دانلود و خرید کتاب یوسف بابا محمد شکوهی
تصویر جلد کتاب یوسف بابا

کتاب یوسف بابا

نویسنده:محمد شکوهی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب یوسف بابا

کتاب «یوسف بابا» نوشتۀ محمد شکوهی است و انتشارات هزاره ققنوس آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب یوسف بابا

در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که پا به هرکوچه و خیابانی که بگذاریم، از هر بزرگراهی یا میدانی که عبور کنیم نام شهدا را می بینیم. بله ایران پر از قهرمانان بزرگی است که در موقعیت‌های سخت و دشوار پا به میدان گذشتند و از جان عزیزشان گذشتند. اما صِرف نام گذاری خیابان برای شناختن و یادآوری این عزیزان کافی نیست. زندگی نامه‌های این عزیزان کمک می‌کند تا با ابعاد دیگری از شخصیت و سبک زندگی و جهان‌بینی‌شان هم آشنا شویم.

شهید محمدرضا سلیمی ششمین فرزند خانواده است و در بدترین و سخت‌ترین شرایط زندگی خانواده به دنیا آمد. در شرایطی که پدر تلاش‌هایش است و تمام تلاش‌هایش برای یافتن شغل مناسب که کفاف زندگی هشت‌نفرهٔ آن‌ها را بدهد بی‌نتیجه بود پسرشان به دنیا می‌آید. باوجود اوضاع سخت زندگی مادر باور دارد که خدا روزی‌رسان است و این کودک روزیِ خود را به همراهش می‌آورد. پدر که خسته از دوندگی‌هاست بااینکه حرف همسرش را تأیید می‌کند، در دل‌نگران است اما طولی نمی‌کشد که با تولد این شهید معجزه رخ می‌دهد.

کتاب یوسف بابا همانند بسیاری از زندگی نامه‌های شهدا فرصت بسیار خوب و البته آسان‌ترین روش برای نزدیک شدن به این بزرگان است. کتاب یوسف بابا نگاه کوتاهی به زندگی شهید محمدرضا سلیمی از دیار سرسبز مازندران است که هم‌چون وطنش سبز رفت.

محمد شکوهی نویسندۀ کتاب یوسف بابا روش بسیار خوبی برای شروع زندگی‌نامهٔ شهید محمدرضا سلیمی داشته است. او نخست در مقدمه به معرفی محل تولد شهید پرداخته است. بهشهر یا همان اشرف‌البلاد با وجود قدمت تاریخی‌ و داشتن آثار به‌جای‌ماندهٔ زیادی از دوران صفویه، در میان مردم ایران همچنان ناشناخته است؛ بنابراین معرفی این شهر در مقدمۀ کتاب کار خلاقانه‌ای است. 

خواندن کتاب یوسف بابا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران کتاب‌های خاطرات و زندگی‌نامه و کسانی که می‌خواهند از شهدای هشت سال دفاع مقدس بیشتر بدانند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب یوسف بابا

«مدت کوتاهی پس از تولد محمدرضا نگذشت خانم همسایه که از دوستان نزدیک مادرش بود پسری به دنیا آورد که اسمش را علی‌رضا گذاشتند. علی‌رضا همین که به دنیا آمد با مشکل بزرگی روبه‌رو شد. مادرش سخت بیمار و توان جسمی و روحی لازم برای بزرگ کردنش را از دست داد. اصرار مادر علی‌رضا برای سپردن نوزاد به خانواده‌ای دیگر، سبب شد تا مادر محمدرضا که خود پنج فرزند داشت و محمدرضا ششمین فرزندش تازه به دنیا آمده بود و هنوز هم خانواده به لحاظ مالی در تنگنا بودند، تصمیم بگیرد داوطلبانه مسئولیت بزرگ کردن علی‌رضا را بپذیرد. وقتی موضوع را با همسرش در میان گذاشت او کمی فکر کرد و بعد خندید. باورش نمی‌شد محمدرضا روزی یکی دیگر را هم همراهش آورده باشد، او از این‌که تا دیروز نگران تأمین هزینهٔ محمدرضا بود و اکنون قرار است هزینهٔ یک فرزند دیگر هم به خانواده اضافه شود، تعجب کرد با صدای بلند گفت:"خدایا شکرت، من حرفی ندارم اما هزینه‌اش پای محمدرضا" وقتی علی‌رضا در آغوش مادر محمدرضا قرار گرفت، از آن پس شیر مادر، آغوش گرم مادر، رسیدگی و تر وخشک کردن و ... به دو قسمت تقسیم شد. محمدرضا و علی‌رضا مثل برادران دو قلو در آغوش مادر، بزرگ شده، کودکی و نوجوانی را با هم گذراندند.»


نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۵۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۷۷ صفحه

حجم

۲۵۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۷۷ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان