کتاب استینک و راه پیمایی شبانه زامبی ها
معرفی کتاب استینک و راه پیمایی شبانه زامبی ها
کتاب استینک و راه پیمایی شبانه زامبی ها نوشتهٔ مگان مک دونالد با تصویرگری پیتر اچ. رینولدز و ترجمهٔ ریحانه جعفری و ویراستهٔ مژگان کلهر است و نشر افق آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب استینک و راه پیمایی شبانه زامبی ها
استینک و راهپیمایی شبانه زامبی ها هفتمین جلد از مجموعه استینک است. استینک برادر جودی دمدمی است. فقط یک هفته مانده تا جلد پنجم کابوس در خیابان زامبی منتشر شود. کتاب که چاپ شود، استینک اولین نفر توی صف است تا زودتر کتاب را بخرد و به راهپیمایی شبانه زامبیها برود. استینک و دوستهایش لباس زامبی درست میکنند و میخواهند رکورد یک میلیون دقیقه مطالعه را به دست بیاورند. اما حرفهایی که استینک دربارهٔ زنده بودن زامبیها شنیده حسابی گیجش کرده. نکند یکدفعه سروکلهٔ زامبیها پیدا شود؟
خواندن کتاب استینک و راه پیمایی شبانه زامبی ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ کودکان و نوجوانان پیشنهاد میکنیم. کسانی که از کتابهای جودی دمدمی خوششان آمده، حتما از این کتاب هم لذت خواهند برد.
درباره مگان مکدونالد
مگان مکدونالد نویسندهٔ مجموعهٔ پرطرفدار جودی دمدمی است. خودش میگوید: «روزی به دیدن بچههای مدرسهای رفته بودم. پایم را که گذاشتم توی کلاس، بچهها یکصدا گفتند: استینک! استینک! استینک! همانوقت فهمیدم که استینک خودش میتواند کتاب بشود.»
مگان در سباستوپول ایالت کالیفرنیای آمریکا زندگی میکند.
درباره پیتر اچ. رینولدز
پیتر اچ. رینولدز تصویرگر مجموعه کتابهای جودی دمدمی است. خودش میگوید: «استینک مرا یاد بچگیهای خودم میاندازد؛ یاد روزهایی که باید با خواهرم، که سربهسرم میگذاشت و رئیسبازی درمیآورد، کنار میآمدم و برای همین مجبور بودم آنقدر خلاق باشم تا کنارش تاب بیاورم!»
بخشی از کتاب استینک و راه پیمایی شبانه زامبی ها
«فِرِد زامبی گفت: «بگیرش! تو مُردی.»
وودوو زامبی گفت: «من نمُردم. من مردهٔ متحرکم.»
استینک و وبستر داشتند آن صحنه از حملهٔ زامبیها را بازی میکردند که چشم فِرِد زامبی میافتاد بیرون و قِل میخورد روی زمین.
استینک داد زد: «عجب تخم چشمی!»
وبستر گفت: «از کجا این کارهای باحال زامبیها را یاد گرفتی؟»
استینک گفت: «پنج سالم که بود، مامانبزرگ لو برایم از کاموا یه هیولا درست کرد. من هم آنها را شکل زامبی کردم. ببین، هنوز یک سوزن توی کلهٔ این یکی هست!»
وبستر گفت: «یک سوزن فرو کن توی چشمش وگرنه مریض میشوی.»
استینک گفت: «یک هفتهٔ دیگر.»
وبستر گفت: «یک هفتهٔ دیگر.»
جودی دمدمی، خواهر بزرگ استینک، پرسید: «تا یک هفتهٔ دیگر چی؟»
بعضی وقتها جودی واقعاً یک مزاحم به تمام معنا بود.
استینک و وبستر همزمان گفتند: «معلوم است، راهپیمایی شبانهٔ زامبیهاست!»
استینک صفحهٔ کامپیوتر را نشان داد.»
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه