعت است و استقلال کامل ندارد، در جامعه نیز فرد جزئی از جامعه است؛ جزئی تابع کل و دنباله‌رو بی‌چون‌وچرای نظام حاکم بر کل. حتی بینش، طرز فکر، خواسته‌ها، تمنّیات و ارادهٔ او در حقیقت بازتاب عوامل محیط طبیعی و اجتماعی و شکل اقتصادی جامعه و طبقهٔ اوست. به‌نظر کسانی که از اصالت جامعه سخن می‌گویند، فرد انسان در جامعه، چیزی شبیه سلّول در یک پیکر زنده است. آیا یک سلّول صرف‌نظر از اینکه مجموعهٔ پیکر در حال سلامت و اعتدال یا در حال بیماری و بی‌اعتدالی است، می‌تواند در برابر تمام مجموعه و نظام پیچیدهٔ حاکم بر آن برای رشد و تکامل خود وضع و جهتی مستقل داشته باشد؟ البته که نه!

به همین ترتیب فرد انسان هم نمی‌تواند در نظام اجتماعی‌ای که زندگی می‌کند، برای خود و تکامل خود روندی مستقل طبق دلخواه خویش داشته باشد، بلکه به همان جا و همان سویی می‌رود که جریان نیرومند اجتماعی و اقتصادی حاکم بر جامعه او را می‌برد.

در برخی از مکتب‌های اجتماعی معاصر، روی اصالت جامعه به‌شرحی که گفته شد، چنان تکیه شده که گویا فرد انسان موجودی صد درصد وابسته به جامعه یا طبقهٔ خویش و مجبور به پیروی از راهی که محیط اجتماعی و طبقاتی پیش پایش می‌نهد است؛ بی آنکه کمترین امکانی برای «انتخاب و اختیار» در برابر خویش بیابد. نتیجهٔ این نظر، خودبه‌خود این خواهد بود که اصلِ «هرکس خود را اصلاح کند تا جامعه خودبه‌خود اصلاح شود» باید به این اصل تبدیل شود که: «نظام اجتماعی باید دگرگون و اصلاح شود، تا افراد خودبه‌خود اصلاح گردند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
انسان در یک جهش تکاملی دارای «آرمان» می‌شود؛ آرمانی که در آن «خود» فراموش می‌شود و «ایمان» او و «نجات انسان‌ها» جایش را می‌گیرد و در آن حد اوج، نه تنها از لذت‌ها و هوس‌ها و پول و مقام و آسایش می‌گذرد، که از جان عزیز خویش نیز
بیوتن
به حجاب و پوشش اسلامی به‌طور عجیبی ظلم شده است. کسانی که این پوشش و نقش و معنای والای آن را تحریف و آن را به‌صورتِ بندی بر پای زن و ضدآزادی او معرفی می‌کنند، یا به‌راستی هوس‌کیشانی ناآگاهند و یا هواپرستانی که آگاهانه می‌کوشند تا رابطهٔ زن و مرد در خدمت هواوهوس آن دو باشند
بیوتن
خودکم‌بینی و ضعف نفس در برابر قدرت‌های بزرگ و حتی کشورهای پیشرفته و افکار، عادات و مکاتب آنان، توان فکری آدمی را می‌گیرد و آن‌چنان شخص را فریفته و مجذوب می‌کند که از خود نمی‌اندیشد، بلکه با چشم دیگران می‌بیند، با گوش دیگران می‌شنود و با مغز آنان فکر می‌کند.
بیوتن
وای اگر مسأله ارضای جنسی، محور روابط اجتماعی شود! دیگر بیا و حساب کن! تا کجا فساد می‌رود! رقص با بدن برهنه‌اش هنر می‌شود و اگر گفتی این بالهٔ هنرمندانه‌ات آتشی به خزانهٔ تقوا و فضیلت جامعه است، فوراً با چماق ارتجاع تو را می‌کوبند! چون فرهنگ آنان، «فرویدیسم» است؛ منتهی فرویدیسمِ به‌ظاهر مسلمان شده! همانند کفر مسلمان‌مآب، بدین معنا که هرقدر کفر و الحاد با نام، برچسب و آب‌ورنگ اسلام سازگار است، این جور چیزها هم سازگار است!
بیوتن
ای انسان! مبادا ارضای نیاز جنسی، زمینهٔ نظام زندگی اجتماعی و به‌خصوص نظام روابط زن و مرد در خانه و بیرون شود و اگر به این سو روی، به پرتگاهی سقوط خواهی کرد که انسانیتت را در آن دفن کنی و ببازی! خواست و کشش جنسی در زن و مرد برای آن است که در پرتو آن، کانون مهر، محبت، عاطفه، دل‌سوزی، فرزندآوری، فرزندبارآوری و مسئولیت مشترک و در یک کلمه، «خانواده» به‌وجود آید. اکنون دو نگاه چندبُعدی و تک‌بُعدی چقدر با هم تفاوت دارند؟ اگر خیلی مختصر بگوییم؛ از جامعهٔ جنسی تا جامعهٔ الهی، همین قدر!
بیوتن
پس برای اینکه سایر انسان‌ها بر هوای خود حاکم بمانند، باید تلاش گردد تا از در و دیوار محیط، انگیزهٔ فساد نبارد و به همین منظور هنگام پاک‌سازی آلودگی‌ها از محیط خودبه‌خود مقداری از آزادی‌ها گرفته می‌شوند.
بیوتن
آیا واقعاً همهٔ محیط‌ها برای شکوفایی و باروری انسان یکسان‌اند؟! نه! محیط‌هایی هستند که باروری، رشد، نیک‌خواهی، خیرخواهی و خداخواهی انسان را قوی‌تر می‌کنند، اما میدان‌ها و محیط‌هایی هم هستند که بُعد شیطان‌پرستی، هواپرستی، خودپرستی و تبهگرایی انسان را آسان‌تر می‌کنند. در همین جا اسلام انگشت می‌گذارد روی اینکه بایستی اجتماع اصلاح شود و نسبت به صلاح و فساد محیط اجتماعی، بی‌تفاوت نیست؛ اینجاست که اسلام از لیبرالیسم جدا می‌شود.
بیوتن
اصل مسألهٔ حجاب و پوششی که اسلام برای یک بانوی مسلمان می‌خواهد، هرگز به‌معنای محدود کردن او نیست، بلکه بیش از هر چیز در جهت نگهبانی از عزّت و کرامت او، عزّت و کرامت جامعه به‌صورت یک کل و پاکی و طهارت رابطهٔ زن و مرد در خارج از دایرهٔ زناشویی و خانواده است.
بیوتن
راستی! تو ای خانم! بنشین و با خودت بیندیش چه انگیزه‌ای درونت هست که تو را وامی‌دارد به‌جای پوشش با کرامتی که اسلام برای تو در نظر گرفته، می‌خواهی بدون این پوشش به خیابان‌ها و کوچه‌ها بیایی؟ آیا خودنمایی و نمایش‌دادن خویشتن در برابر دیدگان دیگران تو را به این گناه وانمی‌دارد؟
بیوتن
۱. آزادی یک فرد تا آنجا اعمال شود که به آزادی دیگران ضربه نزند.۲. آزادی‌ای که محیط را فاسد و زمینه را برای رشد فساد در جامعه آماده می‌کند سلب می‌شود. قید اول در آنارشیسم وجود ندارد، ولی در آزادی اسلامی و حتی آزادی لیبرالیستی وجود دارد، هرچند لیبرال‌ها در مقام گفتن و بینش به این قید باور دارند، اما به آن عمل نمی‌کنند! بر اساس قید دوم به انسان‌ها اجازه داده نمی‌شود آن‌طور که مطابق میل، هواوهوس خودشان است و هرجور که دل‌شان می‌خواهد زندگی کنند؛ زیرا همان‌گونه که در گذشته بیان شد درست است که اگر افراد رشدیافته و رسیده به مراحل بالای کمال در میان انگیزه‌های رنگارنگ فساد رها شوند، می‌توانند اختیار خودشان را حفظ کنند، اما این دسته از افراد در جامعه چند درصد یا چند در هزارند؟
بیوتن

حجم

۵۱۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۵۹۶ صفحه

حجم

۵۱۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۵۹۶ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۵۰,۰۰۰
۵۰%
تومان