کتاب جامعهشناسی تحریفات عاشورا
معرفی کتاب جامعهشناسی تحریفات عاشورا
کتاب «جامعهشناسی تحریفات عاشورا: نگرشی انتقادی - آسیبشناسی به مقتلها، روضهها و ادبیات منظوم عاشورا» به قلم و پژوهش سیدعبدالحمید ضیایی در انتشارات هزاره ققنوس چاپ شده است.
درباره کتاب جامعهشناسی تحریفات عاشورا
سؤالی که در ابتدای مطالعهٔ این کتاب مطرح میشود این است که اصلاً چرا باید به جامعهشناسی تحریفات عاشورا پرداخت؟ مگر کم است مسائل ریز و درشت بسیار مهمی که پرداختن به آنها، هم باعث گشودن گرههای معرفتی میشود و هم کارکرد عملی اجتماعی خواهد داشت؟ با این وصف چرا این همه از ناحیهٔ روشنفکران دینی دربارهٔ بررسی تحریفات عاشورا، اصرار و ابرام دیده میشود؟
فرهنگ و مناسک عاشورا، هم از دیرباز تاکنون مورد اقبال همگان واقع شده، هم از ادبیاتی قوی، غنی و متنوع برخوردار است و هم از گلوگاههای حساس معرفتی - عملی مسلمانان است که توجه ناظران (هم بیطرف و هم مغرض) درونی و بیرونی را به خود کشانده است.
در توجیه دلیل بررسی تحریفات عاشورا به این نکته میتوان بسنده کردکه که حتی اگر هیچ یک از دغدغههای دینی را هم در نظر نگیریم و حتی میتوان گفت که بدون اعتقاد به دین هم، باید قبول کرد که ایجاد و آفرینش هر تحول اجتماعی به یک پیش شرط مهم مشروط است: نقد وجوه اجتماعی دین.
کتاب جامعهشناسی تحریفات عاشورا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به مطالعهٔ کتابهای مذهبی و افرادی که مایل هستند دربارهٔ حماسهٔ کربلا اطلاعات بیشتری کسب کنند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب جامعهشناسی تحریفات عاشورا
«یکی از مهمترین دغدغههای روشنفکران (و بهطور خاص روشنفکران دینی) در برخورد با تحریفات دینی و به ویژه تحریفات عاشورا این بوده است که بیان تحریفات، اگرچه کاری درست است اما به شوراندن ایمان عوام و تشکیک در مبادی دینی آنها منجر شده و حتیالامکان باید از این کار پرهیز نمود. در این نظریه اصل براین است که اولاً و بالذات جامعه را میتوان و باید به دو دستۀ عوام و خواص تعریف کرد و عوام نسبت به بسیاری از حقایق نامحرم بوده و باید این حقیقتها از آستانۀ آگاهی آنان دور نگه داشته شود و ثانیاً هیچگاه روشنفکران به این پرسش پاسخ نگفتهاند که تا کی باید ایمان عوام به همین شکل دست نخورده باقی بماند و چرا به جای این که روشنفکران درصدد ارتقای سطح دانش دینی عوام برآیند، خود را تا سطح آگاهیهای آنان پایین میآورند؟!
پاسخ سؤال دوم روشن است، اما در پاسخ به پرسش نخست به اجمال میتوان گفت که دو وظیفۀ مهم روشنفکران عبارت است از: تقریر حقیقت در مقام نظر؛ یعنی رساندن باورهای درستتر (حقایق) به آستانه آگاهی دیگران و تقلیل مرارت در مقام عمل (یعنی این که روشنفکر علاوه بر پرداختن به علل و عوامل درونی زاینده درد و رنج، به نقد بیامان علل و عوامل انسانی که قدرتهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود را در جهت افزایش - یا منع از کاهش - درد و رنج آدمیان بهکار گرفتهاند بپردازد و بدین وسیله از درد و رنج دیگران بکاهد.
مصطفی ملکیان، در کتاب ارزشمند خود؛ راهی به رهایی، بحث جامع و مستوفایی در این باره دارد. وی به تشریح نظریهای در مورد اخلاق میپردازد که متعلق به «سر ویلیام دیوید راس» ، فیلسوف اخلاق انگلیسی (۱۹۷۱-۱۸۷۷) است. این نظریه در واقع تلاشی برای اجماع نقطه نظرات مثبت فلسفه اخلاق وظیفه گروانه (Deontologistic) کانت و فلسفه اخلاق نتیجه گروانه (consequentialistic) فیلسوفان فایده نگر (utilitarianist) مانند بنتام و میل است. خلاصۀ مبحث و پرسش اصلی این است که اگر در اوضاع و احوالی، دو وظیفه تقریر حقیقت و تقلیل مرارت با یکدیگر تعارض یافتند، چه باید کرد و کدامیک را بر دیگری ترجیح باید داد؟»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب را در آبان ماه ۱۳۹۵ از طاقچه خریدم و همان روزها با اشتیاق فراوان مشغول مطالعه شدم ، انقدر کتاب جذاب بود و شیرین که از هر فرصتی برای خواندنش از روی گوشی استفاده می کردم ، به دوستانی
عالیه!! حتما بخونید متن ساده و شیوا👌👌
کتابی که تاحالا ندیدم. وفعلا