دانلود و خرید کتاب میهن پرست ایرانی کریستوفر دوبلگ ترجمه هرمز همایون‌پور

معرفی کتاب میهن پرست ایرانی

کتاب میهن پرست ایرانی نوشتهٔ کریستوفر دوبلگ و ترجمهٔ هرمز همایون پور است. انتشارات کندوکاو این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی در باب «محمد مصدق» و کودتای انگلیسی‌ - آمریکایی.

درباره کتاب میهن پرست ایرانی

دکتر محمد مصدق، نخست‌وزیر ایران در دوران پهلوی بود؛ کسی که صنعت نفت را در ایران ملی کرد و آن را از استعمار انگلیسی‌ها خارج کرد. او به‌عنوان اولین ایرانی که دکترای حقوق داشت، برای مذاکره و رای‌زنی در مجامع ملی و بین‌المللی دربارهٔ حقوق ملت و دولت ایران، تأثیرات بسیاری بر سیاست‌های داخلی و خارجی ایران داشته است. کتاب میهن پرست ایرانی که در سال ۲۰۱۲ میلادی منتشر شده، ۱۵ فصل دارد. این کتاب به زندگی شخصی و سیاسی دکتر محمد مصدق پرداخته است. نویسنده از محمد مصدق به‌عنوان «بزرگ‌مرد» یاد کرده و به موضوعاتی مانند شرق تغییرناپذیر، آتش‌زدن قیصریه، افول قاجار، مصدقیسم، جلب آمریکا پ کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پرداخته است. کریستوفر دوبلگ ضمن اینکه در مجموع تصویری مثبت از مصدق به دست داده، به انتقاد از او نیز پرداخته و اشتباهات او را نیز بررسی کرده و کوشیده است تحلیلی منصفانه در باب محمد مصدق، این نخست‌وزیر ایران در دوران پهلوی و وقایع تاریخی مرتبط با قضایای ملی‌شدن نفت و کودتا ارائه دهد. کتاب «تراژدی تنهایی» با ترجمهٔ «بهرنگ رجبی» (در نشر چشمه)، برگردان دیگری از همین کتاب به پارسی است.

خواندن کتاب میهن پرست ایرانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران تاریخ معاصر ایران و علاقه‌مندان به آشنایی با آرا و کارهای محمد مصدق پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب میهن پرست ایرانی

«۱۰: مصدقیسم

کمتر اتفاق می‌افتد که ایران خود را در مرکز توجه دنیا ببیند، و وقتی هم که چنین می‌شود، موعظه‌گران غربی دوست دارند بگویند که به خاطر دلایلی نادرست است. اما در آن سال، به هر حال، برای نخستین بار از زمان گسترش ارتباطات مدرن، ایران در مرکز سیاست دنیا قرار گرفته بود، هرچند عنوان «مرد سال» که مجله تایم در آخر سال ۱۹۵۱ [۱۳۳۰] به مصدق داد، کمتر به خاطر دستاوردهای او بود، بلکه بیشتر از نوعی غیض و آشفتگی سرچشمه می‌گرفت.

طرح جلد تایم، که مشتی گره‌کرده را در قلب فلات ایران و دکل‌های حفاریِ عاطل و باطل مانده آن کشور را در زیر نگاه مصدق نشان می‌داد، نمایش‌گر تنازعی اخلاقی بود ــ کشمکشی که امور دنیا را از صِرف بحث درباره مازادها و کمبودها به مرحله‌ای متفاوت سوق داده بود. آن‌چه را مصدق و طرفدارانش پیروزی حق بر باطل می‌پنداشتند، برای انگلیسی‌ها نوعی دزدی و تخلف بود. به‌علاوه، سراسر دنیای سفیدها نیز از آن آخرین نمایش استقلال‌طلبی شرقی‌ها احساس ناآرامی می‌کرد. نادیده گرفتن مقرراتی که لندن و واشنگتن وضع می‌کردند کفری نابخشودنی قلمداد می‌شد. چنین کاری، به‌خصوص در زمانی که کمونیسم در همه‌جا آزادی را تهدید می‌کرد، خیانت شمرده می‌شد. به این ظهور و شیوع نیهیلیسم و ناسپاسی، انگلیسی‌ها نامی دادند که به‌سرعت در دو سوی آتلانتیک بر سر زبان‌ها افتاد: مصدقیسم.

خطر در این بود که مصدقیسم احتمال داشت گسترش یابد و به دیگران سرایت کند. روزنامه دیلی اکسپرس نوشت: «اگر بریتانیا در مقابل ایرانی‌ها کوتاه بیاید، چیزی نمی‌گذرد که باید در مقابل مصری‌ها نیز کوتاه بیاییم و کانال سوئز ــ و سودان ــ را دودستی به آنها تقدیم کنیم. اگر در مقابل تهران سر خم کنیم، در مرحله‌ای بعد باید به بغداد نیز چنین کنیم.» بیشتر بریتانیایی‌ها با این استدلال دولت اتلی موافق بودند که ملی شدن نفت تخلفی غیرقانونی از قراردادی است که آزادانه بین رضاشاه و شرکت نفت ایران و انگلیس بسته شده است. وقتی هم که دولت حساب‌های لیره‌ای ایران را مسدود کرد و جلوی صدور شکر، آهن، و فولاد را به ایران گرفت، از این اقدامات حمایت شد. در عین حال، حلّ بحران مقوله‌ای متفاوت بود. وقتی قانون ملی شدن نفت به تصویب مجلس شورای ملی رسید، دنیا نگران جنگ در شبه‌جزیره کره بود. سردمداران رسانه‌های بریتانیا و سردبیران آنها، که برای مسئله نفت فکر چندانی نکرده بودند، چیز مهمی برای پیشنهاد کردن در چنته نداشتند.

روزنامه‌های متحد حزب محافظه‌کار می‌دانستند که از دولت انتظار دست‌زدن به اقدامی دارند، اما نمی‌دانستند که این اقدام باید به چه صورتی باشد. در چهارم آوریل ۱۹۵۱، دِیلی مِیل از دولت خواست «پیش از آن‌که ماجراجویی بیش از این گسترش یابد، کاری درباره ایران انجام دهد.» دیلی اکسپرس طرفدار مقاومت در برابر «قانون گانگسترها» بود، و در مقابل ادعای ایرانی‌ها که می‌گفتند عینا همان کاری را کرده‌اند که دولت اتلی در بریتانیا انجام داده است، بین کار سوسیالیست‌های انگلیسی و کار ایرانی‌ها تفاوت می‌گذاشت و استدلال می‌کرد که بریتانیا آن‌چه را به مملکت خود تعلق داشته ملی کرده است، در حالی که ایرانی‌ها تلاش می‌کنند «بر چیزی که اساسا به آنها تعلق ندارد چنگ بیندازند.» یکی از مقامات ارشد وایتهال، حق اخلاقی ادعایی برای ایران را حتی نسبت به ۵۰ درصد منافع نیز حرف مُفت می‌دانست، زیرا «شرکتی است که ایرانی‌ها کوچک‌ترین سهمی در راه‌اندازی آن نداشته‌اند.»

فقط هفته‌نامه نیواستیسمن، که منعکس‌کننده نظریات جناح چپ حزب کارگر بود، با ایرانی‌ها همدردی می‌کرد، و ازجمله چنین نوشت: «ایران هیچ دلیلی ندارد که سپاسگزار دولت حزب کارگر باشد. همه می‌دانیم که نسبت سودی که به ایران داده می‌شود به نحوی رقت‌انگیز پایین است.»»ا

PEIMAN7
۱۳۹۸/۱۲/۰۸

خیلی تلخه اون همه خدمت کنی و تورو ببرن دادگاه نظامی سپهبد آزموده و در نهایت هم مجبور شی چهارده سال در احمدآباد رو در حصر و حبس و تبعید بمونی. باور کنید تاریخ ایران برخی اوقات خیلی خیلی شرمنده

- بیشتر
Hemmat
۱۳۹۵/۰۳/۳۰

عرض ادب به جامعه فرهیخته و کتابخوان ایران دکتر مصدق برای جامعه ایران نامی بزرگ همراه با احترام است. او یک قهرمان ملی است. چالش جدی او با دولت استعماری انگلستان و مبارزات خستگی ناپذیر و یک تنه ی او

- بیشتر
کیوان
۱۳۹۵/۰۵/۱۶

تعدادی عکس از برخی شخصیت ها در کتاب هست از جمله آیت الله کاشانی، که در توضیح عکسش اومده: "آیت الله کاشانی، روحانی پرنفوذ و بلندپرواز، در رسیدن مصدق به قدرت کمک کرد، اما چندی بعد،

- بیشتر
vahid
۱۳۹۵/۰۳/۱۲

کتاب بسیار عالی هست خواندنش رو به همه توصیه میکنم نویسنده کاملا بی طرفانه به مسائل پرداخته و چهره ی خائنانی چون شاه رو بخوبی نمایان کرده.و درعین حال برخی غفلت های (که اکثر بخاطر باور حقیقی به ازای وو..

- بیشتر
pedram
۱۳۹۹/۰۷/۲۲

مصدق قطعا یکی از بزرگ مردان معاصر ایران است که تلاش های فراوانی کرد برای کاهش قدرت پادشاهان پهلوی و استوار کردن بنیان های دموکراسی. و به خصوص تلاش او برای ملی کردن صنعت نفت. او خود را فدای این

- بیشتر
بیوتن
۱۳۹۸/۰۷/۰۶

یک کتاب از همین نویسنده تحت عنوان" تراژدی تنهایی" توسط نشر چشمه چاپ شده. آیا این کتاب همان کتاب است اما با عنوان متفاوت ؟؟

....
۱۳۹۴/۱۰/۱۵

خوش خوان و پربار

saeedt
۱۴۰۳/۰۹/۲۷

تاریخ واقعی کشور خود را بیاموزیم و از احساسات مقطعی اجتناب کنیم.

کاربر 1095953
۱۴۰۲/۰۲/۱۴

دوران قهرمان سازی از دکتر مصدق گذشته دکتر مصدق و یارانش بی شک نقش پر رنگی در سرایط امروز ما دارند

s.latifi
۱۳۹۷/۰۱/۲۶

مصاف پلاس «قسمت پنجم» - خائن قهرمان! http://www.aparat.com/v/cs42G (پیشنهاد میکنم این👆 کلیپ رو حتما ببینید)

معروف است که سِر مورتیمر دوراند، که در دهه۱۸۹۰ وزیرمختار بریتانیا در تهران بود، «احساس تحقیری به تمام نسبت به ایرانی‌ها داشت.» هرولد نیکلسن، سیاستمدار و تاریخ‌نگار انگلیسی، که در دهه ۱۹۲۰ در ایران خدمت کرد و خود را دوست این کشور می‌دانست، ایرانی‌ها را «حقیرترین نژاد روی زمین» می‌نامید، و بهترین ذهن‌های آنان را «بهتر از یک شاگرد مدرسه انگلیسی» نمی‌دانست
mohammad
«سگ هر قدر هم خوب باشد همین‌که پای بچه صاحب‌خانه را گرفت، دیگر به درد نمی‌خورد، و باید از خانه بیرونش کرد.»
pedram
مصدق نخستین رهبر لیبرال و آزادی‌خواه خاورمیانه مدرن بود؛ خِرَدباوری که از تاریک‌اندیشی نفرت داشت و به اولویت و تقدم قانون معتقد بود. درک او از آزادی، در ایران و در منطقه استثنایی بود. درواقع، هرآینه اگر او به آزادی تعهدی کمتر می‌داشت، بسا که غرب او را بیشتر می‌پسندید. او از خواسته‌اش برای کسب استقلال اقتصادی ایران از بریتانیا عقب ننشست، و برای خوشامد واشنگتن کمونیست‌ها را در بند نکرد.
pedram
«اینجا خانه ملت نیست ــ پناهگاه دزدان است!»
pedram
یکی از نخستین اقدامات او پس از رسیدن به قدرت این بود که به رئیس شهربانی دستور داد روزنامه‌نگاران را به خاطر توهین به نخست‌وزیر مورد پیگرد قرار ندهد. «بگذارید هرآن‌چه می‌خواهند بنویسند!» این امر در ایران بی‌سابقه بود و به دنبال آن موجی از سوءِاستفاده‌های مطبوعاتی از این آزادی به وجود آمد، که قبل از آن و تاکنون هیچ‌کدام از سران دولت‌های ایران با آن مواجه نبوده‌اند. چندی بعد از نخست‌وزیر شدن، با تقاضای مخالفان برای پخش مستقیم مذاکرات مجلس از رادیو موافقت کرد ــ حتی با آن‌که جلسات مجلس آکنده از حملات نیش‌دار به شخص او و دولت‌اش بود.
pedram
توطئه برانداختن او کوته‌بینانه بود، و در درازمدت به منافع غرب لطمه‌ای سنگین زد. آن توطئه، آغازگر سیاست امریکا در حمایت از خودکامگان بی‌اصالت در خاورمیانه بود، که نخستین شکست‌اش را در ۱۹۷۹ [۱۳۵۷] یعنی زمانی خورد که انقلابیون مسلمان طرفدار امام خمینی شاه را برانداختند، و با بهار عربی در ۲۰۱۱ تشدید شد.
pedram
بدون توجه به شرمندگی رضاشاه از عقب‌ماندگی ایران، فهم و درک او ممکن نیست. ترکیه تنها مملکتی بود که رضاشاه به آن سفر کرد؛ وی از رفتن به فراتر از ترکیه به طرف غرب ابا داشت چون می‌ترسید که مشاهده فاصله ایران با اروپا او را به‌کلی فاقد انگیزه کند. بعضی از نقاط ضعف او باعث تمسخر بود ــ مثلاً، ممنوع کردن عکس‌برداری از شترها ــ ولی او را باید بر پایه کارهایی که انجام داد قضاوت کرد؛ ایران در دوره شانزده‌ساله حکمرانی او بیشتر از نیم قرن قبل از آن تغییرات کلی کرد.
pedram
جریانی فوق‌العاده داشت اتفاق می‌افتاد. یک دولت مدرن و متمرکز، تحت ریاست مردانی با درجه دکترا از فرانسه، با مبارزه‌جوییِ باندهایی از چاقوکش‌ها مواجه شده بود و ارتش و پلیس بی‌آن‌که کاری انجام دهند ناظر ماجرا بودند
امین
یک بار، وقتی زمان غذا خوردن نزدیک می‌شد و مصدق همچنان به سخن ادامه می‌داد، یکی از معاونان مجلس کلامش را قطع کرد و خواهان تنفس شد. مصدق گفت: «شکم شما به غاروغور افتاده است، اما من شکم‌ام را پر از اعتقادهایم نگاه می‌دارم.»
pedram
در رویدادی به‌یادماندنی، همسر نخست‌وزیر و راننده او که وارد خیابانی ورود ممنوع شده بودند از طرف یک افسر راهنمایی متوقف شدند. وقتی راننده به پلیس گفت که چه‌کسی مسافر اتومبیل است، افسر گفت: «برای من مهم نیست که او کیست» و اصرار کرد که باید جریمه مقرر را بپردازند. زهرا عصبانی شد و وقتی به خانه رسید نام آن افسر راهنمایی را به مصدق گفت. مصدق درنگ نکرد. بلافاصله به رئیس شهربانی تلفن زد، و دستور داد که آن افسر به ریاست راهنمایی و رانندگی ارتقای مقام پیدا کند.
pedram

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان