کتاب وطن من کجاست؟
معرفی کتاب وطن من کجاست؟
کتاب وطن من کجاست؟ نوشتهٔ حنیف قریشی و ترجمهٔ پژمان طهرانیان است و انتشارت خوب آن را منتشر و روانهٔ بازار کرده است. این اثر که از مجموعهٔ ادبیات جهان انتشارات خوب است، از ۴ جستار و یک داستان در موضوع مهاجرت و نژادپرستی تشکیل شده است.
دربارهٔ کتاب وطن من کجاست؟
در این کتاب نویسنده با نثری روایی، بهشکلی مستقیم یا غیرمستقیم، خواننده را با تجربیات فردی و اجتماعی خود در زمینههای مهاجرت و نژادپرستی در طی چند دهه همراه میکند.
۲ جستار اول از مواجهههای دوران جوانی نویسنده با نژادپرستی است، که در دههٔ ۱۹۸۰ میلادی نوشته و در سال ۲۰۱۱ در قالب کتاب مجموعهجستارهای نویسنده بازنشر شدهاند.
۲ جستار بعدی در سال ۲۰۱۴ نوشته شده و بهنوعی مکمل دیدگاه نویسنده در موضوع مهاجرت و نژادپرستیاند. این دو جستار در قالب کتاب مجموعهداستانها و جستارهای دیگری از نویسنده در سال ۲۰۱۵ بازنشر شدهاند.
تکداستانی که در بخش پایانی کتاب آمده است هم در سال ۲۰۱۲ نوشته شده و در همان کتاب منتشرشده به سال ۲۰۱۵ به چاپ رسیده است.
در سالهایی که مهاجرت و نشانههای پیدا و پنهان نژادپرستی در کشورهای مهاجرپذیر به یکی از مهمترین مسائل و دغدغههای جوانان و خانوادهها، بهخصوص در کشورهای خاورمیانه، تبدیل شده است، خواندن تجربیات و تأملات یکی از نویسندگان بزرگ معاصر در این موارد، از پدری پاکستانی، برای خوانندگان فارسیزبان غنیمتی است که غنای ادبیاش هیچ دستکمی از آثار داستانی و نمایشی حنیف قریشی ندارد.
خواندن کتاب وطن من کجاست؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به جستار با موضوعات نژادپرستی و مهاجرت پیشنهاد میکنیم.
دربارهٔ حنیف قریشی
حنیف قریشی در سال ۱۹۵۴ از پدری پاکستانی و مادری انگلیسی در جنوب لندن متولد شد. او در دانشگاه فلسفه خواند و از دههٔ ۱۹۸۰ میلادی نویسندگی را با نوشتن برای تئاتر و سینما آغاز کرد. او فیلمنامههای متعددی نوشته که معروفترینشان، متن سریال بودای حومهنشینها (۱۹۹۳) است (بر اساس رمانی به همین نام که در سال ۱۹۹۰ از او منتشر شد). از دیگر فیلمنامههای معروف او فیلم تحسینشدهٔ رختشویخانهٔ زیبای من (۱۹۸۵) که بابت آن نامزد دریافت جایزهٔ اسکار شد و جایزهٔ انجمن منتقدان نیویورک را بهدست آورد و بعدها نمایشنامهاش را هم نوشت.
طنز سیاه این نویسنده در کنار توجه خاصش به روابط زن و مرد، تعلق خاطرش به فرهنگ و هنر پاپ و نیمنگاهی که به زندگی مهاجران ساکن انگلستان دارد، او را همواره در کانون توجه قرار داده است.
قریشی از پرکارترین و پرخوانندهترین نویسندگان معاصر است. بیش از ۱۰ فیلم از روی فیلمنامههایش ساختهاند و حدود ۱۵ نمایشنامهاش کتاب شده است. حدود ۲۰ کتاب داستانی (رمان و داستان کوتاه) و غیرداستانی هم از او به چاپ رسیده است.
علاوهبر دریافت نشان شوالیهٔ هنر و ادبیات فرانسه و مدال امپراتوری بریتانیا، از جوایز معتبری که کسب کرده میتوان به جایزهٔ پن پینتر در سال ۲۰۱۰ اشاره کرد.
قریشی علاوهبر داستان و نمایشنامهنویسی، جستارنویس قهاری هم هست و چند کتاب حاوی جستارها و مقالههایش منتشر شده است.
بخشی از کتاب وطن من کجاست؟
«همینکه سخنرانی پاول در روزنامهها منتشر شد، دیوارنگارههایی در حمایت از او در خیابانهای لندن ظاهر شد. نژادپرستها اعتمادبهنفس پیدا کرده بودند. در خیابان، مردم به من توهین میکردند. در کافهای، یک نفر از غذا خوردن سر میز من خودداری کرد. والدین دختری که دوستش داشتم به او گفتند که گشتن با تیرهپوستها بدنامش میکند.
پاول عنوان سردستگی نژادپرستها را مال خود کرد. او به شکلگیری نژادپرستی در بریتانیا کمک کرد و خودش هم مستقیماً مسئول جوِ ترس و نفرت حاکم بود و با نفوذی که داشت، مسئولیت یکایک اعمال خشونتبار علیه پاکستانیها هم با او بود.
پاکستانیها سوژهٔ مسخرهبازیهای کمدیهای تلویزیونی شده بودند. جوکها و شوخیهای رسانههای عمومی بهشدت سیاسی بود و به طرز فکر مردم جهت میداد. لذت حاصل از تقلیل دادنِ نفرت نژادی به جوک و شوخی دو کارکرد داشت: یکی آنکه بیانگر نگاه عموم بود (نگاهی که با حضورش در بیبیسی رسمیت مییافت)، و دیگر آنکه در میلیونها اتاق نشیمن در انگلستان جشن توهین به پا کرده بود. به همین علت بود که میترسیدم تلویزیون تماشا کنم؛ تماشایش بدجور معذبم میکرد، تحقیرم میکرد.»
حجم
۲۸۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۲۸۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
نظرات کاربران
متن «این در بسته است» بینظیر بود واقعا؛ هم از نگارش، هم از ترجمه
کتاب جالبی بود، نشون میده ما در خاورمیانه چه تجربیات مشابهی داریم